آماس پذیر، بادکردنی، تورم پذیر، ورقلمبیدنی
distensible
آماس پذیر، بادکردنی، تورم پذیر، ورقلمبیدنی
انگلیسی به فارسی
آماسپذیر، بادکردنی، تورمپذیر، ورقلمبیدنی
انگلیسی به انگلیسی
• capable of swelling, expandable, stretchable
جملات نمونه
1. The stomach is a distensible organ.
[ترجمه ترگمان]شکم عضوی از بدن است
[ترجمه گوگل]معده یک عضو بدن است
[ترجمه گوگل]معده یک عضو بدن است
2. The distensible effect of a circle - shape dark region light reflection from curved liquid surface was discovered.
[ترجمه ترگمان]اثر distensible یک بازتاب نور در ناحیه تیره شکل از سطح مایع منحنی کشف شد
[ترجمه گوگل]اثر انعطاف پذیری دایره ای - شکل بازتاب نور نور تاریک از سطح مایع منحنی کشف شد
[ترجمه گوگل]اثر انعطاف پذیری دایره ای - شکل بازتاب نور نور تاریک از سطح مایع منحنی کشف شد
3. The distensible effect of a strip - shape bright region light reflection from curved liquid surface was discovered.
[ترجمه ترگمان]اثر distensible یک بازتاب نور در یک ناحیه روشن از سطح مایع منحنی کشف شد
[ترجمه گوگل]اثر انعطاف پذیری انعکاس نور منطقه به شکل نوار - شکل از سطح مایع منحنی کشف شد
[ترجمه گوگل]اثر انعطاف پذیری انعکاس نور منطقه به شکل نوار - شکل از سطح مایع منحنی کشف شد
4. As they dive toward him, we see the distensible jaws unfold, revealing glassy dagger-like teeth several inches long.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آن ها به سمت او شیرجه می زنند، می بینیم که آرواره هایش باز می شوند و دندان های glassy مثل دندان های like چند اینچی نمایان می شوند
[ترجمه گوگل]همانطور که آنها به سمت او سوار می شوند، ما شاهد فک های فشرده ای می شویم که نشان می دهد دندان هایی مانند کرگدن شیشه ای چندین اینچ طول دارد
[ترجمه گوگل]همانطور که آنها به سمت او سوار می شوند، ما شاهد فک های فشرده ای می شویم که نشان می دهد دندان هایی مانند کرگدن شیشه ای چندین اینچ طول دارد
5. But with intolerance, it makes more consumers indigestion, distensible abdomen and so on after drinking milk.
[ترجمه ترگمان]اما با عدم تحمل، مصرف کنندگان بیشتر دچار سو هاضمه، شکم distensible و پس از نوشیدن شیر می شود
[ترجمه گوگل]اما با عدم تحمل، مصرف بیش از حد مصرف کننده در معرض جوش، شستشوی تمیز و غیره بعد از نوشیدن شیر است
[ترجمه گوگل]اما با عدم تحمل، مصرف بیش از حد مصرف کننده در معرض جوش، شستشوی تمیز و غیره بعد از نوشیدن شیر است
6. It is a black six-limbed panther from Hell, the size of a tractor trailer, with an armored head, a venomous striking tail, and massive distensible armored jaws.
[ترجمه ترگمان]این یک پلنگ سیاه است از جهنم، به اندازه یک کابین تراکتور، با یک سر مسلح، با یک سر مسلح، با یک سر مسلح، و آرواره های بزرگ تر و jaws
[ترجمه گوگل]این یک پنیر شش ضلعی از جهنم است، اندازه یک تریلر تراکتور، با یک گلوله زره پوش، یک دم قابل توجه سمی و فک های زرهی قابل انعطاف پذیری گسترده است
[ترجمه گوگل]این یک پنیر شش ضلعی از جهنم است، اندازه یک تریلر تراکتور، با یک گلوله زره پوش، یک دم قابل توجه سمی و فک های زرهی قابل انعطاف پذیری گسترده است
7. The flywheel on the eccentric shaft can be exchanged and connected by the distensible cover.
[ترجمه ترگمان]چرخ روی محور عجیب و غریب را می توان به وسیله پوشش distensible مبادله و متصل کرد
[ترجمه گوگل]چرخش چرخ در محور غواصی می تواند مبادله شود و با پوشش کشویی متصل شود
[ترجمه گوگل]چرخش چرخ در محور غواصی می تواند مبادله شود و با پوشش کشویی متصل شود
8. Arrive from 1centuries period 19 centuries period, this is globalization generation and distensible historical period.
[ترجمه ترگمان]از ۱ قرن ۱۹ به بعد، این یک نسل جهانی شدن و distensible دوره تاریخی است
[ترجمه گوگل]ورود به دوره ی یک قرن 19 قرن، این نسل جهانی شدن و دوران تاریخی قابل انعطاف است
[ترجمه گوگل]ورود به دوره ی یک قرن 19 قرن، این نسل جهانی شدن و دوران تاریخی قابل انعطاف است
9. But with lactose intolerance, it makes more consumers indigestion, distensible abdomen and so on after milk.
[ترجمه ترگمان]اما با حساسیت به لاکتوز، باعث می شود که مصرف کنندگان بیشتر هضم کنند، شکم گرسنه و بعد از شیر
[ترجمه گوگل]اما با عدم تحمل لاکتوز، مصرف بیش از حد مصرف کننده، سوء هاضمه، شکم قابل تمیز و غیره پس از شیر مصرف می شود
[ترجمه گوگل]اما با عدم تحمل لاکتوز، مصرف بیش از حد مصرف کننده، سوء هاضمه، شکم قابل تمیز و غیره پس از شیر مصرف می شود
پیشنهاد کاربران
قابلیت اتساع
کلمات دیگر: