کلمه جو
صفحه اصلی

wait out


(به انتظار پایان چیزی) صبرکردن

جملات نمونه

1. Come in, please . Don't wait out in the rain.
[ترجمه ترگمان] بیا تو، خواهش می کنم تو باران صبر نکن
[ترجمه گوگل]بفرمایید داخل لطفا در باران صبر کنید

2. I'd rather wait out the storm than drive home immediately.
[ترجمه ترگمان]ترجیح می دم که زودتر از این که به خانه برگردم، صبر کنم
[ترجمه گوگل]من ترجیح می دهم طوفان را بیدار کنم تا بلافاصله به خانه بروم

3. Would you like to wait out here, and the doctor will come and fetch you in a minute?
[ترجمه ترگمان]شما میل دارید که در اینجا منتظر بمانید و یک دقیقه بعد دکتر بیاید و شما را بیاورد؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید در اینجا منتظر بمانید، و دکتر می آید و شما را در یک دقیقه می برد؟

4. We told him to wait out front with the engine running.
[ترجمه ترگمان]بهش گفتیم که جلو موتور منتظر بمونه
[ترجمه گوگل]ما به او گفتیم که موتور را در حال اجرا با موتور جلو ببریم

5. Let's find a place where we can wait out the storm.
[ترجمه ترگمان]بیا یه جایی پیدا کنیم که بتونیم جلوی طوفان رو بگیریم
[ترجمه گوگل]بیایید جایی پیدا کنیم که بتوانیم از طوفان منتظر بمانیم

6. Don't wait out in the rain.
[ترجمه ترگمان]تو باران صبر نکن
[ترجمه گوگل]در باران صبر کنید

7. We sheltered in a doorway to wait out the storm.
[ترجمه ترگمان]ما در درگاه پناه گرفتیم تا طوفان را خاموش کنیم
[ترجمه گوگل]ما در یک درگاه پناه دادیم تا از طوفان منتظر بمانیم

8. You go on in. I'll wait out here.
[ترجمه ترگمان] تو برو تو من اینجا منتظر می مونم
[ترجمه گوگل]شما وارد می شوید من اینجا منتظرت هستم

9. How much longer do we have to wait out her? I'm freezing.
[ترجمه ترگمان]چقدر دیگه باید منتظرش بمونیم؟ دارم یخ می زنم
[ترجمه گوگل]چقدر طول می کشد که ما او را صبر کنیم؟ دارم یخ میزنم

10. Should we wait out here, or should we go in?
[ترجمه ترگمان]باید همینجا منتظر بمونیم یا بریم تو؟
[ترجمه گوگل]آیا ما باید منتظر بمانیم یا باید وارد بشویم؟

11. Wait out in the living room, eh?
[ترجمه ترگمان]تو اتاق نشیمن منتظر باش، ها؟
[ترجمه گوگل]در اتاق نشیمن صبر کن، آره؟

12. We decided to wait out the storm in the jumper.
[ترجمه ترگمان]ما تصمیم گرفتیم که از طوفان در جهنده صبر کنیم
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفتیم طوفان را در بلوز ببندیم

13. Hoyle has said police wait out the gunman rather than storm the house.
[ترجمه ترگمان]Hoyle گفته است که پلیس به جای اینکه به خانه حمله کند، مرد مسلح را بیرون می کشد
[ترجمه گوگل]هیل گفته است که پلیس از مردان مسلح انتظار دارد تا خانه را طوفانی کند

14. They rested to wait out the storm.
[ترجمه ترگمان]استراحت کردند و استراحت کردند
[ترجمه گوگل]آنها در انتظار طوفان بودند

15. The big guys playing inside made Elliott wait out front for their pizza delivery.
[ترجمه ترگمان]آدمای گنده که توش بازی میکردن \"الیوت\" رو برای تحویل پیتزا منتظر نگه داشتن
[ترجمه گوگل]بچه های بزرگی که در داخل بازی ساخته شده اند، الیوت را برای تحویل پیتزا آماده می کنند

پیشنهاد کاربران

صبر کردن یا منتظر ماندن برای پایان یافتن یک دوره یا رویداد خاص که معمولا خوشایند نیست
wait until a particular, typically unpleasant event or period is over.

wait out someone or something
صبر کردن یا منتظر موندن ( برای به پایان رسیدن یه چیزی یا دور شدن یه کسی )

to stay where you are until something ends, usually something bad
مثال :
Let’s go to the basement and wait out the storm there.
بریم توی زیرزمین تا طوفان تمام بشه ( یعنی اینکه منتظر بمنونیم تا تمام بشه . )

We’d better wait out the storm before we start out on our trip
بهتره صبر کنیم تا طوفان تمام بشه بعد سفرمون رو شروع کنیم .

من رو توی اینستا دنبال کنیدبا آموزش زبان انگلیسی ممنون
languageyar@






مدتی را به انتظار سپری کردن


کلمات دیگر: