عمل شاشیدن، زهراب، عمل پیشاب کردن
micturition
عمل شاشیدن، زهراب، عمل پیشاب کردن
انگلیسی به فارسی
عمل شاشیدن، زهراب، عمل پیشاب کردن
ریزش مو
انگلیسی به انگلیسی
• urination; unhealthy tendency toward urination
جملات نمونه
1. Later I experienced a curious burning sensation during micturition.
[ترجمه ترگمان]بعد احساس سوختن عجیبی را در طول micturition تجربه کردم
[ترجمه گوگل]بعدها احساس خستگی کنجکاوی را در طی ریزش مو تجربه کردم
[ترجمه گوگل]بعدها احساس خستگی کنجکاوی را در طی ریزش مو تجربه کردم
2. How should be frequent micturition make water treated very much?
[ترجمه ترگمان]چگونه ممکن است micturition مکرر آب را خیلی خوب درمان کنند؟
[ترجمه گوگل]چگونه باید urinalysis مکرر آب بسیار درمان می شود؟
[ترجمه گوگل]چگونه باید urinalysis مکرر آب بسیار درمان می شود؟
3. Micturition weakness, range short, sometimes for a moment to come out better can urine, have more very person is the form of the urinary out drop.
[ترجمه ترگمان]ضعف Micturition، کوتاه، و گاهی برای لحظه ای که بهتر است ادرار کند، ادرار بیشتری داشته باشد
[ترجمه گوگل]ضعف خستگی، کوتاهی موقت، گاهی اوقات برای یک لحظه برای بیرون آمدن بهتر می تواند ادرار داشته باشد، شخص بسیار بیشتر شکل قطره ادرار است
[ترجمه گوگل]ضعف خستگی، کوتاهی موقت، گاهی اوقات برای یک لحظه برای بیرون آمدن بهتر می تواند ادرار داشته باشد، شخص بسیار بیشتر شکل قطره ادرار است
4. Method: Patients lie on her back after micturition, then nurses percuss the abdomen from the umbilicus downwards and ask the patient's emiction sense.
[ترجمه ترگمان]روش: بیماران پس از micturition پشت سرش قرار می گیرند، سپس پرستاران شکم را از the پایین می برند و از حس emiction بیمار سوال می کنند
[ترجمه گوگل]روش: بیماران پس از ریزش مو، پشت سر گذاشته می شوند، سپس پرستاران شکم را از ناحیه کمر به سمت پایین می کشند و از احساس تشخیص بیمار می پرسند
[ترجمه گوگل]روش: بیماران پس از ریزش مو، پشت سر گذاشته می شوند، سپس پرستاران شکم را از ناحیه کمر به سمت پایین می کشند و از احساس تشخیص بیمار می پرسند
5. Frequent micturition, make water is urgent, what symptom is make water?
[ترجمه ترگمان]micturition مکرر، ایجاد آب ضروری است، چیزی که نشانه آب است؟
[ترجمه گوگل]عود مکرر، آب را ضروری است، چه علامتی باعث ایجاد آب می شود؟
[ترجمه گوگل]عود مکرر، آب را ضروری است، چه علامتی باعث ایجاد آب می شود؟
6. Recently often how should painful urinary incontinence urgent micturition treat make water?
[ترجمه ترگمان]اخیرا چگونه بی اختیاری ادراری برای آب کردن آب دشوار است؟
[ترجمه گوگل]به تازگی اغلب، چگونه باید بیهوشی دردناک ادرار فورا انجام شود؟
[ترجمه گوگل]به تازگی اغلب، چگونه باید بیهوشی دردناک ادرار فورا انجام شود؟
7. Chronic cystitis also can have frequent micturition, make water is painful, pyuria symptom, but compare with frequent micturition common.
[ترجمه ترگمان]cystitis مزمن هم چنین می توانند micturition مکرر داشته باشند، آب ایجاد کنند، درد کمتری دارند، اما با micturition مکرر مقایسه می شوند
[ترجمه گوگل]سیستیت مزمن نیز می تواند مایع مکرر داشته باشد، آب را دردناک، علائم پیریا، اما در مقایسه با مایعات مکرر شایع است
[ترجمه گوگل]سیستیت مزمن نیز می تواند مایع مکرر داشته باشد، آب را دردناک، علائم پیریا، اما در مقایسه با مایعات مکرر شایع است
8. What should frequent micturition of mental nerve sex notice?
[ترجمه ترگمان]چه چیزی باید به فکر سکس عصبی اعصاب باشه؟
[ترجمه گوگل]علت عصبانیت روانی چیست؟
[ترجمه گوگل]علت عصبانیت روانی چیست؟
9. The central of micturition and urinary continence in cats and humans is organized in similar manner.
[ترجمه ترگمان]مرکز of و continence ادراری در گربه ها و انسان ها به روش مشابهی سازماندهی شده است
[ترجمه گوگل]مرکزی از ادرار و ادرار در گربه ها و انسان ها به روش مشابه سازماندهی شده است
[ترجمه گوگل]مرکزی از ادرار و ادرار در گربه ها و انسان ها به روش مشابه سازماندهی شده است
10. Can be frequent micturition make water infected very much?
[ترجمه ترگمان]آیا می توانند مکررا آب آلوده را آلوده کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا می تواند مکرر مکرر ایجاد آب آلوده بسیار؟
[ترجمه گوگل]آیا می تواند مکرر مکرر ایجاد آب آلوده بسیار؟
11. Micturition or cough also can cause ache.
[ترجمه عشق امیر] ادرار کردن و سرفه کردن نیز میتوانند درد ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]سرفه و یا سرفه می تواند موجب درد و درد شود[ترجمه گوگل]میگرن یا سرفه همچنین می تواند درد ایجاد کند
12. Unlike the dysuria associated with cystitis or upper renal tract infection, gonococcal dysuria is rarely combined with frequency of micturition.
[ترجمه ترگمان]برخلاف the مرتبط با عفونت دستگاه ادراری یا upper فوقانی، gonococcal dysuria به ندرت با فرکانس micturition ترکیب می شود
[ترجمه گوگل]بر خلاف دیسوری که در ارتباط با سیتیت یا عفونت دستگاه تناسلی فوقانی است، دیسوری گنوکوک به ندرت همراه با فراوانی ادرار است
[ترجمه گوگل]بر خلاف دیسوری که در ارتباط با سیتیت یا عفونت دستگاه تناسلی فوقانی است، دیسوری گنوکوک به ندرت همراه با فراوانی ادرار است
13. Recently often how should painful urinary incontinence make water of urgent frequent micturition treat make water?
[ترجمه ترگمان]به تازگی، چگونه بی اختیاری ادراری برای آب کردن مکرر آب برای آب کردن آب ضروری است؟
[ترجمه گوگل]اخیرا اغلب بی اختیاری دردناک باعث ایجاد آب مکرر مکرر می شود
[ترجمه گوگل]اخیرا اغلب بی اختیاری دردناک باعث ایجاد آب مکرر مکرر می شود
14. Conclusion According to sudden temporary syocope during miction, patients, can be diagnosed as micturition syocope.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری با توجه به syocope موقتی ناگهانی در طی miction، بیماران می توانند به عنوان micturition syocope تشخیص داده شوند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری با توجه به سواکوپ ناگهانی موقت در طول تشنج، بیماران می توانند به عنوان سوزوکوپ مایکوبا تشخیص داده شوند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری با توجه به سواکوپ ناگهانی موقت در طول تشنج، بیماران می توانند به عنوان سوزوکوپ مایکوبا تشخیص داده شوند
15. Conclusion There may be two reflex arc pathways involving in micturition during the spinal cord: one is limited to the pelvic nerve, and the other involving the pelvic nerve and sympathetic nerve.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ممکن است دو مسیر چرخشی در micturition در طول طناب نخاعی وجود داشته باشد: یکی محدود به عصب لگن، و دیگری شامل عصب لگن و عصب ظاهری است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ممکن است دو مسیر رفلکس قوس درگیر در ادرار شدن در طناب نخاعی وجود داشته باشد: یکی به عصب لگنی محدود می شود و دیگری شامل عصب لگن و عصب سمپاتیک است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ممکن است دو مسیر رفلکس قوس درگیر در ادرار شدن در طناب نخاعی وجود داشته باشد: یکی به عصب لگنی محدود می شود و دیگری شامل عصب لگن و عصب سمپاتیک است
پیشنهاد کاربران
دامپزشکی و علوم دامی
ادرار کردن
ادرار کردن
کلمات دیگر: