کلمه جو
صفحه اصلی

heinz

انگلیسی به فارسی

هاینز


انگلیسی به انگلیسی

• company that manufactures food; family name; henry john heinz (1844-1919), founder of the h.j. heinz company

جملات نمونه

1. Heinz is the biggest own-label soup maker.
[ترجمه ترگمان]\"هینز\" بزرگ ترین سازنده سوپ خود است
[ترجمه گوگل]Heinz بزرگترین سازنده سوپ مخصوص خود است

2. She notes that the Heinz family has been extraordinarily generous to the gallery over the years.
[ترجمه ترگمان]او اشاره می کند که خانواده هینز در طول سالیان به طور فوق العاده ای نسبت به این گالری سخاوتمندانه رفتار کرده است
[ترجمه گوگل]او یادآور می شود که خانواده هینز در طول سال ها به طور فوق العاده ای در گالری حضور داشتند

3. He was critiqued without fault by Heinz Eberz.
[ترجمه ترگمان]او بدون هیچ خطایی از Eberz هاینز به ستوه آمده بود
[ترجمه گوگل]او توسط هینز ابرز بدون نقص مورد انتقاد قرار گرفت

4. The book is sponsored by Heinz as part of its £1 million Guardians of the Countryside conservation programme.
[ترجمه ترگمان]این کتاب به عنوان بخشی از یک میلیون پوند از برنامه حفاظت روستایی، توسط \"هینز\" پشتیبانی می شود
[ترجمه گوگل]این کتاب توسط هینز به عنوان بخشی از 1 میلیون پوندی محافظ برنامه حفاظت محله ای حمایت می شود

5. Heinz suggested that laws and constitutions of countries should be strengthened to make international declarations against torture into enforceable law.
[ترجمه ترگمان]هینز توصیه کرد که قوانین و قوانین اساسی کشورها باید تقویت شود تا اظهارات بین المللی در برابر شکنجه به قانون قابل اجرا تبدیل شود
[ترجمه گوگل]هاینز پیشنهاد کرد که قوانین و قانون اساسی کشورها باید تقویت شود تا اعلامیه های بین المللی علیه شکنجه به قانون قابل اجرا تبدیل شود

6. Heinz was a sheet metal worker.
[ترجمه ترگمان]\"هینز\" یک کارگر ورق فلزی بود
[ترجمه گوگل]هاینز یک ورزشکار ورق فلز بود

7. John Heinz, for whom he served as campaign treasurer.
[ترجمه ترگمان](جان Heinz)، که او به عنوان خزانه دار فعالیت خدمت می کرد
[ترجمه گوگل]جان هینز، که برای او خدمتکار مبارزات انتخاباتی بود

8. Because of illness, Heinz will not serve the balance of his term in office.
[ترجمه ترگمان]به دلیل بیماری، \"هینز\" تعادل دوره خود را در اداره اعمال نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]به علت بیماری، هینز تعادل مدت زمان کار خود را در اختیار نخواهد گذاشت

9. Heinz Co. acquired the ailing food company for an undisclosed amount.
[ترجمه ترگمان]شرکت \"هینز\" شرکت غذای بیمار را برای یک مقدار نامعلوم خریداری کرده است
[ترجمه گوگل]شرکت Heinz شرکت مواد غذایی نابینای را برای مقدار نامشخص به دست آورد

10. Heinz Kohut developed self-psychology theory at about the same time that Carl Rogers developed client-centered therapy - both were at the University of Chicago.
[ترجمه ترگمان]Heinz کوه ات، در همان زمان، نظریه خود - روانشناسی را گسترش داد که در آن کارل راجرز روش درمانی مبتنی بر مشتری را توسعه داد - هر دوی آن ها در دانشگاه شیکاگو بودند
[ترجمه گوگل]هینز کوچت تئوری روانشناسی خود را در همان زمان که کارل راجرز درمان مبتنی بر مشتری را توسعه داد، تدوین کرد - هر دو در دانشگاه شیکاگو بودند

11. It was clear that Heinz shared more than her eyes with Tex; she shared her heart.
[ترجمه ترگمان]آشکار بود که هاینز به مراتب بیش از چشمان خود را با سزار شریک است؛ او قلب او را شریک بود
[ترجمه گوگل]روشن بود که هینز بیش از چشمانش با Tex؛ او قلبش را به اشتراک گذاشت

12. To summarize, Teresa Heinz Kerry : Inspirational, amazing!
[ترجمه ترگمان]برای جمع بندی، ترسا Heinz کری: الهام بخش، فوق العاده!
[ترجمه گوگل]برای خلاصه کردن، ترزا حینز کری: الهام بخش، شگفت انگیز!

13. Heinz College provides the core management coursework and the College of Fine Arts support the MAM Program with coursework specific to leading not-for-profit arts and culture institutions.
[ترجمه ترگمان]کالج هینز، مدیریت هسته و کالج هنرهای زیبا را برای حمایت از برنامه mam با coursework خاص برای هدایت هنر و موسسات فرهنگی فراهم می کند
[ترجمه گوگل]کالج هاینز دوره های مدیریتی مدیریت اصلی را فراهم می کند و کالج هنرهای زیبا از برنامه MAM با دوره های خاص برای هدایت موسسات هنری و فرهنگی غیر انتفاعی حمایت می کند

14. At the end, Karl Heinz was handed a transcript of the interrogation, in Russian.
[ترجمه ترگمان]در پایان، کارل Heinz رونوشت بازجویی را به زبان روسی تحویل داد
[ترجمه گوگل]در نهایت، کارل هاینز نسخه ای از بازجویی را در روسیه به زبان آورد


کلمات دیگر: