کلمه جو
صفحه اصلی

break ground


عهد شکنی کردن، پیمان شکنی کردن، خیانت کردن، ترک بیعت کردن، مرتد شدن، 1- (بنای جدید و غیره) پی کنی کردن، اولین کلنگ حفاری را زدن، 2- کار یا کشفیات تازه ای را شروع کردن، مفتاح بودن

انگلیسی به انگلیسی

• plow, dig into the soil; begin to work

جملات نمونه

1. The car wheels screeched as they curved and bounced over the rough broken ground.
[ترجمه ترگمان]چرخ های اتومبیل به سرعت بالا رفتند و روی زمین ناهموار و ناهموار برخورد کردند
[ترجمه گوگل]چرخ های ماشین پیچش می کردند، آن ها منحرف و منحرف شدند و زمین را خرد کردند

2. The troupe also continues to break ground with the trapeze, and choreographer Anne Bunker taps that talent with Expanded View.
[ترجمه ترگمان]این گروه همچنین به شکستن زمین با چوب دست ادامه می دهد و choreographer آن، Bunker Bunker به این استعداد با نمای گسترده ضربه می زند
[ترجمه گوگل]این گروه همچنین با تراپز به زمین لرزه می پردازد و رقاص آن بونکر با استعداد با نمایش گسترده می بیند

3. Going, came up against to collapse the break ground wall that destroyed.
[ترجمه ترگمان]با این حال، با درهم شکستن دیوار شکسته ای که ویران شده بود، بالا آمد
[ترجمه گوگل]در حال رفتن، در برابر سقوط دیوار شکستن زمین که نابود شد آمد

4. Fed the spring day lately - break ground delicate seedling.
[ترجمه ترگمان]یه روز بهاری رو از دست دادیم و از نهال های کاج استفاده کردیم
[ترجمه گوگل]روز بهار را به تازگی به فرسودگی می اندازید - گیاه خفیف زمین را بشکنید

5. They will break ground on the new housing project next week.
[ترجمه ترگمان]آن ها هفته آینده پروژه مسکن جدید را متلاشی خواهند کرد
[ترجمه گوگل]آنها هفته آینده در پروژه جدید مسکن شکست خواهند خورد

6. Honda Aircraft also will break ground this summer on a HondaJet production facility. The addition of the facility will increase HondaJet's total space in Greensboro to 500, 000 square feet.
[ترجمه ترگمان]هواپیمای هوندا در تابستان امسال بر روی یک مجتمع تولیدی HondaJet فرود خواهد آمد علاوه بر این امکانات، کل فضا را در گرینزبرو تا ۵۰۰ هزار فوت مربع افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]هواپیما هوندا نیز در تابستان امسال در تاسیسات HondaJet زمین خواهد شد علاوه بر این تسهیلات، فضای کل هوندا جت را در گرینزبورو به 500 هزار فوت مربع افزایش خواهد داد

7. She, be like emerge break ground and go out, vibrant, thrive.
[ترجمه ترگمان]مثل این است که از زمین بلند شده بیرون بیاید و بیرون برود، مرتعش شود، رشد کند
[ترجمه گوگل]او، مثل زمین لرزه ای ظاهر می شود و بیرون می رود، پر جنب و جوش، رشد می کند

8. The doggie says: " Calf won't break ground, do not eat never mind. "
[ترجمه ترگمان]The می گوید: \" ماهیچه ساق پا نمی تواند زمین را بشکند و هیچ وقت چیزی نخورید \"
[ترجمه گوگل]Doggie می گوید: 'گوساله زمین را شکست نمی دهد، هرگز ذهن نخواهید خورد '

9. As soon as the funding is in place, perhaps this spring, the Perriseaus plan to break ground.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه بودجه در محل قرار گیرد، شاید این فصل بهار، the قصد دارد زمین را بشکند
[ترجمه گوگل]به محض اینکه بودجه در اختیار است، شاید این بهار، Perriseaus قصد دارد زمین را شکست دهد

پیشنهاد کاربران

Start

بدعت گذاری


کلمات دیگر: