کلمه جو
صفحه اصلی

do justice

انگلیسی به فارسی

عدالت را انجام دهید


انگلیسی به انگلیسی

• do what is right, be fair toward

جملات نمونه

1. You should do justice to everyone.
[ترجمه ترگمان]تو باید برای همه عدالت اجرا کنی
[ترجمه گوگل]شما باید برای همه عدالت بکنید

2. She didn't really do justice to herself in the interview.
[ترجمه ترگمان]او واقعا در مصاحبه کاری با خودش انجام نداده بود
[ترجمه گوگل]او واقعا در مصاحبه خود عدالت نداشته است

3. The review did not do justice to her talents.
[ترجمه ترگمان]این بررسی، عدالت را به استعدادهای او تبدیل نکرد
[ترجمه گوگل]این بازبینی به استعدادهای خود عدالت نداشته است

4. No words can do justice to the experience.
[ترجمه ترگمان]هیچ کلمه ای نمی تواند عدالت را نسبت به این تجربه انجام دهد
[ترجمه گوگل]هیچ کلمه ای نمی تواند عدالت را برای تجربه انجام دهد

5. I didn't feel well and wasn't able to do justice to the meal she had cooked .
[ترجمه ترگمان]احساس خوبی نداشتم و نتونستم کاری کنم که اون غذا رو درست کرده باشه
[ترجمه گوگل]من احساس خوبی نداشتم و نمی توانستم عطش خود را برای وعده های غذایی که او پخته کرده بود انجام دهد

6. No one article can ever do justice to the topic of fraud.
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از این مقالات نمی تواند به عنوان یک موضوع کلاهبرداری انجام شود
[ترجمه گوگل]هیچ مقاله ای نمی تواند عادلانه به موضوع تقلب عمل کند

7. You cannot do justice to such a complex situation in just a few pages.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید این وضعیت پیچیده را تنها در چند صفحه انجام دهید
[ترجمه گوگل]فقط چند صفحهای نمیتوانید به چنین وضعیتی پیچیده دست بزنید

8. This postcard doesn't do justice to the wonderful scenery.
[ترجمه ترگمان]این کارت پستالی نسبت به مناظر عالی ندارد
[ترجمه گوگل]این کارت پستال عکاسی فوق العاده را به عهده نمی گیرد

9. We should do justice to both sides.
[ترجمه ترگمان]ما باید هر دو طرف عدالت را انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید به هر دو طرف احترام بگذاریم

10. It is, of course, impossible to do justice to the thought of a religious tradition with one or two quotations.
[ترجمه ترگمان]البته اجرای عدالت درباره یک سنت مذهبی با یک یا دو نقل قول امکان پذیر نیست
[ترجمه گوگل]آن است، البته، غیر ممکن به عدالت به فکر یک سنت مذهبی با یک یا دو نقل قول

11. His photographs seem to do justice to the epic immensity of the subject, but also its symbolic implications.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که عکس های او به عظمت حماسی این موضوع مربوط می شوند، بلکه مفاهیم نمادین آن نیز هستند
[ترجمه گوگل]عکس های او به نظر می رسد عدالت را به بزرگ بودن حماسه موضوع، بلکه دلایل نمادین آن

12. Many are drunks-but that term does not do justice to the devastation they embody.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها مست هستند، اما این اصطلاح عدالت را برای ویران کردن آن ها انجام نمی دهد
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها دروغ می گویند، اما این اصطلاح عدالت را به ویرانی هایی که در آنها تجسم می بخشد، انجام نمی دهد

13. No brief article can do justice to Sir Charles' many contributions and the influence he has had.
[ترجمه ترگمان]هیچ مقاله مختصری نمی تواند برای سر چارلز کاره ای بسیاری را انجام دهد و تاثیری که او داشته است
[ترجمه گوگل]هیچ مقاله کوتاهی نمیتواند به نفع بسیاری از کارهای چارلز و نفوذ وی عمل کند

14. Nor do five pages do justice to the debate over the meaning of the Second Amendment.
[ترجمه ترگمان]پنج صفحه برای بحث بر سر مفهوم متمم دوم، عدالت را انجام نمی دهند
[ترجمه گوگل]همچنین پنج صفحه به بحث در مورد معنای اصلاح دوم عمل نمی کند

15. It is virtually impossible to do justice to a book of this size in such a short review.
[ترجمه ترگمان]انجام عدالت در یک کتاب از این اندازه در چنین مرور کوتاهی غیرممکن است
[ترجمه گوگل]تقریبا غیرممکن است که در یک بررسی کوتاه مدت به یک کتاب از این اندازه احترام بگذاریم

پیشنهاد کاربران

حق مطلب را ( بطور کامل ) ادا کردن
The subject is so complex that I cannot do justice to it in a brief survey.
این موضوع اونقدر پیچیده است که با یک بررسی کوتاه نمیشود حق مطلبش را ( بطور کامل ) ادا کرد.


کلمات دیگر: