کلمه جو
صفحه اصلی

cloddish


کودن، خرف، کند ذهن، گیج، نادان

انگلیسی به فارسی

cloddish


انگلیسی به انگلیسی

• full of lumps of earth; stupid

جملات نمونه

1. He cannot prevent the reader from preferring Ethan Brand to the cloddish villagers of the tale.
[ترجمه ترگمان]او نمی تواند مانع از این شود که خواننده، اتان براند را به روستاییان cloddish داستان ترجیح دهد
[ترجمه گوگل]او نمیتواند خواننده را از ترجیح دادن Ethan Brand به روستاییان کلادوی داستانها جلوگیری کند

2. Do not have inurbane conversation with the person that challenges you to work, no matter the other side has how cloddish, how is utterance had provoke a gender.
[ترجمه ترگمان]گفتگوی inurbane با فردی که شما را به کار می اندازد نداشته باشد، مهم نیست که طرف دیگر چگونه cloddish را تحریک می کند، چگونه تلفظ کردن یک جنسیت را تحریک می کند
[ترجمه گوگل]مکالمه ای غیراخلاقی با فردی که شما را به کار مشغول می کند، بدون توجه به اینکه طرف دیگر چگونه چاقی است، چگونه سخنرانی جنسیتی را تحریک می کند، صحبت نکنید

3. He is a real rustic . However fashionable his clothes always looks cloddish.
[ترجمه ترگمان]او یک روستایی واقعی است با این حال، لباس های مد روز همیشه cloddish به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]او روستایی واقعی است با این حال لباس های مد روز او همیشه به نظر می رسد cloddish

4. They strode on some moments longer Qantaqa had grown bored at last, or had thought better of sharing her lupine enthusiasms with these cloddish humans, and had disappeared over the top of the rise.
[ترجمه ترگمان]آن ها چند دقیقه دیگر با گام های بلند و با گام های بلند قدم بر می داشتند، و یا بهتر از این که او را با این انسان های cloddish در میان بگذارد و از بالای تپه ناپدید شده بودند، بهتر فکر کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها در برخی از لحظات سعی کردند که دیگر قنتاگا در نهایت خسته شده باشد یا بهتر از این بود که علاقه مندی های لوپین خود را با این انسان ها مخلوط کند و در بالای ظهور ناپدید شد

5. Screen word is for game the player can have the game environment with a good health in game, make low common won't appear in game cloddish reach abusive character.
[ترجمه ترگمان]کلمه بازی برای بازی است که بازیکن می تواند محیط بازی را با سلامتی خوب بازی کند، و باعث شود که در بازی با شخصیت بد رفتاری ظاهر نشود
[ترجمه گوگل]کلمه کلیدی برای بازی است که بازیکن میتواند محیط بازی را با سلامتی خوب در بازی داشته باشد، در بازی معمولی که در بازی cloddish به نظر می رسد شخصیت سوء استفاده کننده ظاهر نمی شود

6. He is a real rustic . However fashionable his clothes, he always looks cloddish.
[ترجمه ترگمان] اون یه روستایی واقعیه به هر حال، لباس هایش مد است، همیشه خوشگل به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]او روستایی واقعی است با این حال لباس های مد روز او همیشه به نظر می رسد cloddish


کلمات دیگر: