برای مواقعی بکار میره که شما هیچجوره دل و دماغ انجام اون کاره رو نداری چون یا بدت میاد ازش یا انقد سخته که اصلا حسش نیست. همون حسی که یه سریا به عربی خوندن دارن
can’t face
پیشنهاد کاربران
I can’t face the thought of going into town when it’s this hot
کلمات دیگر: