اقتصاد سیاه
black economy
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• illegal underground economy not reported for taxes
the black economy of a country is the earning of money that goes on without the government being informed, in order to avoid paying tax on it.
the black economy of a country is the earning of money that goes on without the government being informed, in order to avoid paying tax on it.
جملات نمونه
1. The growing black economy is beginning to worry the Government.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد سیاه رو به رشد شروع به نگران شدن دولت کرده است
[ترجمه گوگل]رشد اقتصاد سیاه در حال شروع به نگرانی دولت است
[ترجمه گوگل]رشد اقتصاد سیاه در حال شروع به نگرانی دولت است
2. The black economy booms when there is high unemployment.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد سیاه زمانی که بیکاری بالا وجود دارد به سرعت حرکت می کند
[ترجمه گوگل]اقتصاد سیاه زمانی بوجود می آید که بیکاری بالا باشد
[ترجمه گوگل]اقتصاد سیاه زمانی بوجود می آید که بیکاری بالا باشد
3. The existence of a black economy is, of course, not confined to the United Kingdom.
[ترجمه ترگمان]البته وجود یک اقتصاد سیاه، البته منحصر به انگلستان نیست
[ترجمه گوگل]البته وجود یک اقتصاد سیاه، البته به انگلستان محدود نیست
[ترجمه گوگل]البته وجود یک اقتصاد سیاه، البته به انگلستان محدود نیست
4. The black economy refers to those unrecorded economic transactions conducted on a cash basis with a view to illegal evasion of tax.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد سیاه به آن معاملات اقتصادی که به صورت نقدی انجام شده و به صورت نقدی و با توجه به فرار غیرقانونی از مالیات صورت می گیرد، اشاره می کند
[ترجمه گوگل]اقتصاد سیاه به این معامله های اقتصادی ثبت نشده که به صورت نقدی صورت می گیرد با توجه به فرار مالیاتی غیر قانونی اشاره دارد
[ترجمه گوگل]اقتصاد سیاه به این معامله های اقتصادی ثبت نشده که به صورت نقدی صورت می گیرد با توجه به فرار مالیاتی غیر قانونی اشاره دارد
5. New careers in alternative economies, in the black economy and in voluntary work will also be studied.
[ترجمه ترگمان]مشاغل جدید در اقتصاد جایگزین، در اقتصاد سیاه و کار داوطلبانه نیز مورد بررسی قرار خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]مشاغل جدید در اقتصادهای جایگزین، در اقتصاد سیاه و همچنین در کار داوطلبانه مورد مطالعه قرار خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]مشاغل جدید در اقتصادهای جایگزین، در اقتصاد سیاه و همچنین در کار داوطلبانه مورد مطالعه قرار خواهند گرفت
6. Boosts the black economy, I suppose.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم اقتصاد سیاه شده
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم اقتصاد سیاه را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم اقتصاد سیاه را افزایش می دهد
7. The black economy pays no taxes.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد سیاه هیچ گونه مالیاتی را پرداخت نمی کند
[ترجمه گوگل]اقتصاد سیاه بدون مالیات پرداخت می کند
[ترجمه گوگل]اقتصاد سیاه بدون مالیات پرداخت می کند
8. Dealing with the black economy in this broader sense, one must also consider tax evasion.
[ترجمه ترگمان]برخورد با اقتصاد سیاه در این مفهوم وسیع تر، فرد باید فرار مالیاتی را نیز مد نظر داشته باشد
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن این موضوع وسیع تر با اقتصاد سیاه، باید فرار مالیاتی را نیز مورد توجه قرار دهیم
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن این موضوع وسیع تر با اقتصاد سیاه، باید فرار مالیاتی را نیز مورد توجه قرار دهیم
9. No one knows how large the black economy really is.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی داند که اقتصاد سیاه چقدر بزرگ است
[ترجمه گوگل]هیچکس نمی داند اقتصاد سیاه چقدر بزرگ است
[ترجمه گوگل]هیچکس نمی داند اقتصاد سیاه چقدر بزرگ است
10. Most women are forced through economic necessity to work in part-time low-paid jobs with quite a large number in the black economy.
[ترجمه ترگمان]اغلب زنان از طریق ضرورت اقتصادی برای کار در مشاغل کم درآمد با تعداد زیادی از اقتصاد سیاه مجبور به کار می شوند
[ترجمه گوگل]اکثر زنان از طریق ضرورت اقتصادی مجبور به مشاغل نیمه وقت با مشاغل کم درآمد هستند که تعداد بسیار زیادی از آنها در اقتصاد سیاه وجود دارد
[ترجمه گوگل]اکثر زنان از طریق ضرورت اقتصادی مجبور به مشاغل نیمه وقت با مشاغل کم درآمد هستند که تعداد بسیار زیادی از آنها در اقتصاد سیاه وجود دارد
11. It leads to the stimulation of a privately run black economy as its crucial lubricant.
[ترجمه ترگمان]این امر منجر به تحریک یک اقتصاد به خصوصی سیاه به عنوان روان کننده حیاتی خود می شود
[ترجمه گوگل]این منجر به تحریک اقتصاد سیاه و سفید به عنوان روان کننده حیاتی آن می شود
[ترجمه گوگل]این منجر به تحریک اقتصاد سیاه و سفید به عنوان روان کننده حیاتی آن می شود
12. It is impossible to quantify the exact value of the black economy.
[ترجمه ترگمان]تعیین مقدار دقیق اقتصاد سیاه غیر ممکن است
[ترجمه گوگل]مقادیر دقیق اقتصاد سیاه را کم نمیبینم
[ترجمه گوگل]مقادیر دقیق اقتصاد سیاه را کم نمیبینم
13. If taxes rise simultaneously there is the prospect of a major disincentive effect on output or of growth in the black economy.
[ترجمه ترگمان]اگر مالیات به طور همزمان افزایش یابد، چشم انداز تاثیر گذار عمده بر روی خروجی یا رشد در اقتصاد سیاه وجود دارد
[ترجمه گوگل]اگر مالیات به طور همزمان افزایش یابد، چشم انداز تاثیر مهمی بر روی تولید یا رشد اقتصاد سیاه وجود دارد
[ترجمه گوگل]اگر مالیات به طور همزمان افزایش یابد، چشم انداز تاثیر مهمی بر روی تولید یا رشد اقتصاد سیاه وجود دارد
14. Publicly suppressed since the 1920s, these qualities have only survived through the black economy, or through private family oral traditions.
[ترجمه ترگمان]از دهه ۱۹۲۰ به طور علنی سرکوب شد، این ویژگی ها تنها از طریق اقتصاد سیاه یا از طریق سنت های شفاهی خانوادگی به جان سالم به در بردند
[ترجمه گوگل]از دهه 1920 به طور عمومی سرکوب شده است، این ویژگی ها تنها از طریق اقتصاد سیاه و یا از طریق سنت های خانوادگی خانوادگی خصوصی زنده ماند
[ترجمه گوگل]از دهه 1920 به طور عمومی سرکوب شده است، این ویژگی ها تنها از طریق اقتصاد سیاه و یا از طریق سنت های خانوادگی خانوادگی خصوصی زنده ماند
کلمات دیگر: