گسترده اندیشی، آزادگی، تنوع، دامنه ی وسیع، ازادی فکر، نظربلندی
catholicity
گسترده اندیشی، آزادگی، تنوع، دامنه ی وسیع، ازادی فکر، نظربلندی
انگلیسی به فارسی
کاتولیک بودن
گستردهاندیشی، آزادگی، تنوع، دامنهی وسیع
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: the quality or state of being broad-minded or of having a wide range of ideas or tastes.
• (2) تعریف: comprehensiveness or universality.
• broad-mindedness
جملات نمونه
1. the catholicity of his taste allowed him to enjoy mongolian food also
گستردگی علایق او به او اجازه داد که از غذای مغولی هم لذت ببرد.
2. Is that in essence a central datum of Catholicity?
[ترجمه ترگمان]آیا این امر در اصل یک داده مرکزی of است؟
[ترجمه گوگل]آیا این در اصل یک مرکز مرکزی کاتولیک است؟
[ترجمه گوگل]آیا این در اصل یک مرکز مرکزی کاتولیک است؟
3. Catholicity of Calligraphy, for example, it contains time, space, movement, cause and effect, inevitability, orderliness.
[ترجمه ترگمان]برای مثال Catholicity از Calligraphy شامل زمان، فضا، حرکت، علت و معلول، جبر و نظم است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، کاتولیک های خوشنویسی، شامل زمان، فضا، حرکت، علت و اثر، اجتناب ناپذیری، نظم و انضباط است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، کاتولیک های خوشنویسی، شامل زمان، فضا، حرکت، علت و اثر، اجتناب ناپذیری، نظم و انضباط است
4. This is a story about catholicity and love.
[ترجمه ترگمان]این داستانی درباره عشق و عشق است
[ترجمه گوگل]این یک داستان در مورد کاتولیک بودن و عشق است
[ترجمه گوگل]این یک داستان در مورد کاتولیک بودن و عشق است
5. Governmentstandard consciousness lives actually to behave be many sided mediumly in the society, and have catholicity.
[ترجمه ترگمان]در واقع هوشیاری در جامعه به گونه ای است که افراد زیادی در جامعه رفتار کنند و دارای catholicity باشند
[ترجمه گوگل]آگاهی عمومی دولتی در واقع عملا در جامعه مداخله می کند و در جامعه هم پیوسته و همسو است
[ترجمه گوگل]آگاهی عمومی دولتی در واقع عملا در جامعه مداخله می کند و در جامعه هم پیوسته و همسو است
6. But the viewpoint in the paper and method, have to say to contain certain catholicity.
[ترجمه ترگمان]اما دیدگاه در مقاله و روش، باید بگویم که حاوی catholicity خاصی هستند
[ترجمه گوگل]اما دیدگاه در مقاله و روش، باید گفت که حاوی وابستگی خاصی است
[ترجمه گوگل]اما دیدگاه در مقاله و روش، باید گفت که حاوی وابستگی خاصی است
7. The contents of legal education should be an unification of catholicity and pertinence.
[ترجمه ترگمان]محتوای آموزش قانونی باید یکپارچه سازی و مناسب بودن باشد
[ترجمه گوگل]محتوای آموزش و پرورش قانونی باید یکپارچگی کاتولیک و وابستگی باشد
[ترجمه گوگل]محتوای آموزش و پرورش قانونی باید یکپارچگی کاتولیک و وابستگی باشد
8. Typical meaning is preceding at it not just, also depend on its catholicity.
[ترجمه ترگمان]معنای نوعی که قبل از آن وجود دارد نه تنها به catholicity آن بستگی دارد
[ترجمه گوگل]معنای معمول آن است که پیش از آن نه فقط به آن وابسته است، بلکه وابستگی همگی آن است
[ترجمه گوگل]معنای معمول آن است که پیش از آن نه فقط به آن وابسته است، بلکه وابستگی همگی آن است
9. Arrearage of progress of economy of field of state-operated stud stock is a problem that has catholicity.
[ترجمه ترگمان]Arrearage of progress of economy of state operated a problem is is that that that that that that that catholicity
[ترجمه گوگل]عقب ماندگی پیشرفت اقتصادی زمینه فعالیت سهامداران دولتی مشکلی است که دارای همبستگی است
[ترجمه گوگل]عقب ماندگی پیشرفت اقتصادی زمینه فعالیت سهامداران دولتی مشکلی است که دارای همبستگی است
10. This mirrored value to form this one conclusion to have catholicity by labor.
[ترجمه ترگمان]این یک نتیجه را منعکس می کند تا این یک نتیجه گیری را شکل دهد که توسط نیروی کار ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]این ارزش آینه ای را برای ایجاد این نتیجه گیری به دست می دهد که از طریق نیروی همبستگی متقابل است
[ترجمه گوگل]این ارزش آینه ای را برای ایجاد این نتیجه گیری به دست می دهد که از طریق نیروی همبستگی متقابل است
The catholicity of his taste allowed him to enjoy Mongolian food also.
گستردگی علایقش به او اجازه داد که از غذای مغولی هم لذت ببرد.
کلمات دیگر: