1. The public seems unconvinced by their latest charm offensive .
[ترجمه ترگمان]مردم به نظر می رسد که در آخرین حمله جذابیت خود قانع نشده اند
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که عموم مردم با تظاهراتی که اخیرا جذابیت دارند، باورنکردنی نیستند
2. Many scientists remain unconvinced by the current evidence.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانشمندان هنوز قانع نشده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از دانشمندان هنوز با شواهد موجود ثابت نشده اند
3. Most consumers seem unconvinced that the recession is over.
[ترجمه ترگمان]اکثر مصرف کنندگان به نظر می رسد قانع نشده اند که رکود اقتصادی پایان یافته است
[ترجمه گوگل]اکثر مصرف کنندگان به نظر نمی رسد مطمئن باشند که رکود اقتصادی به پایان رسیده است
4. I remain unconvinced of the need for change.
[ترجمه ترگمان]من هنوز قانع نشده که نیاز به تغییر داشته باشم
[ترجمه گوگل]من همچنان از نیاز به تغییر، اطمینان ندارم
5. The jury were unconvinced that he was innocent.
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه قانع نشده بودن که اون بیگناهه
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه قانع نشد که بیگناه باشد
6. She seemed unconvinced by their promises.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که از وعده های آن ها قانع نشده است
[ترجمه گوگل]او به وعده های خود اطمینان نداشت
7. If I am unconvinced about compulsory changes in auditors, I am equally unsure about regulating non-audit services by auditors.
[ترجمه ترگمان]اگر من در مورد تغییرات اجباری در حسابرسان قانع نشده ام، به همان اندازه در مورد قانونمند کردن خدمات حسابرسی توسط حسابرسان مطمئن نیستم
[ترجمه گوگل]اگر من در مورد تغییرات اجباری در حسابرسان اطمینان ندارم، درمورد تنظیم خدمات غیر حسابرسی توسط حسابرسان نیز نگران هستم
8. But a neighbor of later times was unconvinced.
[ترجمه ترگمان]اما یکی از همسایگان بعدها هنوز قانع نشده بود
[ترجمه گوگل]اما یک همسایه از زمانهای بعد مطمئن نبود
9. Should anyone remain unconvinced, I rest my case on the Leaning Tower of Pisa syndrome.
[ترجمه ترگمان]اگر کسی قانع نشده باشد، من دعوی خود را در برج کج پیزا در سر دارم
[ترجمه گوگل]اگر کسی باقی نماند، من پرونده خود را در مورد سندرم برج عقرب پیزا ببندم
10. Critics of monetarism, however, remain unconvinced.
[ترجمه ترگمان]با این حال، منتقدان of هنوز قانع نشده اند
[ترجمه گوگل]با این حال منتقدان پول نقد هنوز متقاعد نشده اند
11. The reader wrote in to say he was unconvinced.
[ترجمه ترگمان]خواننده نوشته بود که او هنوز قانع نشده است
[ترجمه گوگل]خواننده نوشت که می گوید او غافلگیر نشده است
12. Parisians remain unconvinced that the project will be approved, especially since it is not the only idea on the drawing board.
[ترجمه ترگمان]پاریسی ها هنوز قانع نشده اند که این پروژه مورد تایید قرار خواهد گرفت، به خصوص از آنجا که تنها ایده هیات مدیره نیست
[ترجمه گوگل]پاریسی ها هنوز مطمئن نیستند که این پروژه تایید خواهد شد، به ویژه از آنجا که این تنها ایده در هیئت مدیره طراحی نیست
13. But many specialists are unconvinced the device will save enough lives to justify the cost.
[ترجمه ترگمان]اما بسیاری از متخصصان قانع نشده اند که این دستگاه به اندازه کافی زندگی کند تا هزینه را توجیه کند
[ترجمه گوگل]اما بسیاری از متخصصان اطمینان ندارند که دستگاه به اندازه کافی زندگی را برای توجیه هزینه ها صرفه جویی خواهد کرد
14. But many Nashville residents are unconvinced, leaving government and civic leaders worried that the once-done Oilers deal actually could collapse.
[ترجمه ترگمان]اما بسیاری از ساکنان نشویل هنوز قانع نشده اند، و دولت و رهبران مدنی نگران این هستند که معامله Oilers که یک بار انجام شد واقعا ممکن است از بین برود
[ترجمه گوگل]اما بسیاری از ساکنان شهر نشویل متقاعد نشده اند، و دولت و رهبران مدنی نگران آن هستند که معامله ای که اوایلز انجام داده است، در واقع ممکن است سقوط کند