لخته شدن، دلمه شدن
clotting
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• coagulating, forming into clots
جملات نمونه
1. Cooked garlic helps to prevent blood clotting, and so reduces the risk of heart attack.
[ترجمه ترگمان]سیر Cooked به جلوگیری از لخته شدن خون کمک می کند و بدین ترتیب خطر حمله قلبی را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]سیر پخته کمک می کند تا از لخته شدن خون جلوگیری شود، بنابراین خطر ابتلا به حمله قلبی را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]سیر پخته کمک می کند تا از لخته شدن خون جلوگیری شود، بنابراین خطر ابتلا به حمله قلبی را کاهش می دهد
2. Aspirin apparently thins the blood and inhibits clotting.
[ترجمه ترگمان]آسپرین مقدار کمی از خون و لخته شدن خون است
[ترجمه گوگل]آسپیرین ظاهرا خون را تضعیف کرده و لخته شدن را مهار می کند
[ترجمه گوگل]آسپیرین ظاهرا خون را تضعیف کرده و لخته شدن را مهار می کند
3. Some types of snake venom prevent blood from clotting.
[ترجمه ترگمان]برخی انواع زهر مار از لخته شدن خون جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]برخی از انواع سم مار از خونگیری از لخته شدن جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]برخی از انواع سم مار از خونگیری از لخته شدن جلوگیری می کند
4. In the process of clotting, potassium is released from platelets and may also be released from white cells.
[ترجمه ترگمان]در فرآیند لخته شدن، پتاسیم از پلاکت ها آزاد می شود و ممکن است از سلول های سفید آزاد شود
[ترجمه گوگل]در روند لخته شدن، پتاسیم از پلاکت ها آزاد می شود و همچنین ممکن است از سلول های سفید آزاد شود
[ترجمه گوگل]در روند لخته شدن، پتاسیم از پلاکت ها آزاد می شود و همچنین ممکن است از سلول های سفید آزاد شود
5. There is a different level of blood clotting in patents who are suffering from chron- ic renal corpuscle nephritis. And the increase of blood viscosity can accelerate thrombosis in blood vessel.
[ترجمه ترگمان]یک سطح متفاوت از لخته شدن خون در حق ثبت اختراع وجود دارد که از chron corpuscle renal - رنج می برند و افزایش ویسکوزیته خون می تواند thrombosis را در رگ تزریق کند
[ترجمه گوگل]سطح پلاکت خون در پتنت هایی که از نفریت کرونر کرونر کرونری رنج می برند متفاوت است و افزایش ویسکوزیته خون می تواند ترومبوز را در رگ های خونی تسریع کند
[ترجمه گوگل]سطح پلاکت خون در پتنت هایی که از نفریت کرونر کرونر کرونری رنج می برند متفاوت است و افزایش ویسکوزیته خون می تواند ترومبوز را در رگ های خونی تسریع کند
6. This can activate platelets and the clotting system, which in turn slows blood flow.
[ترجمه ترگمان]این می تواند پلاکت ها و سیستم لخته کننده را فعال کند، که به نوبه خود جریان خون را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]این می تواند پلاکتها و سیستم لخته شدن را فعال کند، که به نوبه خود باعث کاهش جریان خون می شود
[ترجمه گوگل]این می تواند پلاکتها و سیستم لخته شدن را فعال کند، که به نوبه خود باعث کاهش جریان خون می شود
7. Expensive clotting factor VIII, each several hundred dollars or even a thousand dollars, but the extraordinarily high prices is a secondary issue, the most important is that money will not buy drugs.
[ترجمه ترگمان]فاکتور انعقاد سریع هشتم، هر چند صد دلار یا حتی یک هزار دلار، اما قیمت های فوق العاده بالا یک مساله ثانویه است، مهم ترین آن ها این است که پول مواد مخدر را نخواهد خرید
[ترجمه گوگل]عامل لخته شدن گران قیمت VIII، هر چند صد دلار و یا حتی هزار دلار، اما قیمت های فوق العاده بالا یک مسئله ثانوی است، مهم این است که پول داروها را نمی خرید
[ترجمه گوگل]عامل لخته شدن گران قیمت VIII، هر چند صد دلار و یا حتی هزار دلار، اما قیمت های فوق العاده بالا یک مسئله ثانوی است، مهم این است که پول داروها را نمی خرید
8. He was rushed into hospital because his blood wasn't clotting properly.
[ترجمه ترگمان]او به بیمارستان هجوم اورده بود، چون خونش به درستی لخته نشده بود
[ترجمه گوگل]او به بیمارستان عجله کرد زیرا خونش به درستی لخته نشد
[ترجمه گوگل]او به بیمارستان عجله کرد زیرا خونش به درستی لخته نشد
9. It should be possible to identify every haemophiliac who received clotting factors from the donated plasma.
[ترجمه ترگمان]شناسایی هر فردی که لخته شدن عوامل لخته کننده را از پلاسمای اهدا کننده دریافت می کند، امکان پذیر است
[ترجمه گوگل]باید شناسایی هر hemophiliac که فاکتورهای لخته شدن از پلاسمای اهدا شده را داشته باشد
[ترجمه گوگل]باید شناسایی هر hemophiliac که فاکتورهای لخته شدن از پلاسمای اهدا شده را داشته باشد
10. Now that we know how to prepare safe blood products to aid clotting, this is unlikely to happen.
[ترجمه ترگمان]اکنون که می دانیم چگونه محصولات خونی ایمن را برای کمک به لخته شدن آماده کنیم، این اتفاق نخواهد افتاد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر ما می دانیم که چگونه آماده سازی محصولات خون ایمن برای کمک به لخته شدن، این بعید است که اتفاق بیفتد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر ما می دانیم که چگونه آماده سازی محصولات خون ایمن برای کمک به لخته شدن، این بعید است که اتفاق بیفتد
11. The plastic membrane is treated to prevent this, and animal trials have shown no increased risk of clotting.
[ترجمه ترگمان]از غشا پلاستیک برای جلوگیری از این امر استفاده می شود و آزمایش ها بر روی حیوانات هیچ خطر ابتلا به لخته شدن را نشان نداده اند
[ترجمه گوگل]غشای پلاستیکی برای جلوگیری از این کار درمان می شود و آزمایش های حیوانی خطر بیشتری برای لخته شدن نشان نداده اند
[ترجمه گوگل]غشای پلاستیکی برای جلوگیری از این کار درمان می شود و آزمایش های حیوانی خطر بیشتری برای لخته شدن نشان نداده اند
12. Sitting still reduces this action, slowing blood flow and increasing the chances of clotting.
[ترجمه ترگمان]نشستن هنوز هم این عمل را کاهش می دهد، جریان خون را کم می کند و احتمال لخته شدن را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]نشستن این عمل را کاهش می دهد، کاهش جریان خون و افزایش شانس لخته شدن را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]نشستن این عمل را کاهش می دهد، کاهش جریان خون و افزایش شانس لخته شدن را کاهش می دهد
13. Serosanguinous accumulation can be caused by cancer, usually hemangiosarcoma, idiopathic disease, trauma, clotting disorders, or left atrial rupture.
[ترجمه ترگمان]تجمع Serosanguinous می تواند ناشی از سرطان، معمولا hemangiosarcoma، بیماری idiopathic، اختلالات لخته کننده، یا ترک atrial است
[ترجمه گوگل]تجمع سروزونگین ها می تواند به علت سرطان، معمولا همگانیسارکوم، بیماری ایدیوپاتیک، تروما، اختلالات لخته شدن یا پارگی کیسه صفرا ایجاد شود
[ترجمه گوگل]تجمع سروزونگین ها می تواند به علت سرطان، معمولا همگانیسارکوم، بیماری ایدیوپاتیک، تروما، اختلالات لخته شدن یا پارگی کیسه صفرا ایجاد شود
14. A proteolytic enzyme in plasma that dissolves fibrin and other blood clotting factors.
[ترجمه ترگمان]آنزیم proteolytic در پلاسما که fibrin و دیگر عوامل انعقاد خون را حل می کند
[ترجمه گوگل]یک آنزیم پروتئولیتیک در پلاسما که فیبرین و دیگر عوامل لخته شدن را حل میکند
[ترجمه گوگل]یک آنزیم پروتئولیتیک در پلاسما که فیبرین و دیگر عوامل لخته شدن را حل میکند
پیشنهاد کاربران
لخته شدن خون
انعقاد
clotting ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: دَلَمه شدن
تعریف: فرایند لخته شدن ترکیبات شیر یا لبنیات
واژه مصوب: دَلَمه شدن
تعریف: فرایند لخته شدن ترکیبات شیر یا لبنیات
کلمات دیگر: