کلمه جو
صفحه اصلی

bonded goods

انگلیسی به انگلیسی

• b/g, goods placed in a bonded warehouse, goods that are held until customs duties are paid

جملات نمونه

1. The relevant customs services are applied for bonded goods.
[ترجمه ترگمان]خدمات گمرکی مربوطه برای کالاهای قرضی به کار می رود
[ترجمه گوگل]خدمات گمرکی مربوطه برای کالاهای اعتباری اعمال می شود

2. Bonded goods exited or entered via road ports.
[ترجمه ترگمان]کالاهای Bonded خارج شدند یا از طریق بنادر جاده ها وارد شدند
[ترجمه گوگل]کالاهای محموله از طریق بندرهای جاده خارج شدند یا وارد شدند

3. Customs and used for the storage of the bonded goods and goods whose export procedures have not been finished.
[ترجمه ترگمان]گمرک و کالاهای مورد استفاده در انبار کالاهای مورد نظر و کالاهای صادراتی که رونده ای صادراتی آن ها به پایان نرسیده است
[ترجمه گوگل]گمرک و مورد استفاده برای ذخیره سازی کالاهای اعتباری و کالا که روند صادرات آنها تمام نشده است

4. If the imported raw materials or parts are bonded goods specified by the State, the enterprise shall verify cancellation of the bond at the Customs office.
[ترجمه ترگمان]اگر مواد خام وارداتی یا بخش هایی که توسط دولت مشخص شده اند، شرکت باید لغو اوراق قرضه در دفتر گمرک را تایید کند
[ترجمه گوگل]اگر مواد خام وارداتی یا قطعات کالاهای بیهوده مشخص شده توسط دولت باشد، شرکت باید لغو پیوند را در اداره گمرک تأیید کند

5. As part of bonded goods shall be "bonded goods" method declaration, the customs office issues and the corresponding regulatory approaches and other trade goods means differ.
[ترجمه ترگمان]به عنوان بخشی از کالاهای متصل شده باید \"کالای پیوند یافته\"، مسائل اداری گمرک و رویکردهای تنظیم کننده مربوطه و دیگر کالاهای تجاری با یکدیگر فرق داشته باشند
[ترجمه گوگل]به عنوان بخشی از کالاهای اعتباری باید اعلامیه روش 'کالای اعتباری' باشد، مسائل مربوط به امور گمرکی و رویه های مربوطه نظارتی و سایر کالاهای تجاری متفاوت است

6. Review time, processing trade bonded goods, processing procedures carried forward with the export processing zones to deep processing carry-out area to compare the program area.
[ترجمه ترگمان]مرور زمان، پردازش کالاهای متصل شده، رونده ای پردازش همراه با مناطق پردازش صادرات برای پردازش عمیق منطقه برای مقایسه منطقه برنامه انجام شد
[ترجمه گوگل]زمان بررسی، پردازش کالاهای تجاری مرتبط، پردازش های پردازش شده با مناطق پردازش صادرات به مناطق پردازش عمیق برای مقایسه منطقه برنامه

7. We never handle bonded goods.
[ترجمه ترگمان]ما هیچ وقت با هم معامله نکردیم
[ترجمه گوگل]ما هرگز کالاهای بیهوده را اداره نمی کنیم

8. If they are administered by the customs under the item of bonded goods, the relevant provisions on the administration of bonded goods shall apply.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها توسط گمرک تحت پوشش کالاهای متصل شده اداره شوند، مفاد مربوطه در مورد مدیریت کالاهای متصل به آن اعمال خواهد شد
[ترجمه گوگل]در صورتی که توسط آداب و رسوم مورد استفاده قرار می گیرند، مقررات مربوط به ادارۀ کالاهای اعتباری اعمال می شود

9. The operation of the storage, processing, assembling and consignment sales of the bonded goods shall be approved by the registered with the Customs.
[ترجمه ترگمان]عملیات ذخیره سازی، پردازش، مونتاژ و بارگیری کالاهای متصل شده باید با گمرک ثبت شود
[ترجمه گوگل]عملیات ذخیره سازی، پردازش، مونتاژ و فروش کالاهای محموله توسط کالاهای ثبت شده توسط گمرک تایید می شود

10. The Secretary for all goods from the factory closures are clearance, bonded goods, the customer set collapse and safe storage Product!
[ترجمه ترگمان]دبیر کل کالاها از بسته شدن کارخانه، ترخیص کالا، کالا به زمین و محصول ذخیره ایمن است!
[ترجمه گوگل]وزیر امورخارجه برای تمام کالاها از بسته شدن کارخانه ها، ترخیص کالا، کالاهای اعتباری، فروپاشی مشتری و ذخیره سازی ایمن محصول است!

11. Self use bonded warehouses are operated by specific independent domestic enterprise legal persons in China, and shall only store the bonded goods of such enterprises for self use.
[ترجمه ترگمان]warehouses که از انبار به خود استفاده می کنند توسط افراد قانونی مستقل داخلی در چین اداره می شوند و تنها کالاهای متصل شده از این شرکت ها را برای استفاده از خود ذخیره می کنند
[ترجمه گوگل]انبارهای خودمختار با استفاده از شخصیت های مستقل داخلی خصوصی قانونی در چین اداره می شوند و فقط باید کالاهای بومی این شرکت ها را برای استفاده خود ذخیره کنند


کلمات دیگر: