کلمه جو
صفحه اصلی

advection


انتقال حرارت توسط جریان های افقی هوا، فرابرد، پهن رفت، حرکت افقی توده ای ازهوا دراثرتغییردرجه ء حرارت

انگلیسی به فارسی

(جغرافیا) پهن رفت، حرکت افقی توده‌ای از هوا در اثر تغییر درجه حرارت


پیشگویی


انگلیسی به انگلیسی

• horizontal current, horizontal flow (of air, water, etc.); horizontal movement of weather and atmospheric properties (meteorology); rate of horizontal current

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] جابجایی افقی
[زمین شناسی] جابجایی افقی
[ریاضیات] وزش افقی
[خاک شناسی] همرفت افقی - جریان توده ای
[آب و خاک] فرارفت، 'جابجائی افق،حرکت افقی هوا

جملات نمونه

1. Spring advection fog, radiation fog in winter.
[ترجمه ترگمان]بهار advection، مه رقیق در زمستان
[ترجمه گوگل]مه مهدی مهتاب، مهتابی در زمستان

2. On June the wonder of colorful advection fog appeared near Qingdao Number Three Bathing Beach.
[ترجمه ترگمان]در ماه ژوئن، شگفتی of رنگین advection نزدیک Qingdao ساحل سه Bathing نمایان شد
[ترجمه گوگل]در ماه ژوئن، شگفتی مه مهنوی رنگارنگ در نزدیکی چینگدائو شماره سه حمام ساحل ظاهر شد

3. The influences of groundwater advection to heat transfer process and different soil property to the soil temperature field around the single U-tube underground heat exchanger were analyzed.
[ترجمه ترگمان]تاثیرات of آب های زیر زمینی به فرآیند انتقال حرارت و خاک مختلف خاک به میدان دمایی خاک در اطراف مبدل حرارتی زیرزمینی واحد U شکل بررسی شدند
[ترجمه گوگل]اثرات نفوذ آب زیرزمینی به فرآیند انتقال حرارت و خصوصیات خاکی مختلف به محدوده دمای خاک در اطراف مبدل حرارتی زیرزمینی U-tube مورد بررسی قرار گرفت

4. The warm advection and diabatic heating can increase the curvature.
[ترجمه ترگمان]The گرم و گرمایش diabatic می تواند انحنا را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]Advection گرم و گرم شدن دیابتیک می تواند منحنی را افزایش دهد

5. The model consists of a single advection? diffusion equation with a source term.
[ترجمه ترگمان]مدل شامل یک advection منفرد است؟ معادله انتشار با یک عبارت منبع
[ترجمه گوگل]این مدل از یک پیشگویی واحد تشکیل شده است؟ معادله انتشار با یک اصطلاح منبع

6. The advection and diffusion of the pollutants were basically reasonable.
[ترجمه ترگمان]The و انتشار آلاینده ها اساسا منطقی بودند
[ترجمه گوگل]پیشگیری و انتشار آلاینده ها اساسا منطقی بود

7. Nonetheless advection is a more likely alternative food source.
[ترجمه ترگمان]با این حال advection یک منبع غذایی جایگزین محتمل است
[ترجمه گوگل]با این حال، Advection یک منبع غذایی جایگزین دیگر است

8. Thus, for an average - sized vent, advection could provide more than 30 kilograms of potential food per day.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، برای یک دریچه متوسط به اندازه متوسط، advection می تواند بیش از ۳۰ کیلوگرم غذای بالقوه در هر روز فراهم کند
[ترجمه گوگل]بنابراین، برای تزریق متوسط ​​می توان از 30 کیلوگرم غذای بالقوه در روز تهیه کرد

9. The job practice of integral advection had resolved the problem that giant box well frame couldn t do.
[ترجمه ترگمان]عملکرد شغلی of انتگرالی این مساله را حل کرده بود که کادر بسیار خوب کادر قادر به انجام آن نیست
[ترجمه گوگل]تمرین شغلی یکپارچه پیش پا افتاده، مشکل را حل کرد که جعبه غول پیکر چارچوب خوبی نتواند انجام دهد

10. To transport ( a substance ) by advection.
[ترجمه ترگمان]انتقال (یک ماده)به وسیله advection
[ترجمه گوگل]برای حمل و نقل (ماده) توسط advection

11. The research shows that the antitropic advection and sheared sliding movement happened from the later Yanshanian to Himalayan.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق نشان می دهد که the antitropic و حرکت لغزشی بریده شده از the بعدی تا هیمالیایی می باشد
[ترجمه گوگل]این تحقیق نشان می دهد که جهش ضد تروپیک و جنبش لغزشی بریده شده از یانشانیان به هیمالیا تبدیل شده است

12. To convey horizontally by advection.
[ترجمه ترگمان]برای انتقال افقی به صورت افقی
[ترجمه گوگل]برای انتقال افقی توسط advection

13. At the outer edge of the wake, on the other hand, the advection term has the opposite sign.
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، در لبه بیرونی از خواب، واژه advection علامت مخالف دارد
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، در لبه بیرونی، علامت مخالفت، علامت مخالف است

14. We must pay attention to the southern warm thermal advection as well as the northern cold thermal advection in the cold front shear type rainstorm process.
[ترجمه ترگمان]ما باید توجه خود را به advection حرارتی گرم جنوب و همچنین the حرارتی سرد شمالی در نوع برشی در جبهه سرد باران توجه کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید توجه به گرمسیری گرم گرم در جنوب و همچنین گرمایش سرد در شمال در فرآیند باران زاویه ی نوع سرد برشی را داشته باشیم

15. The numerical method for the inverse problem of second - dimensional advection - dispersion - reaction equations is discussed in the article.
[ترجمه ترگمان]روش عددی برای حل مساله معکوس معادله advection - پراکندگی دوم در مقاله مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]روش عددی برای مسئله معکوس معادلات واکنش دوم - بعدی Advection - Dispersion - در مقاله مورد بحث قرار گرفته است

پیشنهاد کاربران

وزش افقی

مه رویه زا

با پوزش. �منظور رویه زادبود که "د" تایپ نشد

در مورد مه ، واژه پیشنهادی دیگر" مه زمین زاد" هم میتواند گزینهای باشد

در مکانیک و یا فیزیک معمولا به معنی انتقال هست.

فرارفت - حرکت افقی هوا

همرفت

advection ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: فرارَفت
تعریف: فرایند انتقال هر خاصیت جوّی، تنها براثر حرکت در جوّ


کلمات دیگر: