کربنات، بصورت کربن درآوردن، بصورت ذغال درآوردن
carbonated
کربنات، بصورت کربن درآوردن، بصورت ذغال درآوردن
انگلیسی به فارسی
گازدار، بصورت کربن دراوردن، بصورت ذغال دراوردن
انگلیسی به انگلیسی
• impregnated with carbon dioxide; turned into carbon; combined with a carbon; turned into a carbonate; bubbly (of a drink)
carbonated drinks contain small bubbles of carbon dioxide to make them fizzy.
carbonated drinks contain small bubbles of carbon dioxide to make them fizzy.
جملات نمونه
1. carbonated soft drinks
نوشیدنی های غیرالکلی گازدار
2. A white-haired race official administers a carbonated electrolyte beverage whose effect is immediate: Paul vomits all over the truck bed.
[ترجمه ترگمان]یک مسئول نژاد سفید پوست یک نوشیدنی انرژی زا که تاثیر آن فوری است را اداره می کند: پل همه را روی تخت کامیون استفراغ کرد
[ترجمه گوگل]یک مقام رسمی نژاد سفید موی یک نوشیدنی الکترولیتی گازدار را تأمین می کند که تأثیر فوری پل را در تمام تخت کامیون بوجود می آورد
[ترجمه گوگل]یک مقام رسمی نژاد سفید موی یک نوشیدنی الکترولیتی گازدار را تأمین می کند که تأثیر فوری پل را در تمام تخت کامیون بوجود می آورد
3. Carbonated drinks are fizzy.
[ترجمه ترگمان]نوشیدنی \"carbonated\"، \"fizzy\" - ه
[ترجمه گوگل]نوشیدنی های گازدار گازدار هستند
[ترجمه گوگل]نوشیدنی های گازدار گازدار هستند
4. I'd like a glass of carbonated mineral water, please.
[ترجمه ترگمان]من یک لیوان آب معدنی carbonated را دوست دارم، لطفا
[ترجمه گوگل]من یک لیوان آب معدنی گازدار را می خواهم، لطفا
[ترجمه گوگل]من یک لیوان آب معدنی گازدار را می خواهم، لطفا
5. After all, Macbride had shown that carbonated water prevented putrefaction and had antiseptic properties.
[ترجمه ترگمان]بعد از همه، Macbride نشان داده بود که آب کربناته از فساد ناشی می شود و خواص ضد عفونی کننده دارد
[ترجمه گوگل]پس از همه، مکبرید نشان داده است که آب گازدار باعث جلوگیری از تخریب و خواص ضد عفونی کننده می شود
[ترجمه گوگل]پس از همه، مکبرید نشان داده است که آب گازدار باعث جلوگیری از تخریب و خواص ضد عفونی کننده می شود
6. Without calling Josta a carbonated love potion, Pepsi provides a little explanation on the back of each can.
[ترجمه ترگمان]پپسی بدون تماس با یک معجون عشق carbonated، یک توضیح کوچک در مورد پشت هر کدام ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]بدون اینکه یوزتس یک معجون عشق گازی را فراخوانی کند، پپسی توضیح کمی در پشت هر می دهد
[ترجمه گوگل]بدون اینکه یوزتس یک معجون عشق گازی را فراخوانی کند، پپسی توضیح کمی در پشت هر می دهد
7. We have carbonated water with the same size as well.
[ترجمه ترگمان]ما آب با همان اندازه نیز carbonated
[ترجمه گوگل]ما دارای آب گاز دار نیز هستیم
[ترجمه گوگل]ما دارای آب گاز دار نیز هستیم
8. The technology of producing carbonated beverage bottle grade chip on BULER SSP plant were expounded comprehensively.
[ترجمه ترگمان]فن آوری تولید کننده شیشه نوشابه کربناته در کارخانه سپاه صحابه پاکستان به صورت جامع و جامع ارائه شد
[ترجمه گوگل]تکنولوژی تولید تراشه های نوع بطری نوشابه گازدار بر روی بولر SSP به طور کامل توضیح داده شد
[ترجمه گوگل]تکنولوژی تولید تراشه های نوع بطری نوشابه گازدار بر روی بولر SSP به طور کامل توضیح داده شد
9. Replantation objects are replaced with Carbonated Hydroxyapatite Cement ( CHC ), alloglaft and autoglaft.
[ترجمه ترگمان]این اشیا با سیمان Carbonated hydroxyapatite (CHC)، alloglaft و autoglaft جایگزین می شوند
[ترجمه گوگل]اشیای Replanttation توسط سیمان هیدروکسی آپاتیت کربن (CHC)، Alloglaft و Autoglaft جایگزین می شوند
[ترجمه گوگل]اشیای Replanttation توسط سیمان هیدروکسی آپاتیت کربن (CHC)، Alloglaft و Autoglaft جایگزین می شوند
10. The recycled product is used for carbonated drinks and dry ice.
[ترجمه ترگمان]محصول بازیافت شده برای نوشابه های کربناته و یخ خشک استفاده می شود
[ترجمه گوگل]محصول بازیافتی برای نوشیدنی های گازدار و یخ خشک استفاده می شود
[ترجمه گوگل]محصول بازیافتی برای نوشیدنی های گازدار و یخ خشک استفاده می شود
11. Statistic analysis indicated that acidic diets, such as carbonated drink, fruit juice, fruit drink and banana were risk factors to dental erosion.
[ترجمه ترگمان]آنالیز آمار نشان داد که رژیم های اسیدی مانند نوشیدنی های کربناته، آب میوه، آب میوه و موز عامل خطر فرسایش دندان بودند
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که رژیم های اسیدی، مانند نوشیدنی های گازدار، آب میوه، نوشیدنی های میوه و موز، عوامل خطرساز فرسایش دندان بودند
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که رژیم های اسیدی، مانند نوشیدنی های گازدار، آب میوه، نوشیدنی های میوه و موز، عوامل خطرساز فرسایش دندان بودند
12. Carbonated drinks are acidic, and slightly safer.
[ترجمه ترگمان]نوشیدنی های Carbonated اسیدی و کمی امن تر هستند
[ترجمه گوگل]نوشیدنی های گازدار اسیدی هستند و کمی امن تر هستند
[ترجمه گوگل]نوشیدنی های گازدار اسیدی هستند و کمی امن تر هستند
13. It won't be like carbonated drinks and would be devoid of any toxins.
[ترجمه ترگمان]این مثل مشروب خوردن نخواهد بود و از هیچ سمی عاری نیست
[ترجمه گوگل]این مثل نوشیدنی های گازدار نخواهد بود و از هیچ سمتی برخوردار نخواهد بود
[ترجمه گوگل]این مثل نوشیدنی های گازدار نخواهد بود و از هیچ سمتی برخوردار نخواهد بود
14. Lightweight and unbreakable, they are particularly suitable for carbonated beverages.
[ترجمه ترگمان]سبک و غیرقابل شکستن آن ها به طور خاص برای نوشابه های کربناته مناسب هستند
[ترجمه گوگل]سبک و ناپیوسته، مخصوصا برای نوشیدنی های گازدار مناسب هستند
[ترجمه گوگل]سبک و ناپیوسته، مخصوصا برای نوشیدنی های گازدار مناسب هستند
15. These companies added carbonated water to the syrup and bottled it.
[ترجمه ترگمان]این شرکت ها آب کربناته را به شربت اضافه کردند و آن را بسته بندی کردند
[ترجمه گوگل]این شرکت ها آب شراب را به شربت افزوده و آن را بطری کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت ها آب شراب را به شربت افزوده و آن را بطری کرده است
پیشنهاد کاربران
گازدار، carbonated beverages: نوشیدنی گازدار
کلمات دیگر: