کلمه جو
صفحه اصلی

noncompliant

انگلیسی به انگلیسی

• disobedient, not following rules, not adhering to laws or terms of an agreement

جملات نمونه

1. Other data have shown that noncompliant patients with hypertension have a 2% higher absolute risk of adverse cardiovascular outcomes.
[ترجمه ترگمان]داده های دیگر نشان داده اند که noncompliant patients با فشار خون بالا ۲ % بالاتر از نتایج نامطلوب قلبی و عروقی هستند
[ترجمه گوگل]داده های دیگر نشان داده اند که بیماران غیر قابل انعطاف با پرفشاری خون 2٪ بالاتر از خطر بالقوه نتایج ناشی از قلب و عروق دارند

2. Separation of the noncompliant portion of the shipment is up to each inspection service " on a case-by-case approach, " Nolan said.
[ترجمه ترگمان]نولان گفت: تجزیه بخش noncompliant از محموله به هر خدمات بازرسی \"در یک رویکرد موردی\" بستگی دارد
[ترجمه گوگل]نولان گفت: جداسازی بخش غیرمستقیم حمل و نقل به هر سرویس بازرسی 'بر اساس یک رویکرد موردی است'

3. They're ashamed of having come from noncompliant families.
[ترجمه ترگمان]آن ها خجالت می کشند که از خانواده های noncompliant آمده اند
[ترجمه گوگل]آنها خجالت می کشند از خانواده های غیر قابل قبول بیرون بیایند

4. We have all encountered demanding, noncompliant, drug-seeking, angry, or needy patients in our clinical practice. These patients are sometimes referred to as a psychiatrist's worst nightmare.
[ترجمه ترگمان]همه ما با demanding، noncompliant، دارو و یا بیماران نیازمند در عمل بالینی مواجه هستیم این بیماران گاهی به عنوان بدترین کابوس یک روان پزشک یاد می شوند
[ترجمه گوگل]ما همه در عمل بالینی ما با بیماران خواستار، متخلف، بیمار مبتلا، عصبانی و یا بیمارانی مواجه شده ایم این بیماران گاهی اوقات به عنوان بدترین کابوس روانپزشک شناخته می شوند

5. The mother was frequently noncompliant with treatment and had been hospitalized often.
[ترجمه ترگمان]مادر اغلب با رفتار موافق نبود و اغلب در بیمارستان بستری بود
[ترجمه گوگل]مادر اغلب با درمان ناسازگار بود و اغلب در بیمارستان بستری شد

6. Why was she a noncompliant patient?
[ترجمه ترگمان]چرا اون یه بیمار noncompliant بود؟
[ترجمه گوگل]چرا او یک بیمار غیرقابل قبول بود؟

7. The application will describe an interaction in which a purchase order document that's purposely noncompliant with Section 4 encoding is sent using SOAP.
[ترجمه ترگمان]این برنامه یک تعامل را توصیف می کند که در آن یک سند سفارش خرید که به عمد با بخش ۴ رمز گذاری با استفاده از SOAP فرستاده می شود
[ترجمه گوگل]این برنامه یک تعامل را توصیف می کند که در آن یک سند سفارش خرید که عمدا غیر سازگار با بخش 4 کدگذاری است با استفاده از SOAP ارسال می شود

8. You also need to make sure that you do not sneak a noncompliant object through your interface using polymorphism .
[ترجمه ترگمان]شما همچنین باید مطمئن شوید که یک شی noncompliant را از طریق interface از طریق پلی مورفیسم با استفاده از پلی مورفیسم انجام نمی دهید
[ترجمه گوگل]شما همچنین باید مطمئن شوید که از طریق رابط کاربری خود با استفاده از پلی مورفیسم یک شی غیرمعمول را دزدیده اید

9. The Russians and Chinese are more reluctant than the Americans to pursue sanctions and other coercive tactics against noncompliant states.
[ترجمه ترگمان]روس ها و چینی ها نسبت به آمریکایی ها نسبت به اعمال تحریم و دیگر تاکتیک های اجباری علیه noncompliant ناراضی هستند
[ترجمه گوگل]روس ها و چینی ها نسبت به آمریکایی ها تمایلی به تحریم و سایر اقدامات قهرآمیز علیه کشورهای غیرمعمول ندارند

10. This discussion of CLS compliance ends with how CLS-compliant classes implement compliant or noncompliant interfaces.
[ترجمه ترگمان]این بحث درباره انطباق cls با این که چگونه کلاس های cls سازگار یا noncompliant اجرا می شوند به پایان می رسد
[ترجمه گوگل]این بحث در مورد انطباق CLS با چگونگی اجرای کلاس های سازگار با CLS سازگار با رابط های سازگار یا غیر سازگار به پایان می رسد

11. Also, note that the PONumber attribute makes this schema noncompliant with Section 5 encoding.
[ترجمه ترگمان]همچنین توجه داشته باشید که ویژگی PONumber باعث می شود این شمای noncompliant با بخش ۵ رمزگذاری شود
[ترجمه گوگل]همچنین توجه داشته باشید که ویژگی PONumber باعث می شود که این طرح با کدگذاری بخش 5 غیر سازگار باشد

12. If just one story about a costly quarantine ( of ISPM 15 noncompliant cargo ) gets in the press, it could be a real threat to the wood pallet industry.
[ترجمه ترگمان]اگر تنها یک داستان درباره یک قرنطینه هزینه بر (of ۱۵ کالای noncompliant)در مطبوعات باشد، می تواند یک تهدید واقعی برای صنعت پالت چوب باشد
[ترجمه گوگل]اگر فقط یک داستان در مورد قرنطینه گران قیمت (از محموله غیرمستقیم ISPM 15) در مطبوعات می شود، می تواند یک تهدید واقعی برای صنعت چوب پالت باشد

13. And experts say there is no evidence that restricting benefits for noncompliant patients has promoted healthy behaviors.
[ترجمه ترگمان]و متخصصان می گویند هیچ مدرکی وجود ندارد که محدود کردن منافع بیماران noncompliant رفتارهای سالم را ترویج کند
[ترجمه گوگل]و کارشناسان می گویند شواهدی وجود ندارد که محدود کردن منافع بیماران غیرمعمول رفتارهای سالم را ارتقاء دهد

14. The proposed sanctions would include denying tax deductions for business expenses, such as consulting fees or insurance premiums, paid to anyone based in noncompliant tax havens.
[ترجمه ترگمان]مجازات های پیشنهادی شامل انکار کسورات مالیاتی برای هزینه های کسب وکار، مانند هزینه های مشاوره یا حق بیمه، پرداخت به هر کسی براساس havens مالیاتی است
[ترجمه گوگل]تحریم های پیشنهادی شامل لغو کسر مالیات برای هزینه های تجاری، مانند هزینه های مشاوره یا حق بیمه، پرداخت شده به هر کسی که در پایتخت های مالیاتی غیرمجاز است

پیشنهاد کاربران

عدم انطباق

غیرمنطبق

ناسازگار، نافرمانبر

دامپزشکی و علوم دامی
غیرقابل نفوذ


کلمات دیگر: