کلمه جو
صفحه اصلی

bitt


دسته ی مته، دستگیره، تیرچوبی کلفت بر عرشه ی کشتی (که طناب ها و کابل ها را دور آن می پیچند)، موت جفتی

انگلیسی به فارسی

تیرچوبی کلفت بر عرشه‌ی کشتی (که طناب‌ها و کابل‌ها را دور آن می‌پیچند)، موت جفتی


بیت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a strong post standing, usu. as one of a pair, on the deck of a ship, around which cables and lines are wound and caught, as in mooring.

(2) تعریف: a similar low post on a wharf or dock; bollard.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: bitts, bitting, bitted
• : تعریف: to wind (a cable or line) around one or more bitts.

• strong post on a wharf or quay or ship for attaching mooring lines (nautical)

جملات نمونه

1. The bud may have a bitt er taste, but sweet will be the flower.
[ترجمه ترگمان]ممکن است جوانه مزه خوبی داشته باشد، اما شیرین آن گل خواهد بود
[ترجمه گوگل]جوان ممکن است طعم تلخی داشته باشد، اما شیرین آن گل خواهد بود

2. Sign your name and room number bitt, please.
[ترجمه ترگمان]اسمتون و اتاق شماره your رو امضا کنید لطفا
[ترجمه گوگل]لطفا نام و نام خانوادگی و شماره بیت خود را بنویسید

3. XinChao provides all kinds of marine outfitting equipment. The main products are mooring equipment such as fair-lead, bitt, roller, roller chock, chain stopper, deck machinery and so on.
[ترجمه ترگمان]XinChao همه نوع تجهیزات outfitting دریایی را فراهم می کند محصولات اصلی شامل تجهیزات پهلوگیری، as، bitt، roller، chock roller، stopper زنجیره ای، ماشین آلات عرشه و غیره هستند
[ترجمه گوگل]XinChao انواع تجهیزات تجهیز دریایی را فراهم می کند محصولات اصلی تجهیزات اسکله ای مانند صندلی منصفانه، بیت، غلتک، چوبه دار غلتکی، پیستون زنجیری، ماشین آلات عرشه و غیره است

4. The old man looked carefully in the glimpse of vision that he had. Then he took two turns of the harpoon line around the bitt in the bow and hid his head on his hands.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد با دقت به منظره رویایی که داشت نگاه کرد سپس دو مرتبه ریسمان زوبین را دور زد و سرش را روی دست هایش مخفی کرد
[ترجمه گوگل]پیرمرد نگاهی به دیدی که داشت، با دقت نگاه کرد سپس او دو مرتبه خط هارپون را در اطراف بیت در کمان گرفت و سرش را روی دستش گذاشت

5. He had rigged his harpoon long before and its coil of light rope was in a round basket and the end was made fast to the bitt in the bow.
[ترجمه ترگمان]او زوبین خود را دراز کرده بود و طناب its در سبدی گرد بود و انتهای آن به سرعت به سوی bitt که در دماغه بود بسته شده بود
[ترجمه گوگل]او مدتها قبل هارپون را جعل کرده بود و سیم پیچ طناب آن در یک سبد گرد شده بود و انتهای آن به سرعت خم شد


کلمات دیگر: