(موسیقی) لرزانش، ویبراتو
vibrato
(موسیقی) لرزانش، ویبراتو
انگلیسی به فارسی
(موسیقی) لرزانش، ویبراتو
ارتعاشی
انگلیسی به انگلیسی
• tremulous musical effect caused by rapid changes in pitch
a vibrato is a rapidly repeated slight variation in the pitch of a musical note, produced in order to add expressiveness to the music.
a vibrato is a rapidly repeated slight variation in the pitch of a musical note, produced in order to add expressiveness to the music.
اسم ( noun )
حالات: vibratos
حالات: vibratos
• : تعریف: a vibrating or pulsating effect produced with the voice or on a musical instrument by slight and rapid changes in pitch.
• مشابه: quaver
• مشابه: quaver
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] ویبراتو پیرایه موسیقیایی که اساس آن بر تغییرات متناوب بسامد است که اغلب با تغییراتی در دامنه و شکل موج همراه است .
جملات نمونه
1. It's just incredible to try to create their vibrato and note choice on guitar.
[ترجمه ترگمان]باور نکردنی است که سعی کنید vibrato خود را ایجاد کنید و انتخاب خود را روی گیتار یادداشت کنید
[ترجمه گوگل]این فقط باور نکردنی است که سعی کنید متن انتخاب و انتخاب خود را بر روی گیتار ایجاد کنید
[ترجمه گوگل]این فقط باور نکردنی است که سعی کنید متن انتخاب و انتخاب خود را بر روی گیتار ایجاد کنید
2. Characteristically White's opulent bass comes with a pronounced vibrato which tends to get exaggerated on disc.
[ترجمه ترگمان]بیس opulent s وایت با یک vibrato تلفظ می شود که تمایل دارد در دیسک اغراق شود
[ترجمه گوگل]بوی شگفت انگیز سفید با وضوح مشخصی است که تمایل دارد روی دیسک غلبه کند
[ترجمه گوگل]بوی شگفت انگیز سفید با وضوح مشخصی است که تمایل دارد روی دیسک غلبه کند
3. He whistles with a beautiful, steady vibrato.
[ترجمه ترگمان]او با لبخند زیبا و ثابتی سوت می کشد
[ترجمه گوگل]او با یک vibrato زیبا و ثابت سوت می زند
[ترجمه گوگل]او با یک vibrato زیبا و ثابت سوت می زند
4. Vibrato, like all flavouring, needs very fastidious use on brass instruments.
[ترجمه ترگمان]Vibrato مثل همه flavouring به استفاده بسیار دقیق از ابزار برنجی نیاز دارد
[ترجمه گوگل]ویبرتو، مانند همه طعم دهنده ها، نیاز به استفاده بسیار دقیق بر روی دستگاه های برنجی دارد
[ترجمه گوگل]ویبرتو، مانند همه طعم دهنده ها، نیاز به استفاده بسیار دقیق بر روی دستگاه های برنجی دارد
5. She brought uncommon dedication and a throbbing vibrato to the sister who craves a normal existence.
[ترجمه ترگمان]فداکاری غیر معمول و a برای خواهری که ارزوی یک زندگی معمولی را داشته بود به همراه آورد
[ترجمه گوگل]او فداکاری ناخوشایند و ارتعاشی وحشیانه را به خواهر که خواستار وجود عادی است، به ارمغان آورد
[ترجمه گوگل]او فداکاری ناخوشایند و ارتعاشی وحشیانه را به خواهر که خواستار وجود عادی است، به ارمغان آورد
6. J: I like his vibrato.
[ترجمه ترگمان]جی: من vibrato را دوست دارم
[ترجمه گوگل]J من vibrato خود را دوست دارم
[ترجمه گوگل]J من vibrato خود را دوست دارم
7. Vibrato, a shaking of the arm and hand adds a lot of work to your playing.
[ترجمه ترگمان]تکان دادن بازو و دست دادن دست و دست کاره ای زیادی را به بازی شما اضافه می کند
[ترجمه گوگل]Vibrato، تکان دادن دست و دست، کارهای زیادی را برای بازی انجام می دهد
[ترجمه گوگل]Vibrato، تکان دادن دست و دست، کارهای زیادی را برای بازی انجام می دهد
8. Eventually, you'll exhaust all conventional vibrato approaches, all the ways you saw someone else do it.
[ترجمه ترگمان]در نهایت همه رویکردهای متداول vibrato را از بین خواهید برد، تمام راه هایی که فرد دیگری آن را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]در نهایت شما تمام رویکردهای vibrato معمولی را از بین میبرید، همهی راههایی که شخص دیگری را دیدید، آن را انجام میدهید
[ترجمه گوگل]در نهایت شما تمام رویکردهای vibrato معمولی را از بین میبرید، همهی راههایی که شخص دیگری را دیدید، آن را انجام میدهید
9. The objective of vibrato in playing violin is to serve the artistic expression of music.
[ترجمه ترگمان]هدف of در نواختن ویولن، خدمت به بیان هنری موسیقی است
[ترجمه گوگل]هدف ویبرتو در بازی ویلن، خدمت به بیان هنری موسیقی است
[ترجمه گوگل]هدف ویبرتو در بازی ویلن، خدمت به بیان هنری موسیقی است
10. When not playing vibrato, use the palm of your right hand to work the key.
[ترجمه ترگمان]زمانی که با vibrato بازی نمی کنید، از کف دست راست خود برای کار کردن کلید استفاده کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که نواختن ویبرتو را انجام ندهید، دست نخاع دست راست خود را برای کارکردن کلید استفاده کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که نواختن ویبرتو را انجام ندهید، دست نخاع دست راست خود را برای کارکردن کلید استفاده کنید
11. With much vibrato and glissando, she depicted the vocal melodies and with just as much sensitivity and temperament she expressed the poesy of the pieces and her joy of life.
[ترجمه ترگمان]با vibrato و glissando، ملودی های صوتی و با همان اندازه حساسیت و خلق و خوی خود را به نمایش می گذاشت و شعر و شادی زندگی خود را بیان می کرد
[ترجمه گوگل]با بسیار vibrato و glissando، او ملودی های صوتی را نشان می دهد و با حساسیت و خلق و خوی همان احساسات و شادی زندگی را بیان می کند
[ترجمه گوگل]با بسیار vibrato و glissando، او ملودی های صوتی را نشان می دهد و با حساسیت و خلق و خوی همان احساسات و شادی زندگی را بیان می کند
12. On the T3/B, an authentic Bigsby vibrato tailpiece is paired with a roller bridge for smooth functionality and an added dimension of sound.
[ترجمه ترگمان]در تی T \/ B، یک Bigsby vibrato authentic با یک پل roller برای کارکرد روان و بعد اضافه شده از صدا، جفت می شود
[ترجمه گوگل]در T3 / B، یک چرخ دنده معتبر Bigsby vibrato با یک پل غلتکی برای عملکرد صاف و بعد افزوده صدای زوج همراه است
[ترجمه گوگل]در T3 / B، یک چرخ دنده معتبر Bigsby vibrato با یک پل غلتکی برای عملکرد صاف و بعد افزوده صدای زوج همراه است
13. I encourage oboe and clarinet players to use plenty of vibrato.
[ترجمه ترگمان]من oboe و کلارینت را تشویق می کنم تا از مقدار زیادی vibrato استفاده کنند
[ترجمه گوگل]من هواداران و بازیکنان کلارینت را برای استفاده از مقدار زیادی از ویبرتو تشویق می کنم
[ترجمه گوگل]من هواداران و بازیکنان کلارینت را برای استفاده از مقدار زیادی از ویبرتو تشویق می کنم
14. In their accompaniments, the strings could have contributed greater warmth and colour - particularly by using more vibrato.
[ترجمه ترگمان]سیم ها می توانند به ویژه با استفاده از vibrato بیشتر، گرما و رنگ بیشتری داشته باشند
[ترجمه گوگل]در همراهی آنها، رشته ها می تواند گرما و رنگ بیشتری داشته باشد، به ویژه با استفاده از vibrato بیشتر
[ترجمه گوگل]در همراهی آنها، رشته ها می تواند گرما و رنگ بیشتری داشته باشد، به ویژه با استفاده از vibrato بیشتر
پیشنهاد کاربران
vibrato ( it. ) ( موسیقی )
واژه مصوب: لرزش
تعریف: اُفت و خیز ملایم زیروبمیِ یک نغمه به منظور تقویت یا غنی کردن صوت
واژه مصوب: لرزش
تعریف: اُفت و خیز ملایم زیروبمیِ یک نغمه به منظور تقویت یا غنی کردن صوت
کلمات دیگر: