کسیکه معتقدباصول باشد
hedonist
کسیکه معتقدباصول باشد
انگلیسی به فارسی
کسی که معتقد باصول باشد
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: one who believes that pleasure-seeking should be the primary goal of humans.
• متضاد: ascetic
• متضاد: ascetic
- His sister was a hard-working, self-sacrificing sort of person, but he was more of a hedonist.
[ترجمه مهناز] خواهر او شخص سختکوش و فداکار نسبت به مردم بود ولی او بیشتر یک فرد لذت جو بود.
[ترجمه ترگمان] خواهرش کار سختی بود، خود را قربانی می کرد، خودش را قربانی می کرد، اما بیش از یک hedonist بود[ترجمه گوگل] خواهر او شخص سختگیرانه و خودخواه بود، اما او بیشتر از یک هودنیست بود
• one devoted to or living for pleasure, pleasure seeker
a hedonist is someone who believes that having pleasure is the most important thing in life.
a hedonist is someone who believes that having pleasure is the most important thing in life.
مترادف و متضاد
person who seeks pleasure above other values
Synonyms: bon vivant, debauchee, epicure, epicurean, glutton, gourmand, lecher, libertine, pleasuremonger, pleasureseeker, profligate, sensualist, sybarite, thrill-seeker, voluptuary
Antonyms: ascetic
جملات نمونه
1. Almodovar is the happiest, most entertaining hedonist in the world today.
[ترجمه ترگمان]Almodovar خوشبخت ترین و most entertaining در دنیا است
[ترجمه گوگل]آلمودوار شادترین و پرطرفدارترین سرگرمی در جهان امروز است
[ترجمه گوگل]آلمودوار شادترین و پرطرفدارترین سرگرمی در جهان امروز است
2. The hedonist has a privileged place in ethics; his is the case which stands if every other falls.
[ترجمه ترگمان]The دارای جایگاه ممتازی در اصول اخلاقی است؛ این موردی است که در صورت سقوط دیگر قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]هدیونیست دارای جایگاه ویژه ای در اخلاق است او این مورد است که اگر هر کس دیگر سقوط کند
[ترجمه گوگل]هدیونیست دارای جایگاه ویژه ای در اخلاق است او این مورد است که اگر هر کس دیگر سقوط کند
3. To Lucien, he was a hedonist.
[ترجمه ترگمان]نزد دبرای، بود
[ترجمه گوگل]به لوسیان، او هدیونیست بود
[ترجمه گوگل]به لوسیان، او هدیونیست بود
4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
5. Lili, the hedonist, on the other hand, was clearly familiar with some of the regions of Hell.
[ترجمه ترگمان]لی لی، the، از سوی دیگر به وضوح با برخی از مناطق جهنم آشنا بود
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، لیلی، هدیونیست، به وضوح با برخی از مناطق جهنم آشنا بود
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، لیلی، هدیونیست، به وضوح با برخی از مناطق جهنم آشنا بود
6. He is at once a hedonist who preaches prudence and temperance, a theist who rejects divine intervention and the survival of the soul, and an atomist who upholds both mechanism and free will.
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر a است که احتیاط و میانه روی را موعظه می کند، و theist است که مداخله الهی و بقای روح را رد می کند، و an که هر دو مکانیسم و اراده آزاد را تایید می کند
[ترجمه گوگل]او همواره یک هودنیست است که از احتیاط و محبت سخن می گوید، یک افسون که مداخله الهی و بقای روح را رد می کند و یک اتومیست که مکانیسم و اراده آزاد را حفظ می کند
[ترجمه گوگل]او همواره یک هودنیست است که از احتیاط و محبت سخن می گوید، یک افسون که مداخله الهی و بقای روح را رد می کند و یک اتومیست که مکانیسم و اراده آزاد را حفظ می کند
7. And of course, the hedonist will also hasten to point out that just because we can't do this perfectly or infallibly, that doesn't mean we can't make educated guesses, right?
[ترجمه ترگمان]و البته، hedonist همچنین به این نکته اشاره خواهند کرد که تنها به این دلیل که ما نمی توانیم این کار را به طور کامل و بدون اشتباه انجام دهیم، این به این معنا نیست که ما نمی توانیم حدس های تحصیلکرده ای درست کنیم، درست است؟
[ترجمه گوگل]و البته حدیث گرایانه نیز تأکید میکند که فقط به این دلیل است که ما نمیتوانیم این را کاملا یا غیرممکن انجام دهیم، این بدان معنا نیست که ما نمیتوانیم حدس بزنیم، درست است؟
[ترجمه گوگل]و البته حدیث گرایانه نیز تأکید میکند که فقط به این دلیل است که ما نمیتوانیم این را کاملا یا غیرممکن انجام دهیم، این بدان معنا نیست که ما نمیتوانیم حدس بزنیم، درست است؟
8. Epicurus, who was known as a hedonist, didn't argue that the pursuit of more and more pleasure was the key to happiness.
[ترجمه ترگمان]اپیکور، که به عنوان a شناخته می شد، مدعی نبود که دنبال کردن لذت بیشتر و بیشتر، کلید خوشبختی است
[ترجمه گوگل]Epicurus، که به عنوان یک هدیونیست شناخته می شد، بحث نمی کرد که پیگیری لذت بیشتر و بیشتر، کلید خوشبختی بود
[ترجمه گوگل]Epicurus، که به عنوان یک هدیونیست شناخته می شد، بحث نمی کرد که پیگیری لذت بیشتر و بیشتر، کلید خوشبختی بود
9. Eg : Stephen an unabashed hedonist, indulging his urges with lavish meals and multiple sexual partners.
[ترجمه ترگمان]E [ g ]: استفن یک hedonist گستاخانه، او را ترغیب می کند که وعده های خود را با وعده های غذایی پر زرق و برق و چندین شریک جنسی پر کند
[ترجمه گوگل]مثلا: استفن یک افسونگر بی نظیر، با خواسته هایش با وعده های شاد و چندین شریک جنسی، تحریک می کند
[ترجمه گوگل]مثلا: استفن یک افسونگر بی نظیر، با خواسته هایش با وعده های شاد و چندین شریک جنسی، تحریک می کند
10. "IF you can't say something good about someone, sit right here by me," Alice Roosevelt Longworth, a self-proclaimed "hedonist," used to say.
[ترجمه ترگمان]\"اگر نمی توانید چیزی خوب در مورد کسی بگویید، در اینجا کنار من بنشینید،\" الیس Roosevelt Longworth، یک \"hedonist\" که به گفته خودش \"hedonist\" نامیده می شد
[ترجمه گوگل]'اگر شما نمیتوانید چیزی در مورد کسی بگوئید، به من بپیوندید، اینجا را اینجا بگذارید'، آلیس روزولت لانگ ورت، یکی از هودنیستهای خود اعلام کرد، گفت
[ترجمه گوگل]'اگر شما نمیتوانید چیزی در مورد کسی بگوئید، به من بپیوندید، اینجا را اینجا بگذارید'، آلیس روزولت لانگ ورت، یکی از هودنیستهای خود اعلام کرد، گفت
11. "If you can't say something good about someone, sit right here by me, " Alice Roosevelt Longworth, a self-proclaimed "hedonist, " used to say.
[ترجمه ترگمان]\"اگر نمی توانید چیزی خوب در مورد کسی بگویید، در اینجا کنار من بنشینید،\" الیس Roosevelt Longworth، یک \"hedonist\" که به گفته خودش \"hedonist\" نامیده می شد
[ترجمه گوگل]'اگر شما نمیتوانید چیز خوبی در مورد کسی بگوئید، به من بپیوندید'، آلیس روزولت لانگ ورت، یکی از هودنیستهای خود اعلام کرد
[ترجمه گوگل]'اگر شما نمیتوانید چیز خوبی در مورد کسی بگوئید، به من بپیوندید'، آلیس روزولت لانگ ورت، یکی از هودنیستهای خود اعلام کرد
12. I was a spiritual hedonist, and wished tothe gratification of making this novel and piquant acquaintance.
[ترجمه ترگمان]من یک hedonist روحی بودم و دوست داشتم از این آشنایی عجیب و piquant لذت ببرم
[ترجمه گوگل]من یک روحانی روحانی بودم و تمایل داشتم که این رمان و آشنایی پر محتوا را رعایت کنم
[ترجمه گوگل]من یک روحانی روحانی بودم و تمایل داشتم که این رمان و آشنایی پر محتوا را رعایت کنم
13. As a hedonist, I survive only for pleasure.
[ترجمه ترگمان]، بعنوان یه \"hedonist\" فقط برای لذت جون سالم به در می برم
[ترجمه گوگل]به عنوان یک هدیونیست، من فقط برای لذت بردن زنده ماندن
[ترجمه گوگل]به عنوان یک هدیونیست، من فقط برای لذت بردن زنده ماندن
14. All this was contrasted with the egocentric, hedonist, carefree existence of the man - about - town.
[ترجمه ترگمان]همه این ها در مقایسه با بین خود بین خود بین خود بین خود از بین رفت
[ترجمه گوگل]همه اینها با انحصارطلبی، افسونگر و بی رحم بودن مرد - در مورد شهر - مخالف بود
[ترجمه گوگل]همه اینها با انحصارطلبی، افسونگر و بی رحم بودن مرد - در مورد شهر - مخالف بود
15. The Hedonist: This group lives in pursuit of physical pleasure and in avoidance of pain.
[ترجمه ترگمان]The: این گروه به دنبال لذت فیزیکی و اجتناب از درد زندگی می کند
[ترجمه گوگل]Hedonist: این گروه در جستجوی لذت جسمانی و اجتناب از درد است
[ترجمه گوگل]Hedonist: این گروه در جستجوی لذت جسمانی و اجتناب از درد است
پیشنهاد کاربران
لذت گرا
شخصی که دنبال لذت ها و خوشی های دنیاست
لذت جو
hedonist ( روانشناسی )
واژه مصوب: لذت گرا
تعریف: معتقد به لذت گرایی
واژه مصوب: لذت گرا
تعریف: معتقد به لذت گرایی
کلمات دیگر: