کلمه جو
صفحه اصلی

cloud nine


(خودمانی) شاد و خرم، سر حال

انگلیسی به فارسی

(عامیانه) شاد و خرم، سر حال


ابر 9


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a state of great happiness or bliss.

- Vacation time puts me on cloud nine.
[ترجمه ترگمان] زمان تعطیلات مرا در ابر نه قرار می دهد
[ترجمه گوگل] زمان تعطیلات من را در ابر 9 قرار می دهد

• feel of extreme happiness or of elation; (street slang) crack, cocaine

مترادف و متضاد

state of great happiness


Synonyms: bliss, blissfulness, heaven, over the moon, paradise, perfect contentment, seventh heaven, top of the world, walking on air


جملات نمونه

1. He was on cloud nine after winning the competition.
[ترجمه A.G] او بعد از برنده شدن در مسابقه در پوست خود نمیگنجید
[ترجمه ترگمان]او نه بعد از برنده شدن در مسابقه، در حال ابری شدن بود
[ترجمه گوگل]او پس از برنده شدن در رقابت، در 9 ابر بود

2. When Michael was born I was on cloud nine.
[ترجمه Zahra.me] وقتی مایکل متولد شد من حال خوشی داشتم ( در آسمان هفتم بودم )
[ترجمه ترگمان]وقتی مایکل متولد شد، من در ساعت نه بودم
[ترجمه گوگل]وقتی مایکل متولد شد من در ابری بودم نه

3. She has been on cloud nine since the magazine printed the story she wrote.
[ترجمه ترگمان]او در ساعت نه از زمانی که مجله داستان را به چاپ رساند، ابری بوده است
[ترجمه گوگل]او از زمان انتشار مجله داستان او نوشته است

4. She's been on cloud nine ever since she heard the news.
[ترجمه ترگمان]از آخرین باری که اخبار رو شنیده، اون روی ابر بوده
[ترجمه گوگل]او از زمانی که خبرش را شنید، در ابری 9 قرار دارد

5. Most notable were the razor-sharp bottleneck on Cloud Nine and the familar, sliding refrain of Something.
[ترجمه ترگمان]بیشتر قابل توجه، bottleneck تیز تیغ روی ابر نه و the بود که از چیزی اجتناب می کردند
[ترجمه گوگل]بیشتر قابل توجه بود تنگ چروک تیز در Cloud Nine و Familar، کشیدن لغزش از چیزی

6. Adam was on cloud nine after the birth of his son.
[ترجمه ترگمان]ادم درست نه بعد از تولد پسرش در ابری به سر می برد
[ترجمه گوگل]آدم بعد از تولد پسرش در 9 بعد از ظهر بود

7. We were on cloud nine when our team won the championship.
[ترجمه ترگمان]زمانی که تیم ما در مسابقات قهرمانی پیروز شد، ما در ۹ مه ابر داشتیم
[ترجمه گوگل]ما زمانی که تیم ما مسابقات قهرمانی را به دست آورد، در 9 سپتامبر بود

8. He was on cloud nine after his wife had the baby.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه همسرش بچه رو بدنیا آورد اون روی ابر بود
[ترجمه گوگل]او پس از همسرش، کودک 9 ساله بود

9. I was on cloud nine when her mother came out of the house with a broom.
[ترجمه ترگمان]وقتی مادرش با یک جاروی پرنده از خانه بیرون آمد روی ابر نشسته بودم
[ترجمه گوگل]وقتی که مادرش با یک جارو از خانه خارج شد، من در ابری بودم

10. He will be on cloud nine when he gets some complimentary words.
[ترجمه ترگمان] وقتی که چند تا کلمه برات تعریف کنه، اون روی ابر خواهد بود
[ترجمه گوگل]او بعدها مکالمه تلفنی خواهد داشت

11. My wife has been on cloud nine since I told her the other day I would spend my year-end bonus at the office to take us to Hawaii to celebrate our twentieth wedding anniversary.
[ترجمه ترگمان]همسرم در ساعت نه از زمانی که من به او گفتم که من یک روز دیگر را در اداره بگذرانم تا ما را به هاوایی دعوت کنم تا جشن بیستمین سالگرد ازدواج ما را جشن بگیرد
[ترجمه گوگل]همسر من در 9 سپتامبر بوده است؛ چرا که به من گفته بود که روز دیگر من پاداش سالهای آخر را در دفتر خود می گذارم تا ما را به هاوایی بسپاریم تا سالگرد بیستمین عروسی ما را جشن بگیریم

12. The couple seemed to be on cloud nine.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که این زوج در آسمان نه هستند
[ترجمه گوگل]این زوج به نظر می رسد در ابری نه

13. I've finally landed my dream job! I'm on cloud nine.
[ترجمه ترگمان]بالاخره کار رویایی - م رو فرود آوردم من روی ابر شماره ۹ هستم
[ترجمه گوگل]من سرانجام شغل رویایی ام را به دست آوردم! من در ابر 9 هستم

14. Lisa: It'sure is. I've been on cloud nine all day long.
[ترجمه ترگمان] حتما همینطوره تمام روز رو تو ابر بودم
[ترجمه گوگل]لیزا آنتالیا است من تمام شبانه روز در ابری قرار گرفته ام

15. Living on cloud nine is intoxicating and precarious.
[ترجمه ترگمان]زندگی در ابر نه، مست کننده و نامطمئن است
[ترجمه گوگل]زندگی در ابر نهم مضر است و مضر است

پیشنهاد کاربران

خر کیف شاد


کلمات دیگر: