کلمه جو
صفحه اصلی

astronomical


معنی : نجومی، وابسته به علم هیئت، بی شمار
معانی دیگر : بسیار عظیم، بسیار زیاد، معتنابه (astronomic هم می گویند)، وابسته به ستاره شناسی، عظیم

انگلیسی به فارسی

نجومی، عظیم، بی‌شمار، وابسته به علم هیئت


نجومی، وابسته به علم هیئت، بی شمار


انگلیسی به انگلیسی

• enormous, huge; of astronomy, pertaining to the study of celestial bodies
astronomical means relating to astronomy.
if you describe a value, price, or amount as astronomical, you mean that it is very large indeed.

صفت ( adjective )
مشتقات: astronomically (adv.)
(1) تعریف: of or pertaining to astronomy.

(2) تعریف: enormous; immense.
متضاد: tiny

- an astronomical price
[ترجمه ترگمان] قیمت نجومی
[ترجمه گوگل] یک قیمت نجومی

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] نجومی، هیئتی

مترادف و متضاد

huge


نجومی (صفت)
planetary, sidereal, astronomic, astronomical

وابسته به علم هیئت (صفت)
astronomic, astronomical

بی شمار (صفت)
numerous, astronomic, astronomical, countless, myriad, innumerable, multitudinous, uncounted, populous, incomputable, umpteenth, umpteen, measureless, unnumbered

Synonyms: astronomic, colossal, considerable, enormous, epic, gigantic, ginormous, humongous, jumbo, mammoth, massive, mega, monster, monumental, prodigious, sizeable, tremendous, vast, very big, very large, whopping


Antonyms: insignificant, small


جملات نمونه

1. the lapse of time has superseded his astronomical system
گذشت زمان نظام نجومی او را از اعتبار انداخته است.

2. Houses in the village are selling for astronomical prices.
[ترجمه ترگمان]خانه های این روستا به قیمت نجومی فروخته می شوند
[ترجمه گوگل]خانه ها در روستا برای قیمت های نجومی فروش می یابند

3. He was an expert on ancient Chinese astronomical literature.
[ترجمه ترگمان]او متخصص ادبیات نجومی چینی بود
[ترجمه گوگل]او متخصص ادبیات نجومی چینی باستان بود

4. £200 was an astronomical sum of money in 154
[ترجمه ترگمان]۲۰۰ پوند مبلغ نجومی بود که در سال ۱۵۴ بود
[ترجمه گوگل]200 پوند مجموع جمع آوری پول نجومی در 154 بود

5. Astronomical profits/losses were racked up by airlines last year.
[ترجمه ترگمان]سود و زیان نجومی در سال گذشته توسط خطوط هوایی تحت فشار قرار گرفت
[ترجمه گوگل]سود سالانه / نزولات نجومی توسط شرکت های هواپیمایی در سال گذشته افزایش یافته است

6. Light - year is an astronomical unit.
[ترجمه ترگمان]سال نوری واحد نجومی است
[ترجمه گوگل]نور سال یک واحد نجومی است

7. Astronomical sums of money will be needed for this river tunnel plan.
[ترجمه ترگمان]برای این نقشه تونل رودخانه مبالغ نجومی لازم است
[ترجمه گوگل]برای این طرح تونل رودخانه، مبلغ نجومی پول لازم است

8. Babylonian science was predicated on a tradition of astronomical record-keeping for strictly religious purposes.
[ترجمه ترگمان]علوم بابلی، براساس سنت سابقه ستاره شناسی، برای اهداف اکیدا مذهبی پیش بینی شده بود
[ترجمه گوگل]علم بابلی بر پایهی سنتهای ثبت اختراع برای مقاصد مذهبی بود

9. Some sites are astronomical calendars, others lunar observatories, showing the scientific abilities of prehistoric man.
[ترجمه ترگمان]برخی از سایت ها تقویم های نجومی و دیگر observatories قمری دارند که توانایی های علمی انسان ماقبل تاریخ را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]برخی از سایت ها تقویم های نجومی و دیگر مشاهدات ماهانه هستند که توانایی های علمی انسان پیش از تاریخ را نشان می دهند

10. Were such arguments for astronomical realism the exclusive property of Protestants?
[ترجمه ترگمان]آیا چنین استدلال هایی برای واقع گرایی نجومی، مالکیت انحصاری پروتستان ها بود؟
[ترجمه گوگل]آیا چنین استدلال هایی برای رئالیسم نجومی املاک منحصر به فرد پروتستان ها بود؟

11. The figures are astronomical.
[ترجمه ترگمان]ارقام نجومی هستند
[ترجمه گوگل]ارقام نجومی هستند

12. This is because astronomical observations using the hardware can take place only at certain times of the year.
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که مشاهدات نجومی با استفاده از سخت افزار می تواند تنها در زمان های خاصی از سال رخ دهد
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که مشاهدات نجومی با استفاده از سخت افزار می تواند تنها در زمان های مشخصی از سال انجام شود

13. The inscribed tablets give astronomical information dear to George Burt's heart, and quotations from scripture and the poets.
[ترجمه ترگمان]این لوح حکاکی شده حاوی اطلاعات نجومی برای قلب جورج برت، و نقل قول های کتاب مقدس و شاعران بود
[ترجمه گوگل]قرص های ثبت شده اطلاعات نجومی عزیز را به قلب جورج بورت و نقل قول از کتاب مقدس و شاعران می دهد

14. The shop only sells gourmet food, at astronomical prices.
[ترجمه ترگمان]این مغازه فقط غذا را به قیمت نجومی می فروشد
[ترجمه گوگل]فروشگاه تنها غذای لذیذ را در قیمت نجومی فروخته است

Prices have risen astronomically.

قیمت‌ها به‌طور نجومی بالا رفته‌اند.


پیشنهاد کاربران

به معنای قیمت و مبلغ بسیار زیاد هم میباشد
قیمتهای نجومی
Astronomical prices


کلمات دیگر: