کلمه جو
صفحه اصلی

hiker

انگلیسی به فارسی

کوهنورد


انگلیسی به انگلیسی

• one who makes a long journey by foot
a hiker is someone who is going for a long walk in the countryside or in the hills, for pleasure.

جملات نمونه

1. Sunset Hiker, a winner last time, would be a live contender but a difficult trap position may prove a problem.
[ترجمه ترگمان]\"غروب آفتاب\"، برنده آخرین بار، یک رقابت زنده خواهد بود، اما یک موقعیت دشوار تله ممکن است یک مشکل را ثابت کند
[ترجمه گوگل]غروب آفتاب، یک برنده آخرین بار، یک رقیب زنده خواهد بود، اما یک موقعیت تداخل دشوار ممکن است یک مشکل را ثابت کند

2. He picked up a hitch - hiker.
[ترجمه ترگمان] اون یه پیاده رو انتخاب کرده
[ترجمه گوگل]او یک hiker گرفتار کرد

3. Even an observant hiker can walk blithely past one, and that has proved their best protection.
[ترجمه ترگمان]حتی یک کوهنورد هوشیار می تواند با خوش رویی از کنار یکی عبور کند و بهترین حفاظت آن ها را ثابت کرده است
[ترجمه گوگل]حتی یک مسافر رؤسای می تواند از گذشته گذشته به راه خود ادامه دهد و این امر بهترین محافظت را ثابت کرده است

4. A hiker spotted a man answering the description given by police.
[ترجمه ترگمان]یه نفر یه نفر رو دید که به مشخصات پلیس جواب داده
[ترجمه گوگل]یک مسافر مردی را دید که به توصیف پلیس گفته است

5. The valley beckons the hiker with rolling grasslands that are bright green in spring and golden in autumn.
[ترجمه ترگمان]این دره the را که در فصل بهار سبز روشن و در پاییز به رنگ سبز روشن هستند را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]دره موجب پیاده روی مسافرین با چمنزارهایی می شود که در بهار به رنگ سبز و در پاییز طلایی هستند

6. Hiker Park offers its best rewards to the strong - legged and self - sufficient traveller.
[ترجمه ترگمان]پارک \"hiker پارک\" بهترین پاداش خود را برای یک مسافر دارای پا قوی و خودکفا ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]Hiker Park بهترین پاداش ها را برای مسافرانی با قدرتمند و صمیمی خود ارائه می دهد

7. Also, Crystal is an experienced hiker.
[ترجمه ترگمان]همچنین، بلوری یک کوهنورد باتجربه است
[ترجمه گوگل]همچنین، کریستال یک مسافر با تجربه است

8. The branch fell from the tree; The unfortunate hiker fell into a crevasse.
[ترجمه ترگمان]شاخه درخت از درخت کنده شد و پیاده به شکاف عمیقی فرو رفت
[ترجمه گوگل]شاخه از درخت افتاد؛ هیکل ناامید کننده به سقوط افتاد

9. Another hiker vanished last June in Joshua Tree National Park. His body has not yet been found.
[ترجمه ترگمان]یک کوهنورد دیگر در ژوئن گذشته در پارک ملی جوشوا ناپدید شد جسد او هنوز پیدا نشده است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از مسافرین در ماه ژوئن گذشته در پارک ملی جاشوا تی بدن او هنوز یافت نشده است

10. A missing hiker in Oregon has been found alive.
[ترجمه ترگمان]یه توریست گم شده توی \"اورگن\" زنده پیدا شده
[ترجمه گوگل]یک مسافر گمشده در اورگان باقی مانده است

11. The hiker negociated the high mountain pass.
[ترجمه ترگمان] اون توریست از گذرگاه مرتفع عبور کرده
[ترجمه گوگل]پیاده روی کوهنورد از کوه بالا عبور نمی کند

12. Foreign back - packer: It means a hiker who loves traveling around the world.
[ترجمه ترگمان]back خارجی (packer): این یک hiker است که سفر به دور دنیا را دوست دارد
[ترجمه گوگل]Back Packer خارجی: این به معنی مسافرتی است که دوست دارد در سراسر جهان سفر کند

13. A hiker was killed by lightning in Tuen Mun.
[ترجمه ترگمان]یه توریست با صاعقه در \"Tuen مون\" کشته شد
[ترجمه گوگل]یک مسافر توسط رعد و برق در Tuen Mun کشته شد

14. The Hitch Hiker 's Guide to the Galaxy also mentions alcohol.
[ترجمه ترگمان]راهنمای Hitch hiker نیز به الکل اشاره می کند
[ترجمه گوگل]راهنمای Hiker Hiker برای کهکشان همچنین به الکل اشاره دارد

15. Ben Fleetwood, a 10-year-old British hiker, has become a record breaker as the youngest person to climb every one of the 284 mountains in Scotland that stand at over 000 feet.
[ترجمه ترگمان]Ben Fleetwood، یک کوهنورد ۱۰ ساله انگلیسی، به عنوان جوان ترین فرد برای صعود از تمامی one ۲۸۴ در اسکاتلند که در ارتفاع بیش از ۱،۰۰۰ پا ایستاده است، تبدیل به رکورد شکن شده است
[ترجمه گوگل]بن Fleetwood، یک مسافر 10 ساله بریتانیا، تبدیل به یک رکورد رکورد به عنوان جوانترین فرد برای صعود هر یک از 284 کوه در اسکاتلند است که بیش از 000 فوت است

پیشنهاد کاربران

کوهپیما، فرد اهل پیاده روی - فرد پیاده

کوهنورد - راه پیما - پیاده

The helicopter made a drop of much - needed supplies to the stranded hikers

راه پیما و مسافت پیما خصوصا خارج شهر و جهت ورزش و تفریح

رهنورد


کلمات دیگر: