دوستانه، به طور مصالحه
amicably
دوستانه، به طور مصالحه
انگلیسی به فارسی
دوستانه
انگلیسی به انگلیسی
• in a friendly manner, amiably, cordially
جملات نمونه
1. as they couldn't get along, they decided to separate amicably
چون با هم نمی ساختند تصمیم گرفتند با صلح و صفا از هم جدا شوند.
2. They lived together amicably for several years.
[ترجمه ترگمان]آن ها چندین سال با هم زندگی کردند
[ترجمه گوگل]آنها چندین سال با هم دوستانه زندگی کردند
[ترجمه گوگل]آنها چندین سال با هم دوستانه زندگی کردند
3. In the end, the matter was resolved amicably.
[ترجمه ترگمان]در پایان، مساله به صورت دوستانه حل شد
[ترجمه گوگل]در نهایت، موضوع حل و فصل شد
[ترجمه گوگل]در نهایت، موضوع حل و فصل شد
4. The policeman chatted amicably to the bystanders.
[ترجمه ترگمان]مامور پلیس دوستانه با حاضران گفتگو کرد
[ترجمه گوگل]پلیس دوستانه با افراد بیگانه صحبت کرد
[ترجمه گوگل]پلیس دوستانه با افراد بیگانه صحبت کرد
5. If the pay deal isn't settled amicably there'll be anarchy in the factories.
[ترجمه ترگمان]اگر این معامله با صلح حل نشود، در کارخانه ها هرج و مرج خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر معامله پرداخت با هم پیمان نداشته باشد، آنارشی در کارخانه ها وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]اگر معامله پرداخت با هم پیمان نداشته باشد، آنارشی در کارخانه ها وجود خواهد داشت
6. I hope we can settle this amicably.
[ترجمه ترگمان] امیدوارم بتونیم این قضیه رو دوستانه حل کنیم
[ترجمه گوگل]امیدوارم بتوانیم این را باهم در ارتباط باشیم
[ترجمه گوگل]امیدوارم بتوانیم این را باهم در ارتباط باشیم
7. The two agencies coexisted amicably for two decades, thanks in large part to their directors.
[ترجمه ترگمان]این دو نهاد برای مدت دو دهه به طور دوستانه با یکدیگر هم زیستی داشتند و به لطف بخش بزرگی از کارگردانان شان بودند
[ترجمه گوگل]این دو آژانس برای دو دهه باهم دوستانه بودند، به طور عمده به مدیرانشان لطف داشتند
[ترجمه گوگل]این دو آژانس برای دو دهه باهم دوستانه بودند، به طور عمده به مدیرانشان لطف داشتند
8. In the end the matter was resolved amicably and Springtown was cleared of residents and demolished.
[ترجمه ترگمان]در پایان این مساله به صورت دوستانه حل شد و Springtown از ساکنان پاک سازی شد و تخریب شد
[ترجمه گوگل]در نهایت مسئله به صورت دوستانه حل شد و Springtown از ساکنان پاک شد و تخریب شد
[ترجمه گوگل]در نهایت مسئله به صورت دوستانه حل شد و Springtown از ساکنان پاک شد و تخریب شد
9. He was always smiling and greeted us most amicably as we broke our fast in the great hall.
[ترجمه ترگمان]او همیشه لبخند می زد و دوستانه به ما خوش آمد می گفت
[ترجمه گوگل]او همیشه لبخند زد و ما را دوستانه تر از آن که سریع در سالن بزرگ ما شکست
[ترجمه گوگل]او همیشه لبخند زد و ما را دوستانه تر از آن که سریع در سالن بزرگ ما شکست
10. The couple parted amicably.
[ترجمه ترگمان]دو زوج دوستانه از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل]زن و شوهر از نظر دوستانه جدا شدند
[ترجمه گوگل]زن و شوهر از نظر دوستانه جدا شدند
11. They divide up their waters quite amicably, and each occupies a wide range of habitats, from ponds to estuaries.
[ترجمه ترگمان]آن ها آب های خود را بسیار دوستانه تقسیم می کنند و هر یک گستره وسیعی از زیستگاه های طبیعی از ponds تا estuaries را اشغال می کنند
[ترجمه گوگل]آنها آب های بسیار خود را تقسیم می کنند و هر یک از زیستگاه های وسیع از حوضچه ها به دریاچه ها را اشغال می کند
[ترجمه گوگل]آنها آب های بسیار خود را تقسیم می کنند و هر یک از زیستگاه های وسیع از حوضچه ها به دریاچه ها را اشغال می کند
12. But it all ended amicably and by the afternoon they were gossiping together like old hens.
[ترجمه ترگمان]اما همه چیز به پایان رسید و بعد از ظهر همه با هم مثل مرغ های پیر وراجی می کردند
[ترجمه گوگل]اما همه اینها به صورت دوستانه به پایان رسید و بعد از ظهر آنها با هم مانند جوجه های قدیمی شنیده بودند
[ترجمه گوگل]اما همه اینها به صورت دوستانه به پایان رسید و بعد از ظهر آنها با هم مانند جوجه های قدیمی شنیده بودند
13. They had chatted fairly amicably over coffee in the lounge, much to Paige's amazement.
[ترجمه ترگمان]آن ها با لحنی دوستانه درباره قهوه در سالن پذیرایی صحبت کرده بودند که با حیرت و حیرت پیچ خورده بود
[ترجمه گوگل]آنها به طور قاطعانه در مورد قهوه در سالن گفتگو میکردند، که بسیار شگفتانگیز بود
[ترجمه گوگل]آنها به طور قاطعانه در مورد قهوه در سالن گفتگو میکردند، که بسیار شگفتانگیز بود
14. Clara Beeding was chatting amicably to the man with the wart.
[ترجمه ترگمان]کلر Beeding در حال گفتگو با مردی که زگیل از آن شده بود با مهربانی گفتگو می کرد
[ترجمه گوگل]کلارا بییدن با مردی با زگیل آشنا شد
[ترجمه گوگل]کلارا بییدن با مردی با زگیل آشنا شد
15. We spent a pleasant evening reminiscing and amicably discussing the state of the world.
[ترجمه ترگمان]شب دلپذیری را صرف بحث درباره وضعیت جهان کردیم
[ترجمه گوگل]ما صرف خاطره نویسی لذت بخش و دوستانه درباره وضعیت جهان بحث کردیم
[ترجمه گوگل]ما صرف خاطره نویسی لذت بخش و دوستانه درباره وضعیت جهان بحث کردیم
پیشنهاد کاربران
مسالمت آمیز، دوستانه
کلمات دیگر: