کلمه جو
صفحه اصلی

financial support

انگلیسی به فارسی

پشتیبانی مالی


انگلیسی به انگلیسی

• monetary backing, monetary assistance

جملات نمونه

1. The party receives most of its financial support from big business.
[ترجمه ترگمان]این حزب بیشتر حمایت مالی خود را از کسب وکار بزرگ دریافت می کند
[ترجمه گوگل]حزب بیشترین کمک مالی خود را از شرکت بزرگ دریافت می کند

2. Only 29% of lone parents receive financial support from their former partners.
[ترجمه ترگمان]تنها ۲۹ درصد از والدین تنها از شرکای سابق خود حمایت مالی دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]تنها 29 درصد از والدین تنها، حمایت مالی از شرکای سابق خود را دریافت می کنند

3. The party was given secret financial support by some foreign backers.
[ترجمه ترگمان]برخی از حامیان خارجی این حزب از حمایت مالی پنهانی برخوردار بودند
[ترجمه گوگل]این حزب توسط برخی از حامیان خارجی به حمایت مالی مخفی پرداخت

4. Will financial support for the theatre project be forthcoming?
[ترجمه ترگمان]آیا پشتیبانی مالی از پروژه تئاتر ارائه خواهد شد؟
[ترجمه گوگل]آیا حمایت مالی برای پروژه تئاتر در آینده خواهد بود؟

5. Local businesses have provided financial support.
[ترجمه ترگمان]کسب و کاره ای محلی پشتیبانی مالی را تامین کرده اند
[ترجمه گوگل]مشاغل محلی تأمین مالی می کنند

6. Is there any hope of getting financial support for the project?
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ امیدی به کسب حمایت مالی برای این پروژه وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا امید برای حمایت مالی از پروژه وجود دارد؟

7. I gratefully acknowledge financial support from several local businesses.
[ترجمه ترگمان]من با سپاسگزاری حمایت مالی از چندین کسب وکار محلی را تایید می کنم
[ترجمه گوگل]من از حمایت مالی چندین شرکت تجاری محلی قدردانی می کنم

8. My parents decided to punish me by withdrawing financial support.
[ترجمه ترگمان]والدین من تصمیم گرفتند که با کناره گیری از حمایت مالی، مرا مجازات کنند
[ترجمه گوگل]پدر و مادرم تصمیم گرفتند من را از طریق حمایت مالی از من مجازات کنند

9. We could not be sure of financial support.
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم از پشتیبانی مالی مطمئن باشیم
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم از حمایت مالی مطمئن شویم

10. The authors gratefully acknowledge your financial support.
[ترجمه ترگمان]نویسندگان از حمایت مالی شما قدردانی می کنند
[ترجمه گوگل]نویسندگان از شما سپاسگزار شما حمایت مالی شما را تایید می کنند

11. The European Union is considering whether to provide financial support for the expedition.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا در حال بررسی این موضوع است که آیا پشتیبانی مالی برای این سفر را تامین خواهد کرد یا خیر
[ترجمه گوگل]اتحادیه اروپا در حال بررسی این موضوع است که آیا پشتیبانی مالی برای این عملیات فراهم شود

12. Since she has married she dispensed with the financial support of her parents.
[ترجمه ترگمان]از زمانی که او ازدواج کرده است، از حمایت مالی والدینش صرف نظر می کند
[ترجمه گوگل]از آنجا که او ازدواج کرده است، او با حمایت مالی والدین خود مخدوش شده است

13. Moral as well as financial support was what the West should provide.
[ترجمه ترگمان]منافع اخلاقی و نیز حمایت مالی آن چیزی بود که غرب باید فراهم می کرد
[ترجمه گوگل]حمایت مالی از نظر اخلاقی و مالی نیز همان چیزی بود که غرب باید ارائه دهد

14. I need some financial support for this venture.
[ترجمه ترگمان]من به حمایت مالی از این سرمایه گذاری نیاز دارم
[ترجمه گوگل]من نیاز به حمایت مالی برای این سرمایه گذاری دارم

15. The government's being urged to provide more financial support for people who care for sick or disabled relatives.
[ترجمه ترگمان]دولت از دولت خواسته است تا حمایت مالی بیشتری را برای افرادی که از بستگان بیمار یا معلول مراقبت می کنند، تامین کند
[ترجمه گوگل]دولت خواستار حمایت مالی بیشتری برای افرادی که برای بستگان بیمار یا معلول مراقبت می کنند، مورد حمایت قرار می گیرد

پیشنهاد کاربران

حمایت مالی


کلمات دیگر: