کلمه جو
صفحه اصلی

thermometer


معنی : درجه، گرماسنج، حرارت سنج، گرمانما، دماسنج، میزان الحراره
معانی دیگر : (برای سنجش تب) درجه

انگلیسی به فارسی

( thermometre ) گرماسنج، گرمانما، میزان الحراره،درجه، دماسنج


گرماسنج، حرارت سنج


دماسنج، حرارت سنج، درجه، گرماسنج، میزان الحراره، گرمانما


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: thermometric (adj.), thermometrical (adj.), thermometrically (adv.)
• : تعریف: an instrument for measuring temperature, esp. a sealed glass tube with a calibrated scale on the outside and a column of liquid, usu. mercury, inside that rises or falls as the temperature changes.

• device used for measuring temperature
a thermometer is an instrument for measuring the temperature of a room or of a person's body.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] دماسنج
[عمران و معماری] دماسنج
[برق و الکترونیک] دماسنج ابزاری که دما را اندازه می گیرد و نشان می دهد . - حرارت سنج
[مهندسی گاز] دماسنج
[زمین شناسی] دماسنج یا ترمومتر - دماسنج وسیله ای برای اندازه گیری دما می باشد و در انواع مختلف مانند دماسنج جیوه ای، دماسنج الکلی، و غیره وجود دارد.
[آب و خاک] دماسنج

مترادف و متضاد

درجه (اسم)
measure, length, point, gage, gauge, mark, alloy, degree, grade, rating, scale, quantum, proportion, peg, gradation, thermometer, thermometre, pitch, stair, step

گرماسنج (اسم)
calorimeter, thermometer, thermometre

حرارت سنج (اسم)
calorimeter, thermometer

گرمانما (اسم)
thermometer, thermometre, thermograph

دماسنج (اسم)
thermometer, thermometre

میزان الحراره (اسم)
thermometer, thermometre

جملات نمونه

1. a thermometer records temperatures
حرارت سنج گرما را نشان می دهد.

2. a thermometer registers temperature
حرارت سنج گرما را نشان می دهد.

3. digital thermometer
گرماسنج دیجیتال،گرماسنج شماری (رقمی)

4. that thermometer must be lying
آن دماسنج باید اشتباه باشد.

5. the thermometer marked a sudden fall in temperatures
دماسنج،کم شدن ناگهانی گرما را نشان می داد.

6. the thermometer reads 35 degrees
گرما سنج (میزان الحراره) 35 درجه را نشان می دهد.

7. a sensitive thermometer
یک حرارت سنج دقیق

8. an accurate thermometer
گرماسنج دقیق

9. the bulb of a thermometer
شکم (بخش برآمده ی) حرارت سنج

10. the scale on a thermometer
درجه بندی روی دماسنج

11. the capillary tube in a thermometer
مویینه ی گرماسنج

12. a quick depression of the mercury in the thermometer
پایین رفتن سریع جیوه در حرارت سنج

13. The thermometer recorded a temperature of 30 degrees Celsius.
[ترجمه ترگمان]دماسنج حدود ۳۰ درجه سانتیگراد را ثبت کرد
[ترجمه گوگل]دماسنج درجه حرارت 30 درجه سانتیگراد را ثبت کرد

14. The nurse produced a thermometer and took my temperature.
[ترجمه ترگمان]پرستار یک دماسنج درست کرد و دمای بدنم را گرفت
[ترجمه گوگل]پرستار یک دماسنج تولید کرده و دمای من را برداشته است

15. She put the thermometer under my tongue.
[ترجمه ترگمان]دماسنج را زیر زبانم گذاشت
[ترجمه گوگل]او دماسنج را زیر زبان من گذاشت

16. This thermometer is inaccurate.
[ترجمه ترگمان]این thermometer نادرست است
[ترجمه گوگل]این دماسنج نادرست است

17. This experiment needs a more sensitive thermometer.
[ترجمه ترگمان]این آزمایش به یک دماسنج حساسیت بیشتری نیاز دارد
[ترجمه گوگل]این آزمایش نیاز به دماسنج حساس تر دارد

18. A thermometer gauges the temperature.
[ترجمه ترگمان]یک دماسنج درجه حرارت را اندازه گیری می کند
[ترجمه گوگل]دماسنج دما را اندازه گیری می کند

19. The thermometer had dropped to a record 40 below .
[ترجمه ترگمان]دماسنج حدود ۴۰ درجه پایین بود
[ترجمه گوگل]دماسنج به رکورد 40 پایین افتاد

پیشنهاد کاربران

دماسنج

درجه برای اندازه گیری تب


ارزلا

سنجش دما

دماسنج برای تب

دما سنج فرقی نداره دیجیتالی عددی و. . . . . . .

دما. حرارت. دماسنج

دماسنج کامل و دقیق که همراه با آن میتوان تب کودکان را گرفت

دماسنج، گرمانما، حرارت سنج

thermometer ( شیمی )
واژه مصوب: دماسنج
تعریف: ابزاری برای اندازه‏گیری دما با استفاده از تغییر خواص فیزیکی مواد براثر گرما


کلمات دیگر: