به زیر هدف (تیر) زدن، به هدف نرسیدن
undershoot
به زیر هدف (تیر) زدن، به هدف نرسیدن
انگلیسی به فارسی
به زیر هدف (تیر) زدن، به هدف نرسیدن
(فرود هواپیما) پیش از باند فرودگاه فرودآمدن
کم کم
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: undershoots, undershooting, undershot
حالات: undershoots, undershooting, undershot
• (1) تعریف: to shoot or launch a missile so that it falls short of (a target).
• (2) تعریف: to bring down an aircraft short of (a landing strip or deck).
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to shoot a missile short of a target, or to bring down an aircraft short of a landing area.
• shoot short of a target; land short of a target
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] فرو جهش، پایین خیز - زیرجهش پاسخ گذاری اولیه به تغییر تک جهته در ورودی . این پاسخ مقدم بر حالت گذرای اصلی و در خلاف آن است.
[زمین شناسی] نوعی خطای توپولوژیکی که در آن هر قوس با گره نادرست سبب پیدایش یک پلیگون باز می شود
[زمین شناسی] نوعی خطای توپولوژیکی که در آن هر قوس با گره نادرست سبب پیدایش یک پلیگون باز می شود
پیشنهاد کاربران
هوانوردی = قبل از باندنشستن ( تاچ کردنtouch )
فرو جهش
فرارفت overshoot
فرورفت undershoot
فرورفت undershoot
کلمات دیگر: