کلمه جو
صفحه اصلی

clonic


ارتجاجى

انگلیسی به فارسی

کلونی


انگلیسی به انگلیسی

• (medicine) pertaining to clonus (series of convulsive muscular movements)

جملات نمونه

1. Clonic refers to repetitive rhythmical involuntary muscle contractions.
[ترجمه ترگمان]Clonic به انقباضات عضلانی تکراری غیر ارادی اشاره می کند
[ترجمه گوگل]Clonic اشاره به انقباضات عضلانی ناخواسته ریتمیک تکراری است

2. Clonic the sex on the room tachycardia symptom?
[ترجمه ترگمان]سکس روی اتاق نشانه افزایش تپش قلب؟
[ترجمه گوگل]Clonic جنسی در اتاق علائم تایلند؟

3. In the previous few days, she had been lethargic and disoriented and had a tonic–clonic seizure.
[ترجمه ترگمان]در این چند روز گذشته دچار بی حالی و گیجی شده بود و دچار تشنج شدید عصبی شده بود
[ترجمه گوگل]در چند روز گذشته، او آرام بود و بی نظیر بود و تشنج تونیک کلونیک داشت

4. There were no organizational generalized tonic clonic seizure and absence seizure in generalized seizures.
[ترجمه ترگمان]هیچ داروی نیروبخش organizational clonic و توقیف نبود در تصرف عمومی وجود نداشت
[ترجمه گوگل]تشنج عمومی کلونیک تونیک سازمانی و تشنج در صورت تشنج در کلیه ها تشخیص داده نشد

5. Pure clonic seizures without facial involvement in term infants suggested favorable outcome, whereas generalized myoclonic seizures in preterm infants were associated with mortality.
[ترجمه ترگمان]مصادره Pure خالص بدون دخالت چهره در نوزادان نتیجه مطلوب را القا کرد، در حالی که seizures generalized در preterm نوزاد با مرگ و میر در ارتباط بودند
[ترجمه گوگل]تشنجهای کلونیک خالص بدون دخالت صورت در نوزادان شان، نتیجه مطلوب را پیشنهاد کردند، در حالیکه تشنجهای مایوکلونیک عمومی در نوزادان نارس با مرگ و میر همراه بود

6. MorpheusIn clonic breath is difficult, it is to point toMorpheusInside the period of time in the process, aerate adverse, even breath suspends status.
[ترجمه ترگمان]از آنجایی که تنفس مصنوعی دشوار است، اشاره به دوره زمانی در این فرآیند، aerate مخالف و حتی تنفس، وضعیت را معلق می کند
[ترجمه گوگل]تنفس کلیوی MorpheusIn دشوار است، این است که اشاره به MorpheusInside دوره زمان در روند، عرق عصبی، حتی نفس حالت تعلیق

7. Its fit symptom is fit of convulsion of systemic sex rigidity, clonic fit, glazy fit and complex part fit to wait more.
[ترجمه ترگمان]نشانه مناسب آن متناسب با تشنج جنسی سیستمیک، تناسب اندام، تناسب اندام و قسمت پیچیده است که باید بیشتر منتظر بماند
[ترجمه گوگل]نشانه مناسب این است که تناسب از تشنج سفتی جنس سیستمیک، تناسب کلاسیک، لکی مناسب و بخش پیچیده مناسب برای صبر بیشتر است

8. From Morpheus the person of arousal of the first phase often has desultory impression, a lot of people still can have abrupt muscle to twitch, the flesh in calling Morpheus is clonic.
[ترجمه ترگمان]از Morpheus فرد برانگیختگی در مرحله اول اغلب به طور پراکنده بر تاثیر می گذارد، بسیاری از مردم هنوز هم می توانند ماهیچه تندی داشته باشند، و گوشت درون تماس Morpheus clonic است
[ترجمه گوگل]از Morpheus فرد متلاشی شدن فاز اول اغلب تصورات ناخوشایندی دارد، بسیاری از مردم هنوز می توانند عضله ناگهانی داشته باشند تا درهم بکوبند، جسد در تماس Morpheus کلونی است

9. Results The kinds of temporal lobe seizures included simple partial, complex partial and generalized tonic clonic. Complex partial seizure was the most common one.
[ترجمه ترگمان]نتایج انواع حملات بخش موقتی شامل ترکیبات ساده، جزئی پیچیده و داروی نیروبخش تعمیم یافته است تصرف جزئی مجتمع یکی از معمول ترین آن ها بود
[ترجمه گوگل]نتایج انواع تشنج لوب زمانی شامل کونیک تونیک جزئی، جزئی جزئی و عمومی بود تشنج جزئی جزئی شایع ترین آن بود

10. Results 10 patients were found to have epilepsy of diverse types, including 9 cases of generalized tonic clonic seizures (GTCS) and 1 case of absence seizures.
[ترجمه ترگمان]نتایج ۱۰ بیمار به نوع صرع از انواع مختلف از جمله ۹ مورد حمله clonic tonic (GTCS)و یک مورد مصادره نبود یافت شد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد 10 بیمار مبتلا به صرع از انواع مختلف، از جمله 9 مورد تشنج عمومی کلونیک (GTCS) و 1 مورد عدم تشنج


کلمات دیگر: