کلمه جو
صفحه اصلی

cloggy


سنگین، گره گره، چسبناک

انگلیسی به فارسی

مبهم


انگلیسی به انگلیسی

• stuck; lumped; impeded

جملات نمونه

1. It was the Cloggy episode which started the whispering campaign.
[ترجمه ترگمان]این قسمت cloggy بود که اردو کشی را آغاز کرد
[ترجمه گوگل]این قسمت Cloggy بود که کمپین زمزمه را آغاز کرد

2. Below the circumstance of not cloggy passageway, can arrange can adjustable adjust or collapsible face plate, in order to have untimely needs.
[ترجمه ترگمان]در زیر این شرایط که گذرگاه cloggy وجود ندارد، می تواند تنظیم قابل تنظیم یا جمع شدن صفحات رو به رو، به منظور داشتن نیاز نابهنگام ترتیب دهد
[ترجمه گوگل]در زیر وضعیت گذرگاه غیر مخرب، می تواند تنظیم می شود تنظیم قابل تنظیم و یا ورق صورت قابل شستشو، به منظور نیازهای پیش از موعد

3. As a painter pursue not cloggy will pursue irrelevant artist as its curatorial object.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک نقاش، cloggy، هنرمند بی ربط را به عنوان شی curatorial دنبال نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]همانطور که یک هنرمند دنبال هنرمند می شود، هنرمند بی ربط به عنوان شیوۀ خلاقانه اش پی می برد

4. The ingredient that material of stone of another cloggy man-made uses is the person's element.
[ترجمه ترگمان]جز تشکیل دهنده ماده سنگی دیگری که مورد استفاده قرار می گیرد، عنصر شخص است
[ترجمه گوگل]ماده ای است که ماده سنگ از دیگر کاربردهای مصنوعی مضر، عنصر فرد است

5. But the sad not cloggy yourself to start again, in the new space within hearing again, music will be story again.
[ترجمه ترگمان]اما اندوه بار دیگر برای شروع دوباره، در فضای جدید در مورد شنیدن دوباره، موسیقی دوباره داستان خواهد بود
[ترجمه گوگل]اما غم انگیز نیست که خود را دوباره از دست بدهد، در فضای جدید در حال شنیدن دوباره، موسیقی دوباره داستان خواهد بود

6. Beijing lacks water, but not cloggy people is right of water scene address yearning, accordingly, "Shui Jinghao curtilage " like emerge the ground is in capital blossom everywhere.
[ترجمه ترگمان]پکن فاقد آب است، اما نه cloggy نفر از مردم حق دارند که به آرزوی صحنه آب بپردازند، بر این اساس، \"شوی Jinghao curtilage\" مانند بیرون آمدن از زمین در همه جا شکوفه می کند
[ترجمه گوگل]پکن فاقد آب است، اما افراد مبهم حق دارند که از صحنه های آب به طرز شگفت انگیزی برخوردار باشند؛ بنابر این، 'شویی جینگائو' از نظر شکل ظاهری زمین در همه جا شکوفا می شود

7. Although not cloggy on the ground, it did not walk, also not flee meaning.
[ترجمه ترگمان]اگرچه نه تنها روی زمین، بلکه به معنای فرار هم نبود
[ترجمه گوگل]اگر چه در زمین مضر نیست، آن را راه ندهید، همچنین از معنی فرار نکنید

8. Although statistic is amended, be not easy thing, but this not cloggy and other company tries new method.
[ترجمه ترگمان]اگرچه آمار اصلاح شده است، اما این کار آسانی نیست، اما این کار cloggy و شرکت دیگری روش جدیدی را امتحان می کند
[ترجمه گوگل]اگر چه آمار اصلاح شده است، چیز آسان نیست، اما این مبهم نیست و شرکت دیگری تلاش می کند روش جدید است

9. Really, it is very difficult that the woman of a rich laugh wants to hold sex appeal, but this is not cloggy we are attracted by her and be willing to get along with her.
[ترجمه ترگمان]واقعا، بسیار مشکل است که زن یک خنده ثروتمند، جاذبه جنسی داشته باشد، اما این چیزی نیست که ما توسط او جذب می شویم و مایل به همراهی با او هستیم
[ترجمه گوگل]واقعا، بسیار دشوار است که زن خنده ثروتمند بخواهد جذابیت جنسی داشته باشد، اما این مبهم نیست که ما از او جذب کرده و مایل به همراهی با او هستیم

10. But her husband appearance is very general however, in eye of a lot of people they are far from suitable, but this is not cloggy their matrimony.
[ترجمه ترگمان]با این حال، حضور شوهر او به چشم بسیاری از مردم بسیار عادی است، اما این به معنای ازدواج آن ها نیست
[ترجمه گوگل]اما ظاهر شوهرش خیلی عادی است، اما در چشم بسیاری از مردم خیلی دور از مناسب نیستند، اما ازدواجشان از بین رفته است

11. Advantage is not only " can prevent a website effectively to be opposite of sensitive phrase filter ", and " not cloggy read, and have interest sex " .
[ترجمه ترگمان]مزیت فقط \"می تواند جلوی یک وب سایت را بگیرد که به طور موثر مخالف فیلتر عبارت حساس\" باشد \"، و\" خواندن cloggy \"، و\" رابطه جنسی \" را داشته باشد
[ترجمه گوگل]مزیت نه تنها 'می تواند از یک وب سایت به طور موثر جلوگیری از فیلتر حساس حساس جلوگیری کند'، و 'خواندن و خرج کردن را نداشته و دارای علاقه جنسی' است

12. However, current condition looks, the not certain factor that cloggy economy anabiosises still a lot of.
[ترجمه ترگمان]با این حال، وضعیت کنونی به نظر می رسد، اما نه عامل مشخصی که اقتصاد cloggy هنوز هم زیاد است
[ترجمه گوگل]با این حال، وضعیت فعلی به نظر می رسد، عامل خاصی نیست که اقتصاد مبهم آنابئوزیس را ادامه می دهد

13. Western-style kitchen is open, use equipment dish and the Western-style food that make, such won't cloggy in common and longer equipment dish time housewife and family communicate.
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه سبک غربی باز است، از بشقاب تجهیزات و غذای سبک غربی که می سازند، استفاده می شود، مثل این که در غذای مشترک و مدت زمانی که زن خانه دار و خانواده با هم ارتباط برقرار می کنند استفاده نمی شود
[ترجمه گوگل]آشپزخانه به سبک غربی باز است، استفاده از ظرف غذا و غذای غربی که باعث ایجاد آن می شود، در غذاهای مشترک و دیگر وسایل آشپزخانه خانوار و خانواده ارتباط برقرار نمی کند

14. What to rich guest is not overthrown and replace, not cloggy also its revolutionary meaning.
[ترجمه ترگمان]آنچه که به مهمان ثروتمند داده می شود، سرنگون و جایگزین نمی شود، بلکه معنای انقلابی آن نیز نیست
[ترجمه گوگل]چه غریبه مهمان سرنگون شده و جایگزین می شود، نه معنای انقلابی آن را خراب می کند


کلمات دیگر: