(موسیقی - لغزش تند انگشت ها برروی کلیدهای سفید پیانو و یا سیم های آلات موسیقی جهت ایجاد آهنگ سریع) گلیساندو
glissando
(موسیقی - لغزش تند انگشت ها برروی کلیدهای سفید پیانو و یا سیم های آلات موسیقی جهت ایجاد آهنگ سریع) گلیساندو
انگلیسی به فارسی
(موسیقی - لغزش تند انگشتها برروی کلیدهای سفید پیانو و یا سیمهای آلات موسیقی جهت ایجاد آهنگ سریع) گلیساندو
glissando
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: performed by playing or sounding a rapid succession of consecutive tones of a scale, as by sliding one or more fingers over the keys of a piano.
اسم ( noun )
حالات: glissandi, glissandos
حالات: glissandi, glissandos
• (1) تعریف: a glissando passage.
• (2) تعریف: the rapid slide or sliding effect of a glissando.
• gliding effect created by sliding one's fingers over the keys of a piano or strings of a harp (music)
of a gliding effect created by sliding one's fingers over the keys of a piano or strings of a harp (music)
of a gliding effect created by sliding one's fingers over the keys of a piano or strings of a harp (music)
جملات نمونه
1. The glissando is so rapid that the repetitions of certain notes in it are not heard.
[ترجمه ترگمان]The به قدری سریع است که تکرار یادداشت های معینی در آن شنیده نمی شود
[ترجمه گوگل]glissando بسیار سریع است که تکرار یادداشت های خاصی در آن شنیده نمی شود
[ترجمه گوگل]glissando بسیار سریع است که تکرار یادداشت های خاصی در آن شنیده نمی شود
2. The trombone does a dipping glissando, I get some laughs.
[ترجمه ترگمان]شیپور زنه یه دونه glissando و یکم خنده داره
[ترجمه گوگل]ترومبون glissando غوطه ور است، من برخی از خنده
[ترجمه گوگل]ترومبون glissando غوطه ور است، من برخی از خنده
3. With much vibrato and glissando, she depicted the vocal melodies and with just as much sensitivity and temperament she expressed the poesy of the pieces and her joy of life.
[ترجمه ترگمان]با vibrato و glissando، ملودی های صوتی و با همان اندازه حساسیت و خلق و خوی خود را به نمایش می گذاشت و شعر و شادی زندگی خود را بیان می کرد
[ترجمه گوگل]با بسیار vibrato و glissando، او ملودی های صوتی را نشان می دهد و با حساسیت و خلق و خوی همان احساسات و شادی زندگی را بیان می کند
[ترجمه گوگل]با بسیار vibrato و glissando، او ملودی های صوتی را نشان می دهد و با حساسیت و خلق و خوی همان احساسات و شادی زندگی را بیان می کند
4. This should be played glissando, please.
[ترجمه ترگمان] این باید \"glissando\" بازی کنه، لطفا
[ترجمه گوگل]این باید گلیساندو بازی کند، لطفا
[ترجمه گوگل]این باید گلیساندو بازی کند، لطفا
5. In violin performance, glissando is not only a technical skill, but also a way of violin music manifestation.
[ترجمه ترگمان]در عملکرد ویولن، glissando تنها یک مهارت فنی نیست، بلکه راهی برای تجلی موسیقی ویولن است
[ترجمه گوگل]در عمل ویولن، glissando نه تنها یک مهارت فنی است، بلکه یک شیوه تظاهرات موسیقی ویولون است
[ترجمه گوگل]در عمل ویولن، glissando نه تنها یک مهارت فنی است، بلکه یک شیوه تظاهرات موسیقی ویولون است
6. The student must be careful to avoid the temptation of using the harp glissando to excess.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان باید مراقب باشند تا از وسوسه استفاده از چنگ چنگ برای افراط اجتناب کنند
[ترجمه گوگل]دانش آموز باید مراقب باشد تا از وسوسه استفاده از glissando harp به بیش از حد اجتناب شود
[ترجمه گوگل]دانش آموز باید مراقب باشد تا از وسوسه استفاده از glissando harp به بیش از حد اجتناب شود
7. Sometimes the forest grew suddenly quiet, and in wet bush could be heard the filigree of fairy laughter like a sparkling glissando .
[ترجمه ترگمان]گاه جنگل ناگهان خاموش می شد، و در بوته زاره ای مرطوب، صدای خنده فرشته مانند a می درخشید
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات جنگل ناگهان بی سر و صدا شد و در بوش مرطوب می توان فلیگر گرایانه از خنده پری مانند گلیساندو درخشان را شنید
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات جنگل ناگهان بی سر و صدا شد و در بوش مرطوب می توان فلیگر گرایانه از خنده پری مانند گلیساندو درخشان را شنید
8. The bats can also "sweep through a frequency range of up to 170 kilohertz, " moving from lower to higher notes, "while a human singer produces a glissando through less than 2 kilohertz at most. "
[ترجمه ترگمان]این خفاش ها همچنین می توانند از محدوده فرکانسی تا ۱۷۰ kilohertz عبور کنند، \"از پایین به نت های بالاتر حرکت می کنند\"، در حالی که یک خواننده انسان، در بیشتر از ۲ ساعت، یک glissando تولید می کند \"
[ترجمه گوگل]خفاش ها همچنین می توانند از طریق فرکانس فرکانسی تا 170 کیلوهرتز، 'حرکت از یادداشت های پایین تر به بالاتر'، در حالی که یک خواننده انسانی تولید بیش از 2 کیلوهرتز گلیسندو را انجام می دهد '
[ترجمه گوگل]خفاش ها همچنین می توانند از طریق فرکانس فرکانسی تا 170 کیلوهرتز، 'حرکت از یادداشت های پایین تر به بالاتر'، در حالی که یک خواننده انسانی تولید بیش از 2 کیلوهرتز گلیسندو را انجام می دهد '
پیشنهاد کاربران
glissando ( موسیقی )
واژه مصوب: لغزه 1
تعریف: فنی در اجرای موسیقی که در آن نوازنده یا خواننده محدوده ای صوتی را به صورت سراندن یا گذر از همۀ نغمه های آن اجرا می کند
واژه مصوب: لغزه 1
تعریف: فنی در اجرای موسیقی که در آن نوازنده یا خواننده محدوده ای صوتی را به صورت سراندن یا گذر از همۀ نغمه های آن اجرا می کند
کلمات دیگر: