قابل برداشتن معمارى : قابل انتقال
demountable
قابل برداشتن معمارى : قابل انتقال
انگلیسی به فارسی
قابل عزل
انگلیسی به انگلیسی
• may be disassembled; able to be removed from a mounting
جملات نمونه
1. It a truly demountable modular partitioning system with a wide variety of options, finishes and systems.
[ترجمه ترگمان]این سیستم یک سیستم پارتیشن بندی شده واقعا demountable با انواع مختلفی از گزینه ها، finishes و سیستم ها است
[ترجمه گوگل]این یک سیستم پارتیشن بندی مدولار واقعا قابل جدا شدن با طیف گسترده ای از گزینه ها، اتمام و سیستم ها است
[ترجمه گوگل]این یک سیستم پارتیشن بندی مدولار واقعا قابل جدا شدن با طیف گسترده ای از گزینه ها، اتمام و سیستم ها است
2. Has the stationary type, the demountable type or the foldaway three kind of structures and the typeface, the form, the net type three kind of forms.
[ترجمه ترگمان]نوع ساکن، نوع demountable یا the سه نوع ساختار و the، فرم، نوع خالص سه نوع فرم می باشد
[ترجمه گوگل]دارای نوع ثابت، نوع قابل لغو یا سه ضلعی سه نوع ساختار و نوع حروف، فرم، نوع خالص سه نوع فرم است
[ترجمه گوگل]دارای نوع ثابت، نوع قابل لغو یا سه ضلعی سه نوع ساختار و نوع حروف، فرم، نوع خالص سه نوع فرم است
3. The product inlays a demountable - type neckband the neck belt, and is convenient for the users.
[ترجمه ترگمان]محصول یک نوع demountable با تسمه گردن را inlays می کند و برای کاربران مناسب است
[ترجمه گوگل]این محصول دارای یک گردنبند گردن کمربند ایمن و مناسب برای کاربران است
[ترجمه گوگل]این محصول دارای یک گردنبند گردن کمربند ایمن و مناسب برای کاربران است
4. A repository for demountable recorded media, such as magnetic disk packs and magnetic tapes.
[ترجمه ترگمان]یک مخزن برای demountable ثبت شده رسانه، مانند بسته های دیسک مغناطیسی و نوار مغناطیسی
[ترجمه گوگل]مخزن برای رسانه های ضبط شده قابل حذف، مانند بسته های دیسک های مغناطیسی و نوار مغناطیسی
[ترجمه گوگل]مخزن برای رسانه های ضبط شده قابل حذف، مانند بسته های دیسک های مغناطیسی و نوار مغناطیسی
5. A magnetic disk that is not operator demountable from its drive.
[ترجمه ترگمان]یک دیسک مغناطیسی که operator از دیسک گردان خارج نمی شود
[ترجمه گوگل]یک دیسک مغناطیسی است که اپراتور قابل جدا شدن از درایو آن نیست
[ترجمه گوگل]یک دیسک مغناطیسی است که اپراتور قابل جدا شدن از درایو آن نیست
6. Jig plates can be divided into fixed, hinged demountable and swing types.
[ترجمه ترگمان]صفحات jig را می توان به انواع ثابت و وابسته تقسیم کرد
[ترجمه گوگل]صفحات جیگ را می توان به نوع ثابت، آویزان و قابل شستشو تقسیم کرد
[ترجمه گوگل]صفحات جیگ را می توان به نوع ثابت، آویزان و قابل شستشو تقسیم کرد
پیشنهاد کاربران
در دیکشنری آسان معنی شده که غلط است و معنی آن قابل انتقال یا متحرک می باشد.
فعل demount به معنای disassemble یا take apart است، بنابراین demountable میتواند قابل جداسازی یا بازکردنی معنی شود.
به طور کلی demountable صفتی است که به چیزی اطلاق میشه که بتوان اجزاء اون رو از هم جدا یا تفکیک کرد و اون رو انتقال داد و مجدد اسمبل و نصب کرد
کلمات دیگر: