جرارد، لرزیدن صدای ناهنجار، طنین انداختن، اثر نامطلوب باقی گذاردن، مرتعش شدن، تصادف کردن، ناجور بودن، نزاع کردن، تکان دادن، لرزاندن
jarred
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
ترسناک ، تکان دهنده، شوک آور
To make someone feel annoyed or shocked
کلمات دیگر: