1. An urgent telephone call was made to the company's treasurer.
یک تماس فوری به خزانه دار شرکت شد
2. The principal called an urgent meeting to solve the school's numerous problems.
مدیر مدرسه یک جلسه ی اضطراری برای حل مشکلات عدیده ی مدرسه تشکیل داد
3. When he heard the urgent cry for help, the lifeguard did not hesitate.
نجات غریق وقتی صدای فریاد برای درخواست کمک اضطراری را شنید، درنگ نکرد
4. urgent appeals for help
درخواست های اضطراری برای کمک
5. an urgent lover
عاشق سمج
6. an urgent message
پیام فوری
7. the urgent need for medicine
نیاز مبرم به دارو
8. their urgent message was delivered by a mounted courier
پیام فوری آنها توسط پیک اسب سوار تحویل داده شد.
9. he was urgent in his demands
نسبت به خواسته های خود پافشاری می کرد.
10. he dispatched an urgent letter to his superiors
او نامه ای فوری برای روسای خود فرستاد.
11. there is an urgent need for a new hospital
احتیاج مبرمی به یک بیمارستان جدید وجود دارد.
12. they have an urgent need for all disposable air combat units
آنها به همه ی یگان های رزمی هوایی موجود نیاز فوری دارند.
13. He was in urgent need of medical attention.
[ترجمه یه دیوونه] او به مراقبه پزشکی احتیاج داشت
[ترجمه ترگمان]او به مراقبت پزشکی نیاز داشت
[ترجمه گوگل]او نیاز فوری به توجه پزشکی داشت
14. It is urgent that the law be changed.
[ترجمه ترگمان]ضروری است که قانون تغییر کند
[ترجمه گوگل]ضروری است که قانون تغییر کند
15. He was in urgent need of money.
[ترجمه ترگمان]او به پول احتیاج داشت
[ترجمه گوگل]او نیاز فوری به پول داشت
16. They've called an urgent meeting for this evening.
[ترجمه من] انها امروز بعد از ظهر جلسه اضطراری داشتن باهام
[ترجمه ترگمان]امروز بعد از ظهر جلسه اضطراری برقرار کردن
[ترجمه گوگل]آنها امروز به ملاقات فوری دعوت شده اند
17. Can you come to the phone?it sounds urgent.
[ترجمه ترگمان]میشه به تلفن بیای؟ به نظر اضطراری میاد
[ترجمه گوگل]آیا می توانید به تلفن برسید؟ به نظر می رسد فوری
18. The building needs urgent remedial work to make it safe.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان نیازمند کار remedial فوری برای ایمن کردن آن است
[ترجمه گوگل]این ساختمان نیاز به کار فوری برای اصلاح آن دارد
19. I'm afraid I've got urgent business now.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه الان کار فوری دارم
[ترجمه گوگل]من می ترسم که اکنون کسب و کار فوری داشته ام
20. They have made an urgent request for international aid.
[ترجمه ترگمان]آن ها درخواست فوری از کمک های بین المللی کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها یک درخواست فوری برای کمک های بین المللی انجام داده اند
21. The law is in urgent need of reform.
[ترجمه ترگمان]این قانون به اصلاحات نیاز مبرم دارد
[ترجمه گوگل]این قانون نیاز فوری به اصلاحات است
22. It is most urgent that we operate.
[ترجمه ترگمان]این most است که ما عمل می کنیم
[ترجمه گوگل]فورا ما کار می کنیم