کلمه جو
صفحه اصلی

endometritis


اماس درونى زهدان

انگلیسی به فارسی

آندومتریت


انگلیسی به انگلیسی

• inflammation of the membrane which lines the uterus

جملات نمونه

1. So, how women could self-examination endometritis?
[ترجمه ترگمان]بنابراین چگونه زنان می توانند خود را تحت بررسی قرار دهند؟
[ترجمه گوگل]بنابراین، چگونه زنان می توانند اندومتریوم خود را بررسی کنند؟

2. Objective To establish a rabbit model of endometritis and understand its clinicopathological changes in order to provide material for research on diagnosis and management of dam endometritis.
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد یک مدل خرگوش از endometritis و درک تغییرات clinicopathological به منظور فراهم آوردن مواد تحقیقاتی در زمینه تشخیص و مدیریت سد dam
[ترجمه گوگل]هدف: برای ایجاد یک مدل خرگوش اندومتریایتی و درک تغییرات کلینیکوپاتولوژیک آن به منظور ارائه مواد برای تحقیق در تشخیص و مدیریت اندومتریایدی سد

3. One of causes that phlogistic, endometritis and other woman disease cause vaginitis, oviduct do not have impressibility to love namely.
[ترجمه ترگمان]یکی از دلایلی که phlogistic، endometritis و دیگر بیماری های زنان موجب vaginitis می شوند، impressibility به عشق نیستند
[ترجمه گوگل]یکی از دلایل آنکه فلوژیستیک، اندومتریتریت و بیماری دیگر زن باعث واژینیت میشوند، تخم مرغ قابل تشخیص نیستند

4. Rat endometritis model was established, and then therapeutic effect of new emulsion was detected.
[ترجمه ترگمان]مدل endometritis Rat ایجاد شد و سپس اثر درمانی امولسیون جدید شناسایی شد
[ترجمه گوگل]مدل آندومتریت موش ایجاد شد و سپس اثر درمانی امولسیون جدید شناسایی شد

5. Endometritis is a common reproductive system diseases of cow, which is one of the main causes of infertility of cow.
[ترجمه ترگمان]Endometritis یکی از بیماری های رایج در تولید مثل گاو است که یکی از علل اصلی ناباروری گاو است
[ترجمه گوگل]اندومتریوز یک بیماری شایع در سیستم تولید مثل گاو است که یکی از علل اصلی ناباروری گاو است

6. Chronic endometritis is one of common diseases.
[ترجمه ترگمان]endometritis مزمن یکی از بیماری های شایع است
[ترجمه گوگل]اندومتریتری مزمن یکی از بیماری های شایع است

7. Seen here is chronic endometritis with lymphocytes and plasma cells in the endometrial stroma.
[ترجمه ترگمان]در اینجا endometritis مزمن با سلول های پلاسما و پلاسما در the stroma وجود دارد
[ترجمه گوگل]در اینجا آندومتریت مزمن با لنفوسیت ها و سلول های پلاسما در استروما اندومتر است

8. We also discovered that cows with endometritis, pyometra and other uterus diseases often had ovarian pathological changes, such as COD, persistent corpus luteum and ovaritis.
[ترجمه ترگمان]ما همچنین کشف کردیم که گاوها با endometritis، pyometra و دیگر بیماری های رحم اغلب تغییرات pathological داشتند، مانند COD، corpus مداوم، luteum و ovaritis
[ترجمه گوگل]ما همچنین کشف کردیم که گاوها با اندومتریت، پومومتر و دیگر بیماریهای رحم اغلب تغییرات پاتولوژیک تخمدانها مانند COD، لتوم بدن و مونوکسیدکربن دارند

9. Antibiotics are used usually for treatments of endometritis, but neotype medicines for endometritis are needed, as problems of drug resistance of bacteria and medicine residue are outstanding.
[ترجمه ترگمان]آنتی بیوتیک ها معمولا برای درمان of استفاده می شوند، اما داروهای neotype برای endometritis مورد نیاز هستند، زیرا مشکلات مقاومت دارویی از باکتری ها و باقیمانده داروها برجسته هستند
[ترجمه گوگل]آنتی بیوتیک ها معمولا برای درمان اندومتریایت مورد استفاده قرار می گیرند، اما داروهای نوتایپ برای آندومتریت مورد نیاز است، زیرا مشکلات مقاومت دارویی باکتری ها و باقی مانده های پزشکی برجسته هستند

10. Conclusion Endometrial atrophy with bleeding and endometritis are the chief causes of postmenopausal uterine bleeding, and metroscopy is a reliable diagnostic tool.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری لاغر شدن endometrial با خونریزی و endometritis علل اصلی خونریزی رحمی هستند و metroscopy یک ابزار تشخیصی قابل اعتماد است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: آتروفی آندومتر با خونریزی و اندومتریت، علت اصلی خونریزی رحمی یائسه است و مترونیکوکسی یک ابزار تشخیصی معتبر است

11. Endometritis is a cause of infertility.
[ترجمه ترگمان]Endometritis دلیل نازایی است
[ترجمه گوگل]اندومتریوز علت ناباروری است

12. Endometritis in cases, hyperplastic or secretory phase endometrium in 2 cases.
[ترجمه ترگمان]Endometritis در موارد، hyperplastic یا secretory در دو حالت تشکیل می شوند
[ترجمه گوگل]آندومتریوز در موارد، اندومتری فاز هیپرپلازیک یا ترشحی در 2 مورد

13. The odds of getting endometritis, for example, can be reduced by spaying.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، احتمال ابتلا به endometritis ها را می توان با spaying کاهش داد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، احتمال ابتلا به اندومتریتر را می توان با اسپری کردن کاهش داد

14. B ultrasonic inspection: B exceeds primary diagnosis, intrauterine state on its inspection results combined with clinical symptoms and findings to the diagnosis of hand no endometritis.
[ترجمه ترگمان]ب)بازرسی مافوق صوت: B از تشخیص اولیه بیشتر تجاوز می کند، حالت intrauterine بر روی نتایج بازرسی آن با علایم بالینی و یافته های مربوط به تشخیص دست وجود ندارد
[ترجمه گوگل]B اولتراسونیک بازرسی: B بیش از تشخیص اولیه، وضعیت داخل رحمی در نتایج بازرسی خود را همراه با علائم بالینی و یافته های به تشخیص دست بدون اندومتریت

15. It is effective to treat cow mastitis, infectious coryza and endometritis, and is frequently added into feeds for the prevention or treatments of animal diseases.
[ترجمه ترگمان]درمان ورم پستان گاو، coryza عفونی و endometritis موثر است و اغلب به تغذیه برای پیش گیری یا درمان بیماری های حیوانی اضافه می شود
[ترجمه گوگل]برای درمان ماسیتی گاو، کوریسای عفونی و اندومتریکت موثر است و اغلب به خوراک برای پیشگیری یا درمان بیماری های حیوانات اضافه می شود


کلمات دیگر: