کلمه جو
صفحه اصلی

full coverage

انگلیسی به انگلیسی

• including or covering something completely (full insurance coverage, full news coverage, etc.)

جملات نمونه

1. We do plan to have full coverage publicly as the mess settles down.
[ترجمه ترگمان]ما برنامه ریزی می کنیم که پوشش کامل را به طور عمومی داشته باشیم، چرا که آشفتگی در حال حل شدن است
[ترجمه گوگل]ما قصد داریم تا پوشش کامل را به صورت عمومی به عنوان ظروف سرباز یا مسافر حل و فصل

2. B. You'd better have full coverage of auto insurance.
[ترجمه ترگمان]ب بهتر است پوشش کامل بیمه اتومبیل داشته باشید
[ترجمه گوگل]ب شما بهتر می توانید بیمه اتومبیل را پوشش دهید

3. The subject matter is so extensive that full coverage is not humanly possible.
[ترجمه ترگمان]موضوع موضوع بسیار گسترده است که پوشش کامل امکان پذیر نیست
[ترجمه گوگل]موضوع بسیار گسترده است که پوشش کامل از نظر انسانی امکان پذیر نیست

4. WHAT do you expect from life - full coverage against all possible risks?
[ترجمه ترگمان]از پوشش کامل زندگی خود در برابر تمام خطرات احتمالی چه انتظاری دارید؟
[ترجمه گوگل]از زندگی چه انتظاری دارید - پوشش کامل در برابر تمام خطرات احتمالی؟

5. Would you still want full coverage?
[ترجمه ترگمان]هنوزم پوشش کامل میخوای؟
[ترجمه گوگل]آیا هنوز هم می خواهید تمام پوشش را بپردازید؟

6. Is full coverage insurance required?
[ترجمه ترگمان]آیا بیمه پوشش کامل مورد نیاز است؟
[ترجمه گوگل]آیا بیمه پوشش کامل مورد نیاز است؟

7. It is not possible for a lexicon to provide full coverage of language.
[ترجمه ترگمان]یک واژه نامه برای ارایه پوشش کامل از زبان ممکن نیست
[ترجمه گوگل]برای واژگونی امکان پوشش کامل زبان وجود ندارد

8. We've decided to use a variety of media for full coverage.
[ترجمه ترگمان]ما تصمیم گرفته ایم که از انواع رسانه ها برای پوشش کامل استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم از انواع رسانه ها برای پوشش کامل استفاده کنیم

9. This article is the most comprehensive account of the Web Full Coverage and a most detailed sum-up of the development process of Web Full Coverage.
[ترجمه ترگمان]این مقاله کامل ترین توصیف از پوشش و پوشش کامل وب است و یک جمع بندی جامع از فرآیند توسعه پوشش کامل پوشش وب می باشد
[ترجمه گوگل]این مقاله جامع ترین گزارش از پوشش کامل وب و خلاصه ترین جزئیات روند توسعه پوشش کامل وب است

10. To achieve full broadband coverage of villages and the new rural electrification counties ( cities ) Full coverage.
[ترجمه ترگمان]برای دستیابی به پوشش کامل پهن باند از روستاها و شهرهای جدید برق رسانی (شهرها)پوشش کامل
[ترجمه گوگل]برای رسیدن به پوشش کامل پهنای باند از روستاها و شهرستانهای برق جدید روستایی (شهرستانها) پوشش کامل

11. Paint half circles of yellow around the main circle . Don't strive for full coverage.
[ترجمه ترگمان]نصف دایره زرد رنگ در اطراف دایره اصلی برای پوشش کامل تلاش نکنید
[ترجمه گوگل]گرد کردن حلقه های نیمه زرد در اطراف دایره اصلی برای پوشش کامل تلاش نکنید

پیشنهاد کاربران

حق بیمه کامل ( بیمه ای که پرداخت تمام خسارت را قبول می کند )


کلمات دیگر: