کلمه جو
صفحه اصلی

rousing


هیجان انگیز، شور انگیز، انگیزگر، (کاسبی و غیره) پر رونق، گرفته، گرم، چشمگیر، فوق العاده، ناروال، شهوت انگیز

انگلیسی به فارسی

هیجان انگیز، شور انگیز، انگیزگر


(کاسبی و غیره) پر رونق، گرفته، گرم


چشمگیر، فوقالعاده، ناروال


شهوت انگیز


تحریک، از خواب بیدار شدن، رم دادن، حرکت دادن، بهم زدن، بهیجان در اوردن، خونکسی را بجوش اوردن


انگلیسی به انگلیسی

• stirring, stimulating, exciting; powerful, vigorous, energetic
something that is rousing makes you feel very emotional or excited and ready to take action.

مترادف و متضاد

Synonyms: active, alert, animated, astir, bouncy, bright, brisk, buoyant, bustling, busy, buzzing, chirpy, dashing, energetic, enthusiastic, frisky, full of pep, hyper, industrious, jumping, lively, peppy, perky, refreshing, snappy, spirited, spry, stimulating, vigorous, zippy


stirring


جملات نمونه

rousing music

موسیقی شورانگیز


He delivered a rousing speech.

نطقی هیجان‌آمیز ایراد کرد.


a rousing business

کاسبی پر‌رونق


a rousing success

موفقیت چشم‌گیر


the rousing bare arms of that blonde goddess

بازوان عریان و شهوت‌انگیز آن الهه‌ی موطلایی


1. rousing music
موسیقی شورانگیز

2. a rousing article
یک مقاله ی شورانگیز

3. a rousing business
کاسبی پر رونق

4. a rousing success
موفقیت چشمگیر

5. the rousing bare arms of that blonde goddess
بازوان عریان و شهوت انگیز آن الهه ی مو طلایی

6. he delivered a rousing speech
یک نطق هیجان آمیز ایراد کرد.

7. The players were greeted by rousing cheers.
[ترجمه ترگمان]بازیکنان با شور و شوق به او خوشامد گفتند
[ترجمه گوگل]بازیکنان با تشویق و تشویق خوشحال شدند

8. The audience gave the band a rousing welcome.
[ترجمه ترگمان]حضار به حضار خوش آمد گفتند
[ترجمه گوگل]تماشاگران گروه را خوش آمد می گویند

9. The service began with a rousing hymn.
[ترجمه ترگمان]مراسم با یک سرود rousing شروع شد
[ترجمه گوگل]این سرویس با یک سرود تحریک آمیز آغاز شد

10. The music builds up to a rousing climax.
[ترجمه ترگمان]موسیقی به اوج هیجان آوری تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]این موسیقی تا یک اوج درخشان است

11. The musicians burst into a rousing rendition of "Paddy Casey's Reel".
[ترجمه ترگمان]نوازندگان با شنیدن صدای خفه پدی کیسی از نو شروع به خواندن کردند
[ترجمه گوگل]موسیقیدانان به یک تجدید نظر از 'حلقه پدسی کیسی' سرازیر شدند

12. The music worked up to a rousing finale.
[ترجمه ترگمان]صدای موسیقی به پایان رسید
[ترجمه گوگل]موسیقی تا پایان عمر به کار خود ادامه داد

13. He went all over the country, rousing the workers and peasants for the struggle against oppression.
[ترجمه ترگمان]او سراسر کشور را ترک گفت و کارگران و دهقانان را برای مبارزه علیه ظلم و ستم بسیج کرد
[ترجمه گوگل]او در سرتاسر کشور رفت و کارگران و دهقانان را برای مبارزه با ستم مطرح کرد

14. He gave a rousing speech to a room full of party faithfuls.
[ترجمه ترگمان]او به یک اتاق پر از faithfuls که پر از faithfuls بود سخنرانی کرد
[ترجمه گوگل]او به یک اتاق پر از وفاداران حزب سخنرانی درخشان داد

15. She delivered a rousing speech full of anger and passion.
[ترجمه ترگمان]یک سخنرانی پرشور پر از خشم و شور را ایراد کرد
[ترجمه گوگل]او یک سخنرانی پر از خشم و شور و شوق را تحویل داد

پیشنهاد کاربران

شور انگیز

The festival closed with a rousing chorus of 'Jerusalem'
Oxford Dictionary@

وسوسه انگیز


کلمات دیگر: