بر سر (کسی) کوفتن (با صدای عمیق و پرطنین)، ضربه بر سر، خوردن سر به چیزی، صدای خوردن کله به چیزی، صدای خوردن چیزی به سر، تلق، دنگ، خوردن سر به چیزی صدای خوردن کله به چیزی
bonk
بر سر (کسی) کوفتن (با صدای عمیق و پرطنین)، ضربه بر سر، خوردن سر به چیزی، صدای خوردن کله به چیزی، صدای خوردن چیزی به سر، تلق، دنگ، خوردن سر به چیزی صدای خوردن کله به چیزی
انگلیسی به فارسی
ضربه بر سر، خوردن سر به چیزی
صدای خوردن کله به چیزی، صدای خوردن چیزی به سر، تلق، دنگ
بر سر (کسی) کوفتن (با صدای عمیق و پرطنین)
bonk
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: bonks, bonking, bonked
حالات: bonks, bonking, bonked
• : تعریف: to strike (the head) with a hollow sound.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to strike one's head against something accidentally.
اسم ( noun )
• : تعریف: a blow to the head, or the sound resulting from such a blow.
• hit, smack; (british, vulgar slang) have sexual intercourse
to bonk someone means to have sexual intercourse with them; an informal word.
to bonk someone means to have sexual intercourse with them; an informal word.
جملات نمونه
1. He got a bonk on the head when he fell out of bed.
[ترجمه zero] یک ضربه خورد به سرش وقتی که از تخت بیرون افتاد.
[ترجمه ترگمان]وقتی از تخت پایین افتاد، یک کپسول روی سر گذاشت[ترجمه گوگل]وقتی از رختخواب سقوط کرد، او سرش را روی سرش گذاشت
2. She wasn't interested in having a quick bonk.
[ترجمه ترگمان]او علاقه ای به خوردن یک کپسول تند نداشت
[ترجمه گوگل]او علاقه مند به داشتن یک جایزه سریع نبود
[ترجمه گوگل]او علاقه مند به داشتن یک جایزه سریع نبود
3. Snort, dance, bonk, snort some more - bloody good value, old Henry.
[ترجمه ترگمان]، Snort، رقص، bonk و یه خورده ارزش دیگه ای داشته باش، هنری پیر
[ترجمه گوگل]Snort، رقص، bonk، برخی از چیزهای دیگر - ارزش خوب خونین، Henry قدیمی
[ترجمه گوگل]Snort، رقص، bonk، برخی از چیزهای دیگر - ارزش خوب خونین، Henry قدیمی
4. A quick bonk in a lay-by is not my idea of romance.
[ترجمه ترگمان]یک ضربه سریع در یک بس تر مرگ، ایده من از عشق نیست
[ترجمه گوگل]یک نکته جالب در باره ی منعکس کردن عاشقانه نیست
[ترجمه گوگل]یک نکته جالب در باره ی منعکس کردن عاشقانه نیست
5. But she will bonk just about anybody on the crew.
[ترجمه ترگمان]ولی اون فقط در مورد هر کسی که روی جاشو ان حرف نمیزنه
[ترجمه گوگل]اما او فقط در مورد هرکسی که در خدمت است، برنده خواهد شد
[ترجمه گوگل]اما او فقط در مورد هرکسی که در خدمت است، برنده خواهد شد
6. That doesn't mean she doesn't want to bonk you in the Holiday Inn hot tub.
[ترجمه ترگمان]این به این معنی نیست که او نمی خواهد تو را در آن طشت داغ هتل پر کند
[ترجمه گوگل]این به این معنا نیست که او نمی خواهد شما را در حمام داغ Holiday Inn بکند
[ترجمه گوگل]این به این معنا نیست که او نمی خواهد شما را در حمام داغ Holiday Inn بکند
7. Winter is the worst time to "bonk" because you run out of energy.
[ترجمه ترگمان]زمستان بدترین زمان برای \"bonk\" است زیرا شما انرژی خود را از دست می دهید
[ترجمه گوگل]زمستان بدترین زمان برای 'bonk' است زیرا شما از انرژی خارج می شوید
[ترجمه گوگل]زمستان بدترین زمان برای 'bonk' است زیرا شما از انرژی خارج می شوید
8. Bonk computer must be in a primitive and exotic game scene with the first block in front of him break all the obstacles, drooling from the evil hands of the king rescued the princess.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر Bonk باید در صحنه یک بازی بدوی و عجیب با اولین بلوک جلو او برخورد کند و همه موانع را از بین ببرد، آب دهانش از دست شیطانی شاه زاده شده بود که شاهزاده خانم را نجات داد
[ترجمه گوگل]کامپیوتر Bonk باید در یک صحنه بازی اولیه و عجیب و غریب با اولین بلوک در مقابل او شکستن تمام موانع، از دست بد پادشاه نجات شاهزاده خانم
[ترجمه گوگل]کامپیوتر Bonk باید در یک صحنه بازی اولیه و عجیب و غریب با اولین بلوک در مقابل او شکستن تمام موانع، از دست بد پادشاه نجات شاهزاده خانم
9. If I forget this and bonk my head on the window and fall behind the couch in my attempt, I will not get up and do the same thing again.
[ترجمه ترگمان]اگر این را فراموش کنم و سرم را روی پنجره bonk و در تلاش خودم روی کاناپه می افتم، دیگر بلند نمی شوم و کار را دوباره انجام نخواهم داد
[ترجمه گوگل]اگر این را فراموش کنم و سرم را بر روی پنجره بگذارم و در تلاشم از پشت صندلی کنار بیفتم، نمی توانم بیدار شوم و همین کار را دوباره انجام دهم
[ترجمه گوگل]اگر این را فراموش کنم و سرم را بر روی پنجره بگذارم و در تلاشم از پشت صندلی کنار بیفتم، نمی توانم بیدار شوم و همین کار را دوباره انجام دهم
10. Bonk thought this over and agreed that they could take the final the following day.
[ترجمه ترگمان]Bonk این موضوع را بارها و بارها مورد بررسی قرار داد و توافق کردند که بتوانند روز بعد بازی را انجام دهند
[ترجمه گوگل]بونک این را تصدیق کرد و موافقت کرد که بتواند روز بعد را نهایی کند
[ترجمه گوگل]بونک این را تصدیق کرد و موافقت کرد که بتواند روز بعد را نهایی کند
11. Bonk : There 's something very unique about the Hawaiian and the Chinese relationship .
[ترجمه ترگمان]Bonk: چیزی بسیار منحصر به فرد در مورد هاوایی و روابط چین وجود دارد
[ترجمه گوگل]بونک در مورد روابط با هاوایی و چینی بسیار منحصر به فرد است
[ترجمه گوگل]بونک در مورد روابط با هاوایی و چینی بسیار منحصر به فرد است
12. Curtis J. Bonk, a professor of education at Indiana University in Bloomington, is specializing in ways to integrate online technologies into teaching.
[ترجمه ترگمان]کرتیس جی Bonk، استاد آموزش در دانشگاه ایندیانا در بلومینگتون، به دنبال راه هایی برای ادغام فن آوری های آنلاین در آموزش است
[ترجمه گوگل]کورتیس جون Bonk، استاد آموزش و پرورش در دانشگاه ایندیانا در بلومینگتون، متخصص در راه ادغام فن آوری های آنلاین در آموزش است
[ترجمه گوگل]کورتیس جون Bonk، استاد آموزش و پرورش در دانشگاه ایندیانا در بلومینگتون، متخصص در راه ادغام فن آوری های آنلاین در آموزش است
13. Hudson Bonk 's Return All Versions The world's oldest head banger is headed to your cell phone !
[ترجمه ترگمان]بازگشت هادسون (All s)همه نسخه های قدیمی دنیا به سمت تلفن همراه شما حرکت می کند!
[ترجمه گوگل]بازگشت هادسون بونک به تمام نسخه ها قدیمی ترین ناوشکن سر جهان به تلفن همراه شما هدایت می شود!
[ترجمه گوگل]بازگشت هادسون بونک به تمام نسخه ها قدیمی ترین ناوشکن سر جهان به تلفن همراه شما هدایت می شود!
14. THE next time you want to bag the bonk of your life, you need a partner who knows a lot about your hardware.
[ترجمه ترگمان]دفعه بعد که می خواهید چرخه زندگی تان را پر کنید، به یک شریک نیاز دارید که چیزهای زیادی در مورد سخت افزار شما می داند
[ترجمه گوگل]دفعه بعد که میخواهید بک زندگی خود را بپوشانید، شما نیاز به یک شریکی دارید که در مورد سخت افزارهایتان زیاد می داند
[ترجمه گوگل]دفعه بعد که میخواهید بک زندگی خود را بپوشانید، شما نیاز به یک شریکی دارید که در مورد سخت افزارهایتان زیاد می داند
he bonked his head against the stairway ceiling
سرش را دنگ زد به طاق پلکان
پیشنهاد کاربران
صدای ایجاد شده توسط برخورد دو جسم
*wait. don't hit me with that hammer *bonk = صبر کن. من رو با اون چکش نزن *بونک*
*wait. don't hit me with that hammer *bonk = صبر کن. من رو با اون چکش نزن *بونک*
هم خوابی در عوض پول
سکس کردن
کلمات دیگر: