کلمه جو
صفحه اصلی

unit vector

انگلیسی به انگلیسی

• straight segment that indicates the size of one unit

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] بردار واحد - بردار یکه
[برق و الکترونیک] بردار واحد
[زمین شناسی] بردار واحد
[ریاضیات] بردار یکه

جملات نمونه

1. A unit vector in the direction of the projection of normal to T.
[ترجمه ترگمان]یک بردار واحد در جهت تصویر نرمال به T
[ترجمه گوگل]یک بردار واحد در جهت طرح ریزی عادی به T

2. It has a hat because it's a unit vector, and T because it's tangent.
[ترجمه ترگمان]یک کلاه دارد چون یک بردار واحد است، و T به خاطر تانژانت داخلی است
[ترجمه گوگل]این یک کلاه است، زیرا یک بردار واحد است و T چون منحنی است

3. So, if you want a unit vector that goes in the same direction, 1 all you have to do is rescale it, so, at its length becomes one.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اگر شما یک بردار واحد بخواهید که در جهت یک سان حرکت کند، باید تمام کاری که باید انجام دهید این است که آن را انجام دهید، بنابراین، در طول آن یکی می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر شما می خواهید یک بردار واحد است که در همان جهت می رود، 1 همه شما باید انجام دهید آن را resalale، بنابراین، در طول آن یکی می شود

4. And this is the unit vector in the y direction and this is the unit vector in the z direction.
[ترجمه ترگمان]و این بردار واحد در جهت y است و این بردار واحد در جهت z است
[ترجمه گوگل]و این یک بردار واحد در جهت y است و این بردار واحد در جهت z است

5. Now, how do we get this unit vector?
[ترجمه ترگمان]حال، ما چگونه این بردار واحد را بدست می آوریم؟
[ترجمه گوگل]حالا، چگونه می توانیم این بردار واحد را دریافت کنیم؟

6. Now, another useful notion is the unit vector to the trajectory.
[ترجمه ترگمان]حال، یک تصور مفید دیگر بردار واحد مسیر است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، یکی دیگر از مفاهیم مفیدی، بردار واحد به مسیر است

7. It's the unit vector in the vertical direction.
[ترجمه ترگمان]این بردار واحد در جهت عمودی است
[ترجمه گوگل]این بردار واحد در جهت عمودی است

8. So, that means this actually should be the unit vector.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این یعنی این که این باید بردار واحد باشد
[ترجمه گوگل]بنابراین، به این معناست که در واقع باید یک بردار واحد باشد

9. OK, so if I give you a unit vector, you can ask yourself, if I move in the direction, how quickly will my function change?
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب، پس اگر من یک بردار واحد به شما بدهم، می توانید از خودتان بپرسید، اگر در جهت حرکت کنم، چقدر سریع عملکرد من تغییر خواهد کرد؟
[ترجمه گوگل]خوب، پس اگر من یک بردار واحد را به شما بدهم، می توانید از خودتان بپرسید، اگر من در مسیر حرکت کنم، سرعت عملکرد من تغییر خواهد کرد؟

10. Ax which is the unit vector in the x direction, y plus Ay y roof Z plus Az Z roof.
[ترجمه ترگمان]Ax که بردار واحد در جهت x، y به علاوه سقف Z به علاوه سقف Z است
[ترجمه گوگل]تبر که یک بردار واحد در جهت x است، y plus Ay y سقف Z plus Az Z سقف

11. But if I want a unit vector, then I should scale this down to length one.
[ترجمه ترگمان]اما اگر بخواهم یک بردار واحد بخواهم، پس باید این را به طول یک اندازه گیری کنم
[ترجمه گوگل]اما اگر من یک بردار واحد بخواهم، باید این را به طول یک برسانم

12. A unit vector normal to the plane of and N, which is the plane of curvature.
[ترجمه ترگمان]یک بردار واحد نرمال به صفحه N و N که سطح انحنای است
[ترجمه گوگل]یک بردار واحد عادی به هواپیما و N، که هواپیما انحنای است

13. "Roof" always means unit vector.
[ترجمه ترگمان]\"بام\" همیشه به معنای بردار واحد است
[ترجمه گوگل]'سقف' همیشه به معنی واحد بردار است

14. For drill point with planar flanks, using toolroom microscope, we measure the angles relevant to unit vector on the flanks and transform these data into design parameters.
[ترجمه ترگمان]برای نقطه حفر با پهلوهای مسطح، با استفاده از میکروسکوپ toolroom، زوایای مربوط به بردار واحد را در the اندازه گیری و این داده ها را به پارامترهای طراحی تبدیل می کنیم
[ترجمه گوگل]برای مته نقطه ای با تخته های مسطح، با استفاده از میکروسکوپ اتاق ابزار، زاویه های مربوط به بردار واحد بر روی سطوح را اندازه می گیریم و این داده ها را به پارامترهای طراحی تبدیل می کنیم

15. I take my point on the surface and build a unit vector that is standing on it perpendicularly.
[ترجمه ترگمان]من نقطه خود را بر روی سطح می گیرم و یک بردار واحد می سازم که بر روی آن عمود ایستاده است
[ترجمه گوگل]نقطه من روی سطح و ساخت یک بردار واحد است که روی آن به طور عمودی ایستاده است


کلمات دیگر: