نور مرئی
visible light
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• area of light which a human eye can perceive (physics)
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] نور مریی
جملات نمونه
1. Beyond the red end of the visible light spectrum is infrared.
[ترجمه ترگمان]فراتر از انتهای قرمز طیف نور مریی، مادون قرمز است
[ترجمه گوگل]فراتر از انتهای قرمز از طیف نور مرئی مادون قرمز است
[ترجمه گوگل]فراتر از انتهای قرمز از طیف نور مرئی مادون قرمز است
2. Visible light from the sun passes through the atmosphere to the earth's surface.
[ترجمه ترگمان]نور مریی از خورشید از میان اتمسفر به سطح زمین عبور می کند
[ترجمه گوگل]نور قابل مشاهده از خورشید از طریق جو به سطح زمین منتقل می شود
[ترجمه گوگل]نور قابل مشاهده از خورشید از طریق جو به سطح زمین منتقل می شود
3. To the joy of jewellers visible light has too low a frequency to excite an electron in a perfect diamond.
[ترجمه ترگمان]برای لذت of نور مریی فراوانی برای تحریک یک الکترون در یک الماس کامل وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای شادی جواهرات نور مرئی فرکانس بسیار پایین برای تحریک الکترون در الماس کامل است
[ترجمه گوگل]برای شادی جواهرات نور مرئی فرکانس بسیار پایین برای تحریک الکترون در الماس کامل است
4. This gas absorbs visible light so well that plants could not photosynthesize even if they somehow retained their leaves.
[ترجمه ترگمان]این گاز نور مریی را جذب می کند به گونه ای که گیاهان نمی توانند حتی اگر برگ های خود را حفظ کنند، جذب کنند
[ترجمه گوگل]این گاز نور قابل رویت را به خوبی جذب می کند، به طوری که گیاهان نمی توانند فتوسنتز کنند حتی اگر آنها برگهای خود را حفظ کنند
[ترجمه گوگل]این گاز نور قابل رویت را به خوبی جذب می کند، به طوری که گیاهان نمی توانند فتوسنتز کنند حتی اگر آنها برگهای خود را حفظ کنند
5. Red has the longest wavelength of visible light, and violet the shortest.
[ترجمه ترگمان]قرمز طولانی ترین طول موج نور مریی و بنفش کوتاه ترین است
[ترجمه گوگل]قرمز دارای طولانی ترین طول موج نور مرئی است و کوتاه ترین رنگ قرمز است
[ترجمه گوگل]قرمز دارای طولانی ترین طول موج نور مرئی است و کوتاه ترین رنگ قرمز است
6. Visible light has a longer wavelength than UV radiation.
[ترجمه ترگمان]نور مریی یک طول موج بلندتر نسبت به اشعه ماورا بنفش دارد
[ترجمه گوگل]نور قابل مشاهده طول موجی طولانیتری نسبت به اشعه UV دارد
[ترجمه گوگل]نور قابل مشاهده طول موجی طولانیتری نسبت به اشعه UV دارد
7. Stimulated by visible light, metal nano-particle or nano-film could produce surface field enhancement.
[ترجمه ترگمان]به برکت نور مریی، نانو ذرات فلزی و یا نانو ذره می تواند باعث افزایش سطح زمین شود
[ترجمه گوگل]نانو ذرات فلزی یا نانو فیلم تحریک شده توسط نور مرئی می تواند موجب افزایش سطح میدان شود
[ترجمه گوگل]نانو ذرات فلزی یا نانو فیلم تحریک شده توسط نور مرئی می تواند موجب افزایش سطح میدان شود
8. Reflectional visible light sensor that can magnify the intensity of reflectional light by Darlington transistor is adopted in the sensor module.
[ترجمه ترگمان]حسگر نور مریی که می تواند شدت نور reflectional را تا حد زیادی بزرگ کند، در مدول حسگر اتخاذ می شود
[ترجمه گوگل]سنسور نور مرئی بازتابنده که می تواند شدت نور انعکاسی را توسط ترانزیستور Darlington افزایش دهد، در ماژول سنسور به کار رفته است
[ترجمه گوگل]سنسور نور مرئی بازتابنده که می تواند شدت نور انعکاسی را توسط ترانزیستور Darlington افزایش دهد، در ماژول سنسور به کار رفته است
9. In this paper, the visible light characteristic of ground target was studied.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله مشخصه نور مریی مورد هدف مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در این مقاله، مشخصه نور قابل مشاهده از هدف زمین مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در این مقاله، مشخصه نور قابل مشاهده از هدف زمین مورد مطالعه قرار گرفت
10. The photoinitiator system may also contain a visible light sensitizer, an iodonium salt, and a tertiary amine.
[ترجمه ترگمان]سیستم photoinitiator هم چنین ممکن است حاوی یک sensitizer نور مریی، یک نمک iodonium و یک آمین سومین باشد
[ترجمه گوگل]سیستم photoinitiator همچنین ممکن است حساسیت نور قابل مشاهده، یک نمک یدونی و یک آمین ترتیبی داشته باشد
[ترجمه گوگل]سیستم photoinitiator همچنین ممکن است حساسیت نور قابل مشاهده، یک نمک یدونی و یک آمین ترتیبی داشته باشد
11. So we talk about the visible light spectrum.
[ترجمه ترگمان]پس ما در مورد طیف نور مریی صحبت می کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین ما در مورد طیف نور مرئی صحبت می کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین ما در مورد طیف نور مرئی صحبت می کنیم
12. And visible light spectroscopy is probably the most important kind of spectroscopy.
[ترجمه ترگمان]و طیف سنجی نور مریی احتمالا مهم ترین نوع طیف سنجی است
[ترجمه گوگل]طیف سنجی قابل مشاهده نور احتمالا مهمترین نوع طیف سنجی است
[ترجمه گوگل]طیف سنجی قابل مشاهده نور احتمالا مهمترین نوع طیف سنجی است
13. Much of this is visible light, so that we are well aware of it.
[ترجمه ترگمان]بخش اعظم این نور قابل رویت است، به طوری که ما به خوبی از آن آگاه هستیم
[ترجمه گوگل]بسیاری از این نور قابل مشاهده است، به طوری که ما از آن آگاهیم
[ترجمه گوگل]بسیاری از این نور قابل مشاهده است، به طوری که ما از آن آگاهیم
14. It is transformed into visible light image through optical correlator.
[ترجمه ترگمان]آن به تصویر نور مریی از طریق correlator نوری تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]این تصویر از طریق همگرایی نوری به تصویر نور قابل مشاهده تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]این تصویر از طریق همگرایی نوری به تصویر نور قابل مشاهده تبدیل می شود
15. The emission of visible light by a hot object.
[ترجمه ترگمان]انتشار نور مریی توسط یک شی داغ
[ترجمه گوگل]انتشار نور مرئی توسط یک جسم داغ
[ترجمه گوگل]انتشار نور مرئی توسط یک جسم داغ
کلمات دیگر: