کلمه جو
صفحه اصلی

fruitarian


میوه خور، کسیکه بامیوه زندگی میکند

انگلیسی به انگلیسی

• person that primarily eats fruit

جملات نمونه

1. A fruitarian - A person who eats fruit and only fruit.
[ترجمه ترگمان]A - کسی که میوه و فقط میوه می خورد
[ترجمه گوگل]طعم دهنده - فردی که میوه میوه و میوه می خورد

2. When we put up this fruitarian website on the net it was the first of its kind.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ما این وب سایت fruitarian را در اینترنت قرار دادیم، این اولین نوع از نوع خود بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما این وب سایت خالص را در شبکه قرار دادیم، اولین نوع آن بود

3. Fruitarian eats lots of fruit, with some nuts and grains or the products thereof.
[ترجمه ترگمان]Fruitarian میوه فراوان، مقداری آجیل و غلات و یا محصولات آن می خورند
[ترجمه گوگل]Fruitarian می خورد مقدار زیادی میوه، با برخی از آجیل و دانه ها و یا محصولات آن

4. Fruitarian eating is the lightest of all diets and gives us our "lightest" body, and we become most sensitive on fruit.
[ترجمه ترگمان]خوردن Fruitarian، سبک ترین رژیم غذایی است و بدن \"سبک ترین\" ما را به ما می دهد، و ما در مورد میوه ها بسیار حساس می شویم
[ترجمه گوگل]خوردن غذای پرطرفدار سبک ترین رژیم های غذایی است و بدن ما را 'سبک ترین' می دهد و ما بیشتر به میوه حساس می شویم

5. Then there is the fruitarian who includes only row or dried fruits, seeds, and nuts in their diet.
[ترجمه ترگمان]سپس the وجود دارند که تنها شامل میوه ها، میوه های خشک، دانه ها و آجیل ها در رژیم غذایی خود هستند
[ترجمه گوگل]سپس فلوئورسمی وجود دارد که تنها رژیم غذایی یا میوه خشک، دانه ها و آجیل را در رژیم غذایی خود دارد

6. Fruit - What we in Fruitarian Universal Network (FUN) mean by fruit is all the sweet fruits such as mangos, bananas, melons, oranges, etc.
[ترجمه ترگمان]میوه - چیزی که ما در شبکه جهانی Fruitarian (FUN))به این معنی است که میوه، میوه های شیرین مانند میوه، موز، هندوانه، پرتقال و غیره است
[ترجمه گوگل]میوه - آنچه ما در شبکه جهانی Fruitarian (FUN) بدان معنی میوه میوه تمام میوه های شیرین مانند مانگو، موز، خربزه، پرتقال و غیره است

7. While eating only fruit (Fruitarian) would not work well for me, I have gone a full day eating only fruit on at least 1 occasion.
[ترجمه ترگمان]در حالی که خوردن تنها میوه (Fruitarian)خوب نیست، من یک روز کامل را صرف خوردن تنها میوه در حداقل یک فرصت کرده ام
[ترجمه گوگل]در حالی که خوردن فقط میوه (Fruitarian) برای من خوب کار نمی کند، من یک روز کامل صرف می خورم حداقل یک بار

8. One story has it that the name was chosen by Steven Jobs in honor of the fruitarian diet he had brought back from his journey to the mystic East.
[ترجمه ترگمان]یک داستان این است که این نام توسط استیون جابز به افتخار رژیم fruitarian که او از سفر خود به ایست مرموز آورده بود انتخاب شد
[ترجمه گوگل]یک داستان این است که این نام توسط استیون جابز به ریاست رژیمی که از سفر خود به شرق عرفانی برداشته است، انتخاب شده است

9. If you want harmony in your physical body and in your mind, and want to be happy 24 hours a day and do not want to be a burden to Mother Earth, become a fruitarian!
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید هماهنگی در بدن فیزیکی خود و در ذهن خود داشته باشید و می خواهید ۲۴ ساعت در روز شاد باشید و نمی خواهید که بار مسئولیت بر روی زمین مادر باشد، تبدیل به یک fruitarian شوید!
[ترجمه گوگل]اگر شما هماهنگی را در بدن فیزیکی و ذهنی خود می خواهید و می خواهید 24 ساعت شبانه روز را خوشحال کنید و نمی خواهید بار مسئولیت زمین مادر باشد، تبدیل به یک خردمندانه شوید!

10. From a Judeo-Christian-Islamic perspective, the Garden of Eden was a fruitarian haven.
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه یهودی - مسیحی - اسلامی، باغ عدن بهشت fruitarian بود
[ترجمه گوگل]از منظر یهودی-مسیحی اسلامی، باغ ادن یک پناهگاه محسوب می شد

11. On the naming of Apple, he said he was "on one of my fruitarian diets. "
[ترجمه ترگمان]در نامگذاری اپل، او گفت که او در یکی از رژیم های fruitarian من بوده است
[ترجمه گوگل]در مورد نامگذاری اپل، او گفت که او در یکی از رژیم های غذایی من قرار دارد '

12. A former heavy meat-eater, he has been surviving on a largely fruitarian diet since 198
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۹۸ همچنان در رژیم غذایی بسیار heavy به سر می برد
[ترجمه گوگل]سابق گوشتخوار سنگین سابق، او از سال 1983 در رژیم غذایی بسیار محسوب می شود


کلمات دیگر: