کلمه جو
صفحه اصلی

ful


ful _
پسوند:، (صفت ساز) پر، - دار، - ناک، - کار [painfull و masterful و forgetful]

انگلیسی به فارسی

کامل


انگلیسی به انگلیسی

پسوند ( suffix )
(1) تعریف: full of; characterized by.

- cheerful
[ترجمه ترگمان] شاد …
[ترجمه گوگل] بشاش
- plentiful
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] فراوان

(2) تعریف: causing.

- wonderful
[ترجمه ترگمان] عالی است
[ترجمه گوگل] فوق العاده
- pitiful
[ترجمه ترگمان] رقت انگیز بود،
[ترجمه گوگل] ترسناک

(3) تعریف: having qualities of; like; resembling.

- fanciful
[ترجمه ترگمان] خیال می کنم …
[ترجمه گوگل] خیالی

(4) تعریف: tending, able, or liable to.

- hurtful
[ترجمه ترگمان] hurtful
[ترجمه گوگل] مضطرب

(5) تعریف: an amount that will fill (such) a thing.

- mouthful
[ترجمه ترگمان] پر از دهان
[ترجمه گوگل] لقمه

• -ful is used to form nouns referring to the amount of a substance that an object contains.

جملات نمونه

1. This festival is a cheer ful occasion.
[ترجمه ترگمان]این جشنواره یک فرصت شاد است
[ترجمه گوگل]این جشنواره یک فرصت شاد است

2. The hum of voices is purpose ful; all are actively engaged.
[ترجمه ترگمان]زمزمه صداها هدف است، همه به طور فعال درگیر هستند
[ترجمه گوگل]غم و اندوه صداهایی هدفمند است؛ همه فعالانه مشغول هستند

3. Record-breaking ful Following sentence incomplete; original unavailable Hold tight!
[ترجمه ترگمان]رکورد شکست در دنبال جمله ناقص؛ اصلی موجود در دسترس نیست!
[ترجمه گوگل]ضبط ضرب المثل ضمنی ضبط نشده؛ اصلی در دسترس نگه داشتن تنگ!

4. You can't be too care ful in dong this experiment.
[ترجمه ترگمان]تو از این آزمایش بیش از اندازه care
[ترجمه گوگل]در این آزمایش نمیتوانید بیش از حد مراقب باشید

5. We wish you a bright and succe ful New Year.
[ترجمه ترگمان]ما برای شما سال نو و پر زرق و برق آرزو می کنیم
[ترجمه گوگل]ما به شما آرزوی سال نو روشن و تحسین می کنیم

6. Many adjectives terminate in - ful.
[ترجمه ترگمان]خیلی از صفات رو به اتمام است
[ترجمه گوگل]بسیاری از صفت ها به پایان می رسد

7. Ful - time after a year or more of work.
[ترجمه ترگمان]Ful - زمان بعد از یک سال یا بیشتر کار
[ترجمه گوگل]تمام وقت - پس از یک سال یا بیشتر از کار

8. Not all English words which end in - ful are adjectives.
[ترجمه ترگمان]تمام کلماتی که به زبان انگلیسی پایان می یابند، صفت هستند
[ترجمه گوگل]تمام لغات انگلیسی که پایان می دهند، صفتی نیستند

9. People wearing color - ful clothing thronged the department stores and bookstores.
[ترجمه ترگمان]افرادی که لباس های رنگارنگ به تن داشتند، در فروشگاه های این بخش و کتابفروشی ها ازدحام کردند
[ترجمه گوگل]افرادی که لباس های رنگی داشتند، فروشگاه های بزرگ و کتاب فروشی ها را می پوشاندند

10. We sincerely hope our discussion will ful conclusion.
[ترجمه ترگمان]ما صادقانه امیدواریم که بحث ما به پایان برسد
[ترجمه گوگل]ما صمیمانه امیدواریم بحث ما به نتیجه برسد

11. She's not very skil ( l ) ful with her chopsticks [ at using chopsticks ] .
[ترجمه ترگمان]او خیلی با چوب غذاخوری خود (با استفاده از چوب غذاخوری)آشنا نیست
[ترجمه گوگل]او با چاشنی های چینی اش [در استفاده از چاشنی های چینی] بسیار ناکافی است (L)

12. During the last few monthsH 1 N 1 ful has set off across the whole world.
[ترجمه ترگمان]در طول چند ماه گذشته، در سراسر جهان آغاز شده است
[ترجمه گوگل]در طی چند ماه گذشته، H 1 N 1 کامل در سراسر جهان قرار گرفته است

13. He became a succe ful actor and started writing plays.
[ترجمه ترگمان]او بازیگر succe شد و شروع به نوشتن نمایشنامه کرد
[ترجمه گوگل]او یک بازیگر موفق شد و شروع به نوشتن نمایشنامه کرد

14. For a succe ful writing activity to ha en, both are nece ary.
[ترجمه ترگمان]برای یک فعالیت نوشتاری خوب، هر دوی آن ها nece ary هستند
[ترجمه گوگل]برای یک فعالیت نوشتاری موفق، به هر حال، هر دو ناقص هستند

پیشنهاد کاربران

پر

پای پاییز



کلمات دیگر: