1. He'd telephoned with some phoney excuse she didn't believe for a minute.
[ترجمه ترگمان]او با چند کلمه غیر قانونی تلفن زده بود که برای یک لحظه باور نکرد
[ترجمه گوگل]او با برخی از بهانه ای که به مدت یک دقیقه اعتقاد نداشت، تلفن کرد
2. There's something very phoney about him.
[ترجمه ترگمان]یه چیز خیلی واضح در مورد اون وجود داره
[ترجمه گوگل]چیزی در مورد او بسیار عجیب است
3. All salespeople seem to have the same phoney smile.
[ترجمه ترگمان]همه فروشندگان، همان لبخند phoney را دارند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد همه فروشندگان یک لبخند مشابه دارند
4. The kids all put on a phoney American accent.
[ترجمه ترگمان] همه بچه ها لهجه آمریکایی phoney داشتن
[ترجمه گوگل]بچه ها همه لهجه آمریکایی دارند
5. He looks totally phoney to me.
[ترجمه ترگمان]به نظر من که کاملا غیر قانونی است
[ترجمه گوگل]او کاملا به من نگاه می کند
6. She spoke with a phoney Russian accent.
[ترجمه ترگمان]با لهجه phoney روسی حرف می زد
[ترجمه گوگل]او با لهجه فانی روسی صحبت کرد
7. He gave the police a phoney address.
[ترجمه ترگمان]او یک آدرس phoney به پلیس داد
[ترجمه گوگل]او به پلیس یک آدرس جنجالی داد
8. He took off the phoney glasses and tweed hat and threw them to one side.
[ترجمه ترگمان]عینک phoney و کلاه tweed را برداشت و به یک طرف انداخت
[ترجمه گوگل]او عینک های نجیب زاده و کلاه تیوید را برداشت و آنها را به طرفین انداخت
9. Leavitt's bombastic, trivial films were completely phoney.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، فیلم های بی اهمیت و بی اهمیت به طور کامل مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]فیلم های بمب گذاری شده ی Leavitt، فیلم های بی اهمیت، کاملا جنجالی بودند
10. Is that part of the disgraceful, phoney citizens charter?
[ترجمه ترگمان]این جزوی از the، phoney؟
[ترجمه گوگل]آیا بخشی از مقررات شهروندی ناخوشایندی است؟
11. He's a complete phoney!
[ترجمه ترگمان]کاملا غیر قانونی است!
[ترجمه گوگل]او یک جادوگر کامل است!
12. It irritates me when people give me phoney information.
[ترجمه ترگمان]عصبانی کننده است وقتی که مردم اطلاعات phoney به من می دهند
[ترجمه گوگل]وقتی مردم به من اطلاعات غلط میدهند، من را تحریک میکند
13. There is the negative peace of a phoney war or a balance of power, which is not peace at all.
[ترجمه ترگمان]آرامش منفی جنگ phoney یا توازن قدرت وجود دارد که اصلا صلح نیست
[ترجمه گوگل]صلح منفی یک جنگ غیرمنتظره یا تعادل قدرت وجود دارد که صلح نیست
14. This diamond is a phoney.
[ترجمه ترگمان]این الماس a
[ترجمه گوگل]این الماس یک جادوگر است