1. you can't flout the laws
شما نمی توانید قوانین را نادیده بگیرید.
2. Many motorcyclists flout the law by not wearing helmets.
[ترجمه بهنام] بسیاری از موتورسواران با به سر نکذاشتن کلاه ایمنی قانون را زیر پامی کزارند.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از موتورسواران با پوشیدن کلاه خود به این قانون احترام نمی گذارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از موتورسیکلت ها با پوشیدن کلاه ایمنی قانون را تحریم نمی کنند
3. Some companies flout the rules and employ children as young as seven.
[ترجمه ترگمان]برخی شرکت ها این قوانین را زیر پا می گذارند و کودکان را به اندازه ۷ جوان استخدام می کنند
[ترجمه گوگل]برخی از شرکت ها قوانین را رعایت می کنند و کودکان را تا 7 سالگی استخدام می کنند
4. The orchestra decided to flout convention/tradition, and wear their everyday clothes for the concert.
[ترجمه ترگمان]این ارکستر تصمیم گرفت که سنت \/ سنت را زیر پا بگذارد و لباس های روزمره خود را برای کنسرت بپوشد
[ترجمه گوگل]ارکستر تصمیم گرفت تا کنوانسیون / سنت را از بین ببرد و لباس های روزمره خود را برای این کنسرت بپوشاند
5. No one can flout the rules and get away with it.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند قوانین را انکار کند و از آن فرار کند
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند قوانین را فراموش کند و با آن کنار بیاید
6. But the Party continues to flout its own rules and the basic principles of parliamentary democracy.
[ترجمه ترگمان]اما حزب همچنان به پیروی از قوانین خود و اصول اولیه دموکراسی پارلمانی ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]اما حزب همچنان قوانین خود و اصول اساسی دموکراسی پارلمانی را تحمل می کند
7. Many bar owners flout the laws on under-age drinking.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مالکان بار قوانین مربوط به مشروب زیر سن را زیر پا می گذارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از صاحبان بار قوانین مربوط به نوشیدن زیر سن را نقض می کنند
8. Accusations have been made that bus drivers already flout speed limits on the estate.
[ترجمه ترگمان]اتهامات مبنی بر این است که رانندگان اتوبوس از هم اکنون به محدودیت های سرعت در این منطقه وارد شده اند
[ترجمه گوگل]اتهاماتی مطرح شده است که رانندگان اتوبوس در حال حاضر محدودیت سرعت در املاک را محدود می کنند
9. Motorists regularly flout the law .
[ترجمه ترگمان]Motorists فقط به این قانون احترام می گذارند
[ترجمه گوگل]رانندگان به طور مرتب قوانین را رها می کنند
10. Too many people regularly flout traffic laws.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد به طور مرتب به قوانین ترافیک اعتراض می کنند
[ترجمه گوگل]بیش از حد بسیاری از مردم به طور مرتب قوانین ترافیک را رها می کنند
11. Sometimes we deliberately flout the charge to be relevant: to signal embarrassment or a desire to change the subject.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات ما عمدا این اتهام را زیر نظر می گیریم تا مرتبط باشیم: برای خجالت و یا تمایل به تغییر موضوع
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات ما به طور عمدی از شارژ مربوطه برخوردار می شویم: برای نشان دادن خجالت یا تمایل به تغییر موضوع
12. Parents who flout Family Court orders may be named in the media in Australia.
[ترجمه ترگمان]والدینی که به دستورها دادگاه خانواده احترام می گذارند ممکن است در رسانه ها در استرالیا نام گذاری شوند
[ترجمه گوگل]والدین که دستورات دادگاه خانواده را رعایت می کنند ممکن است در رسانه ها در استرالیا نامگذاری شوند
13. The foolish boy flout his mother's advice.
[ترجمه ترگمان]پسر احمق توصیه مادرش را اجابت کرد
[ترجمه گوگل]پسر احمقانه مشاوره مادرش را از بین می برد
14. How dare you to flout at him?
[ترجمه ترگمان]چطور جرات می کنی بهش ضربه بزنی؟
[ترجمه گوگل]چطور جرات میکنید به او حمله کنید؟