کلمه جو
صفحه اصلی

metaplasia


(تغییر غیرطبیعی یک نوع بافت به نوعی دیگر و یا تبدیل طبیعی یک نوع بافت به گونه ی دیگر مثلا تبدیل غضروف به استخوان) فرادشتاری، دگر بافتی

انگلیسی به فارسی

(تغییر غیرطبیعی یک نوع بافت به نوعی دیگر و یا تبدیل طبیعی یک نوع بافت به گونه‌ی دیگر برای مثال تبدیل غضروف به استخوان) فرادشتاری، دگر بافتی


متاپلازی


انگلیسی به انگلیسی

• tissue alteration, state in which one type of tissue changes into another type (physiology)

جملات نمونه

1. The expected association between antral tumours and intestinal metaplasia was also seen.
[ترجمه ترگمان]ارتباط مورد انتظار بین antral و روده ای intestinal نیز دیده شد
[ترجمه گوگل]ارتباط مورد انتظار بین تومورهای آنترال و متاپلازی روده نیز مشاهده شد

2. According to previous studies, gastric metaplasia is an almost constant finding in patients with duodenal ulceration.
[ترجمه ترگمان]طبق مطالعات قبلی، metaplasia gastric یک یافته تقریبا ثابت در بیماران مبتلا به duodenal ulceration است
[ترجمه گوگل]با توجه به مطالعات قبلی، متاپلازی معده تقریبا ثابت است در بیماران مبتلا به زخم دوازدهه

3. Intestinal metaplasia in four or more biopsy specimens was the main criterion for inclusion in the study.
[ترجمه ترگمان]Intestinal metaplasia در چهار یا چند نمونه از نمونه ها معیار اصلی برای گنجاندن در این مطالعه بود
[ترجمه گوگل]Metaplasia روده در نمونه های بیوپسی چهار و یا بیشتر، معیار اصلی ورود به مطالعه بود

4. But gastric metaplasia may also develop as a non-specific response to mucosal injury not associated with acid peptic damage.
[ترجمه ترگمان]اما metaplasia gastric نیز ممکن است به عنوان یک پاسخ غیر ویژه به آسیب mucosal که همراه با آسیب peptic اسیدی است، توسعه یابد
[ترجمه گوگل]اما متاپلازی معده ممکن است به عنوان پاسخ غیر اختصاصی به صدمه مخاطی که با آسیب پذیری اسید ارتباط ندارد، توسعه یابد

5. An important problem in the detection of gastric metaplasia is its patchy distribution.
[ترجمه ترگمان]یک مساله مهم در تشخیص of شکمی، توزیع تکه تکه (گسسته)آن است
[ترجمه گوگل]یک مشکل مهم در تشخیص metaplasia معده توزیع پراکنده آن است

6. Gastric metaplasia tended to occur less frequently in our patients receiving NSAIDs, but the differences did not reach statistical significance.
[ترجمه ترگمان]Gastric metaplasia اغلب در بیمارانی که NSAIDs دریافت می کنند کم تر اتفاق می افتد، اما این تفاوت ها به اهمیت آماری نمی رسند
[ترجمه گوگل]متاپلازی معده معمولا در بیمارانی که دارای NSAID هستند کمتر اتفاق می افتد، اما تفاوت ها به اندازه آماری معنی داری ندارند

7. To determine the extent of gastric metaplasia, multiple biopsy specimens were collected from standardised sites of the duodenal bulb.
[ترجمه ترگمان]برای تعیین میزان metaplasia gastric، نمونه های نمونه برداری چندگانه از سایت های استاندارد شده از لامپ duodenal جمع آوری شدند
[ترجمه گوگل]برای تعیین میزان متاپلازی معده نمونه های متعدد بیوپسی از سایت های استاندارد لامپ دوازدهه جمع آوری شد

8. Metaplasia of laryngeal respiratory epithelium has occurred here in a smoker.
[ترجمه ترگمان]metaplasia از بافت تنفسی laryngeal در اینجا در یک فرد سیگاری رخ داده است
[ترجمه گوگل]Metaplasia epithelium تنفسی حنجره در اینجا در سیگاری رخ داده است

9. The grade of conjunctival squamous metaplasia, the conjunctival goblet cell density and the score of FL were significantly related to the control condition of DM.
[ترجمه ترگمان]نمره of squamous metaplasia، چگالی سلول goblet conjunctival و امتیاز FL FL به طور قابل توجهی با شرایط کنترل DM ها مرتبط بودند
[ترجمه گوگل]درجه متاپلازی متراکم پیچیده ملتحمه، تراکم سلولی گلبول سرخرگی و نمره FL به طور معنی داری در ارتباط با وضعیت کنترل DM بود

10. Squamous metaplasia inbeinto infarction, inflammation, therapy, or androgen deprivation therapy.
[ترجمه ترگمان]Squamous metaplasia inbeinto infarction، التهاب، درمان، یا محرومیت androgen را درمان می کند
[ترجمه گوگل]درمان با التهاب، درمان، یا درمان اندروژن با متاپلسیک Squamous

11. It has been further postulated that pouchitis represents a recurrence of ulcerative colitis in reservoirs with colonic metaplasia.
[ترجمه ترگمان]بیشتر فرض شده است که pouchitis نمایانگر بازگشت of colitis در مخازن با colonic metaplasia است
[ترجمه گوگل]همچنین فرض شده است که بوچییت یک عود کولیت اولسراتیو در مخازن با متاپلازی کولون است

12. In 79% of the biopsy specimens there was concurrence over the grading of the extent of gastric metaplasia.
[ترجمه ترگمان]در ۷۹ % از نمونه های بیوپسی there با درجه سانتی گراد metaplasia معده، موافقت شد
[ترجمه گوگل]در 79٪ از نمونه های بیوپسی، بر میزان درجه بندی متاپلازی معده تقسیم شده است

13. On logistic regression, the presence and extent of gastric metaplasia was not significantly associated with H pylori infection.
[ترجمه ترگمان]در رگرسیون لجستیک، حضور و گستره metaplasia gastric به طور قابل توجهی با عفونت H pylori مرتبط نبود
[ترجمه گوگل]بر اساس رگرسیون لجستیک، وجود و گستردگی متاپلازی معده با عفونت هلیکوباکتر پیلوری ارتباط معنی داری ندارد

14. In accordance with Wyatt etal we found a significant association between the extent of gastric metaplasia and microscopic signs of duodenitis.
[ترجمه ترگمان]مطابق با وایت Wyatt، ما یک ارتباط قابل توجه بین میزان metaplasia gastric و نشانه های میکروسکوپی of را پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]مطابق با Wyatt etal ما ارتباط معناداری بین میزان متاپلازای معده و نشانه های میکروسکوپی دوئودنیت پیدا کردیم

15. H pylori positive gastritis, and the combination of active duodenitis and gastric metaplasia were independent predictors of duodenal ulceration.
[ترجمه ترگمان]H pylori مثبت gastritis و ترکیب of فعال و metaplasia gastric predictors مستقل از duodenal ulceration بودند
[ترجمه گوگل]گاستریت مثبت H پیلوری و ترکیب دوازده فعال و متاپلازی معده مستقل از پیش آگهی زخم دوازدهه است

پیشنهاد کاربران

تغییر غیر طبیعی یک بافت به بافتی دیگر

تبدیل سلول به سلولی که از نظر حجم و اندازه متفاوت است

متاپلازی
change in cell type

metaplasia ( پزشکی )
واژه مصوب: دگررویش
تعریف: تغییر نابهنجار ماهیت یاخته‏ها در بافت


کلمات دیگر: