کلمه جو
صفحه اصلی

bombinate


(مثل مگس) وز وز کردن، وزوز کردن

انگلیسی به فارسی

وزوز کردن


بمبگذاری


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: bombinates, bombinating, bombinated
مشتقات: bombination (n.)
• : تعریف: to make a buzzing sound.
مشابه: buzz

• buzz, hum, drone


کلمات دیگر: