طبق معمول، مانند همیشه
up to par
طبق معمول، مانند همیشه
جملات نمونه
1. I didn't think her performance was up to par.
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کردم عملکرد او از بین برود
[ترجمه گوگل]فکر نکردم که عملکرد او تا حدودی بالا باشد
[ترجمه گوگل]فکر نکردم که عملکرد او تا حدودی بالا باشد
2. The TV programme was not up to par tonight.
[ترجمه ترگمان]برنامه تلویزیون برای امشب یک سان نبود
[ترجمه گوگل]این برنامه تلویزیونی امشب تا به امروز نبوده است
[ترجمه گوگل]این برنامه تلویزیونی امشب تا به امروز نبوده است
3. Her work hasn't been up to par lately.
[ترجمه ترگمان]این اواخر کارش به آخر نرسیده
[ترجمه گوگل]کار او تا به حال به طور کامل نتوانسته است
[ترجمه گوگل]کار او تا به حال به طور کامل نتوانسته است
4. None of the people who'd auditioned were really up to par.
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از افرادی که امتحان داده بودند، برابر با هم نبودند
[ترجمه گوگل]هیچکدام از افرادی که میخواستند بخوانند حقیقت داشتند
[ترجمه گوگل]هیچکدام از افرادی که میخواستند بخوانند حقیقت داشتند
5. His performance was not up to par.
[ترجمه ترگمان]عملکرد او برابر نبود
[ترجمه گوگل]عملکرد او تا حدی نبود
[ترجمه گوگل]عملکرد او تا حدی نبود
6. His driving wasn't quite up to par and he lost the race.
[ترجمه ترگمان]رانندگی او برابر نبود و مسابقه را از دست داد
[ترجمه گوگل]رانندگی او به اندازه پارک نبود و مسابقه را از دست داد
[ترجمه گوگل]رانندگی او به اندازه پارک نبود و مسابقه را از دست داد
7. I haven't been up to par since the operation.
[ترجمه ترگمان]از زمان عمل تا به حال بالا نرفته ام
[ترجمه گوگل]من از زمان عمل عملیات نکردم
[ترجمه گوگل]من از زمان عمل عملیات نکردم
8. I just have not been feeling up to par lately.
[ترجمه ترگمان]فقط این اواخر حالم بهم میخوره
[ترجمه گوگل]من اخیرا احساس نکردم
[ترجمه گوگل]من اخیرا احساس نکردم
9. Quality was not up to par and clients rejected the goods and delayed payments.
[ترجمه ترگمان]کیفیت بالا نبود و مشتریان کالاها را رد کردند و پرداخت ها را به تعویق انداختند
[ترجمه گوگل]کیفیت به اندازه کافی نبود و مشتریان کالاها را رد کرده و پرداخت های تاخیری را رد کردند
[ترجمه گوگل]کیفیت به اندازه کافی نبود و مشتریان کالاها را رد کرده و پرداخت های تاخیری را رد کردند
10. Your ideas haven't been up to par lately.
[ترجمه ترگمان]ایده های تو این اواخر از هم جدا نشدن
[ترجمه گوگل]ایده های شما تا به حال ندیده اید
[ترجمه گوگل]ایده های شما تا به حال ندیده اید
11. The are not up to par. They are inferior compared to the original sample.
[ترجمه ترگمان]آن ها برابر با هم نیستند آن ها در مقایسه با نمونه اصلی پایین تر هستند
[ترجمه گوگل]به اندازه پارس نیست آنها نسبت به نمونه اصلی پایین ترند
[ترجمه گوگل]به اندازه پارس نیست آنها نسبت به نمونه اصلی پایین ترند
12. The dope up to par and had better character than the contrast.
[ترجمه ترگمان]مواد مخدر از par تخمین زده شده و دارای ویژگی بهتری نسبت به کنتراست بود
[ترجمه گوگل]این جعبه به اندازه کافی است و شخصیت بهتر نسبت به کنتراست دارد
[ترجمه گوگل]این جعبه به اندازه کافی است و شخصیت بهتر نسبت به کنتراست دارد
13. The water qualityoutgoing water is up to par, supplying references to similar wastewater treatment.
[ترجمه ترگمان]آب qualityoutgoing آب تا par تخمین زده می شود و منابع مربوط به تصفیه فاضلاب مشابه را تامین می کند
[ترجمه گوگل]کیفیت آب آب به میزان قابل توجهی افزایش می یابد و منابع مربوط به تصفیه فاضلاب مشابه را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]کیفیت آب آب به میزان قابل توجهی افزایش می یابد و منابع مربوط به تصفیه فاضلاب مشابه را فراهم می کند
14. Ed's grades are not up to par this semester.
[ترجمه ترگمان]نمره های اد بیشتر با این ترم در نظر گرفته نشده اند
[ترجمه گوگل]نمرات اد به این ترم نمیرسند
[ترجمه گوگل]نمرات اد به این ترم نمیرسند
15. It's a constant struggle to try to keep them up to par.
[ترجمه ترگمان]این یک مبارزه مداوم برای نگه داشتن آن ها در برابر par است
[ترجمه گوگل]این یک تلاش مستمر است تا سعی کند آنها را تا حدی حفظ کند
[ترجمه گوگل]این یک تلاش مستمر است تا سعی کند آنها را تا حدی حفظ کند
پیشنهاد کاربران
به صورت قابل انتظار یا معمول ( at an expected or usual quality )
Not up to par
مثل همیشه نبودن
طبق معمول نبودن
مثل همیشه نبودن
طبق معمول نبودن
تا حد نرمال
مثل قدیما نیست
کلمات دیگر: