رجوع شود به: amon، (انجیل)، عمون (پسر لات)
ammon
رجوع شود به: amon، (انجیل)، عمون (پسر لات)
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: Amon
(انجیل) عمون (پسر لات)
(انجیل) (عهد باستان) کشور عمون (در شرق بحرالمیت)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the Greek and Roman name for Amen or Amen-Re, the ancient Egyptian god of life, often identified with Zeus and Jupiter.
• ancient kingdom east of the jordan river (in north-west jordan of the present time); people who lived in ammon east of the jordan river; ancient egyptian god of life
جملات نمونه
1. Now after a time the children of ammon made war against Israel.
[ترجمه ترگمان]اکنون پس از مدتی، کودکان of علیه اسرائیل جنگ کردند
[ترجمه گوگل]پس از آن، فرزندان آمون جنگ علیه اسرائیل را آغاز کردند
[ترجمه گوگل]پس از آن، فرزندان آمون جنگ علیه اسرائیل را آغاز کردند
2. The authors discussion the staging parameters of embryonic development, the forming of gastrulation, "ammon tail fold" and "posterior amnion tube" and the forward movement of the embryo itself.
[ترجمه ترگمان]نویسندگان بحث بر روی پارامترهای دخیل در تکوین جنینی، تشکیل گاسترولاسیون، \"برابر دنباله دم\" و \"لوله amnion خلفی\" و حرکت رو به جلو خود جنین بحث می کنند
[ترجمه گوگل]نویسندگان بحث پارامترهای تعیین کننده رشد جنین، تشکیل گاسترالسیون، 'دم آمون دم' و 'لوله آهنی خلفی' و حرکت رو به جلو جنین را بررسی می کند
[ترجمه گوگل]نویسندگان بحث پارامترهای تعیین کننده رشد جنین، تشکیل گاسترالسیون، 'دم آمون دم' و 'لوله آهنی خلفی' و حرکت رو به جلو جنین را بررسی می کند
3. The king of Ammon, however, paid no attention to the message Jephthah sent him.
[ترجمه ترگمان]با این حال، شاه of توجهی به پیغام Jephthah نداشت که او را فرستاده بود
[ترجمه گوگل]با این حال، پادشاه آمون هیچ توجهی به پیام یفتح او را نیافت
[ترجمه گوگل]با این حال، پادشاه آمون هیچ توجهی به پیام یفتح او را نیافت
4. And the sons of Ammon gathered together from their cities and came to battle.
[ترجمه ترگمان]و پسران of از شهرهای خود جمع شدند و وارد جنگ شدند
[ترجمه گوگل]پسران آمون از شهرهایشان جمع شدند و به نبرد آمدند
[ترجمه گوگل]پسران آمون از شهرهایشان جمع شدند و به نبرد آمدند
5. Howbeit the king of the children of Ammon hearkened not unto the words of Jephthah which he sent him.
[ترجمه ترگمان]شاه زاده کودکان of، نه به کلمات of که او را برای او فرستاده بود
[ترجمه گوگل]اما پادشاه فرزندان آمون به سخنان یفتاح که او را فرستاد، گوش نداد
[ترجمه گوگل]اما پادشاه فرزندان آمون به سخنان یفتاح که او را فرستاد، گوش نداد
6. Egypt, Judah, Edom, Ammon, Moab and all who live in the desert in distant places.
[ترجمه ترگمان]مصر، یهودا، Edom، ammon، Moab و همه کسانی که در بیابان زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]مصر، یهودا، عدوم، آمون، موآب و همه کسانی که در بیابان ها در اماکن دوردست زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]مصر، یهودا، عدوم، آمون، موآب و همه کسانی که در بیابان ها در اماکن دوردست زندگی می کنند
7. And Joab returned from the children of Ammon and entered Jerusalem.
[ترجمه ترگمان]و joab از کودکان of بازگشت و وارد اورشلیم شد
[ترجمه گوگل]یوآب از فرزندان اممون بازگشت و وارد اورشلیم شد
[ترجمه گوگل]یوآب از فرزندان اممون بازگشت و وارد اورشلیم شد
8. And after some time the children of Ammon fought with Israel.
[ترجمه ترگمان]و بعد از مدتی، کودکان of با اسرائیل جنگیدند
[ترجمه گوگل]پس از مدتی فرزندان آمون با اسرائیل جنگیدند
[ترجمه گوگل]پس از مدتی فرزندان آمون با اسرائیل جنگیدند
9. So the children of Ammon were subdued before the children of Israel.
[ترجمه ترگمان]بنابراین کودکان ammon در برابر کودکان اسرائیل سرکوب شدند
[ترجمه گوگل]پس فرزندان آمون قبل از فرزندان اسرائیل تسلیم شدند
[ترجمه گوگل]پس فرزندان آمون قبل از فرزندان اسرائیل تسلیم شدند
10. And the children of Ammon gathered themselves together from their cities, and came to battle.
[ترجمه ترگمان]و کودکان of در کنار هم جمع شدند و وارد جنگ شدند
[ترجمه گوگل]فرزندان آمون جمع شدند و از شهرهایشان جمع شدند و به جنگ آمدند
[ترجمه گوگل]فرزندان آمون جمع شدند و از شهرهایشان جمع شدند و به جنگ آمدند
11. Only unto the land of the children of Ammon thou camest not, nor unto any place of the river Jabbok, nor unto the cities in the mountains, nor unto whatsoever the LORD our God forbad us.
[ترجمه ترگمان]فقط به سرزمین فرزندان of و نه به هیچ جای رودخانه Jabbok و نه به شهرها در کوه ها و نه به هیچ وجه به خداوند که خداوند ما را به ما ارزانی می دارد، یا به هیچ وجه وجود ندارد
[ترجمه گوگل]نه تنها به سرزمین های آمون، بیرون می روم، نه به هیچ جایی از رودخانه جبوک، و نه به شهرهای کوه ها و نه به کسی که خداوند خدایتان ما را از ما دور ساخت
[ترجمه گوگل]نه تنها به سرزمین های آمون، بیرون می روم، نه به هیچ جایی از رودخانه جبوک، و نه به شهرهای کوه ها و نه به کسی که خداوند خدایتان ما را از ما دور ساخت
12. Now Joab fought against Rabbah of the children of Ammon and took the royal city.
[ترجمه ترگمان]در این هنگام joab علیه Rabbah کودکان of جنگید و شهر سلطنتی را تصرف کرد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر جوآب علیه ربوا از فرزندان اممون مبارزه کرد و شهر سلطنتی را گرفت
[ترجمه گوگل]در حال حاضر جوآب علیه ربوا از فرزندان اممون مبارزه کرد و شهر سلطنتی را گرفت
13. Asiatic wild sheep with exceptionally large horns; sometimes considered a variety of the argali Ovis ammon.
[ترجمه ترگمان]گوسفندان وحشی آسیایی با شاخ های بسیار بزرگ، گاه انواعی از the های Ovis argali را در نظر گرفتند
[ترجمه گوگل]گوسفند وحشی آسیایی با شاخهای فوق العاده بزرگ؛ گاهی اوقات انواع مختلفی از ارلی Ovis ammon را در نظر گرفتند
[ترجمه گوگل]گوسفند وحشی آسیایی با شاخهای فوق العاده بزرگ؛ گاهی اوقات انواع مختلفی از ارلی Ovis ammon را در نظر گرفتند
14. The Amman protest was held with a heavy security presence, with police, gendarmerie and special forces surrounding the area, the Ammon News website reported.
[ترجمه ترگمان]به گزارش وب سایت ammon نیوز، این اعتراض عمان با حضور نیروهای پلیس، ژاندارمری و نیروهای ویژه در اطراف این ناحیه برگزار شد
[ترجمه گوگل]وب سایت آمونگ اخبار گزارش داد اعتراض آممن با حضور نیروهای امنیتی شدید همراه با پلیس، ژاندارمری و نیروهای ویژه اطراف این منطقه انجام شد
[ترجمه گوگل]وب سایت آمونگ اخبار گزارش داد اعتراض آممن با حضور نیروهای امنیتی شدید همراه با پلیس، ژاندارمری و نیروهای ویژه اطراف این منطقه انجام شد
کلمات دیگر: