کلمه جو
صفحه اصلی

financial resources

انگلیسی به انگلیسی

• monetary means, wealth, capital

جملات نمونه

1. The mortgage is a drain on our financial resources.
[ترجمه ترگمان]این وام یک فرار از منابع مالی ماست
[ترجمه گوگل]وام مسکن صرفه جویی در منابع مالی ما است

2. Disability can make extra demands on financial resources.
[ترجمه ترگمان]معلولیت می تواند تقاضاهای اضافی در مورد منابع مالی داشته باشد
[ترجمه گوگل]معلولیت می تواند مطالبات اضافی در مورد منابع مالی ایجاد کند

3. She had no financial resources .
[ترجمه ترگمان]او امکانات مالی نداشت
[ترجمه گوگل]او منابع مالی نداشت

4. The school has limited financial resources.
[ترجمه ترگمان]این مدرسه منابع مالی محدودی دارد
[ترجمه گوگل]این مدرسه دارای منابع مالی محدود است

5. Our school has been reprieved from insufficient financial resources.
[ترجمه ترگمان]مدرسه ما از منابع مالی ناکافی برکنار شده است
[ترجمه گوگل]مدرسه ما از منابع مالی کافی برخوردار است

6. Building a dam would be a use of financial resources which this country cannot afford.
[ترجمه ترگمان]ساختن یک سد، استفاده از منابع مالی است که این کشور توان مالی آن را ندارد
[ترجمه گوگل]ساخت یک سد، استفاده از منابع مالی است که این کشور نمی تواند آن را تأمین کند

7. Some students are without adequate financial resources to attend college.
[ترجمه ترگمان]برخی از دانشجویان فاقد منابع مالی کافی برای شرکت در کالج هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از دانش آموزان بدون داشتن منابع مالی کافی برای حضور در کالج نیستند

8. As taxpayers, the same residents provide financial resources.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مالیات دهندگان، همان ساکنان منابع مالی را تامین می کنند
[ترجمه گوگل]به عنوان مالیات دهندگان، ساکنین همان منابع مالی را فراهم می کنند

9. Given the requisite financial resources, there is no great difficulty about launching exhibitions that have wide public appeal.
[ترجمه ترگمان]با توجه به منابع مالی مورد نیاز، هیچ مشکل بزرگی در مورد راه اندازی نمایشگاه ها وجود ندارد که دارای جذابیت عمومی هستند
[ترجمه گوگل]با توجه به منابع مالی لازم، هیچ مشکل بزرگی در زمینه نمایش نمایشگاه هایی که درخواست تجدید نظر عمومی را دارند، وجود ندارد

10. Usually they pool their financial resources and their business acumen.
[ترجمه ترگمان]معمولا آن ها منابع مالی خود و تیزهوشی تجاری خود را ذخیره می کنند
[ترجمه گوگل]معمولا آنها منابع مالی و مشارکت کسب و کارشان را به هم متصل می کنند

11. By using his superior financial resources Duke Guy-Geoffrey of Aquitaine had outfought and outwitted all other rival claimants to Gascony.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از منابع مالی برتر خود، \"دوک Guy\" (Geoffrey of Aquitaine)، همه مدعیان رقیب خود را از دست داده و از دست داده بود
[ترجمه گوگل]با استفاده از منابع مالی فوق العاده خود، دوک گای جفری آکیتینا تمامی متقاضیان رقیب دیگر را به گاسکین بیفزایید

12. Many libraries have found that their financial resources are stretched to the limit.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کتابخانه ها پیدا کرده اند که منابع مالی آن ها به حد مجاز کشیده شده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از کتابخانه ها متوجه شده اند که منابع مالی خود را به حد محدود می کنند

13. This emphasis tends to divert scarce financial resources from true development objectives.
[ترجمه ترگمان]این تاکید تمایل دارد منابع مالی کمیاب را از اهداف توسعه واقعی منحرف کند
[ترجمه گوگل]این تأکید تمایل دارد که منابع مالی کمیاب را از اهداف توسعه واقعی محروم کند

14. Dublin has neither the artistic inheritance nor the financial resources to better such extravagances.
[ترجمه ترگمان]دوبلن نه میراث هنری دارد و نه منابع مالی برای بهتر چنین extravagances
[ترجمه گوگل]دوبلین نه وراث هنری و نه منابع مالی برای پیشگیری از چنین تخلفاتی ندارد


کلمات دیگر: