1. You realize that by rights you should not come into this room, don't you? This is only for people who work here.
[ترجمه ترگمان]تو می فهمی که از حق قانونی نباید به این اتاق بیایی، این طور نیست؟ این فقط برای کسانی است که اینجا کار می کنند
[ترجمه گوگل]شما متوجه میشوید که با حقوق شما نباید در این اتاق بیفتید، آیا نه؟ این فقط برای افرادی است که اینجا کار می کنند
2. By rights the Social Democrats ought to be the favourites in the election. But nothing looks less certain.
[ترجمه ترگمان]در این انتخابات، دموکرات ها باید مورد توجه قرار گیرند اما هیچ چیز کم تر مطمئن به نظر نمی رسد
[ترجمه گوگل]به موجب قانون، سوسیال دموکرات ها باید مورد علاقه در انتخابات باشند اما هیچ چیز کمتر مشخص نیست
3. By rights half the money should be mine.
[ترجمه ترگمان]نیمی از پول باید مال من باشد
[ترجمه گوگل]با حقوق نیمی از پول باید مال من باشد
4. She did work which by rights should be done by someone else.
[ترجمه ترگمان]او کاری انجام داد که باید توسط شخص دیگری انجام می شد
[ترجمه گوگل]او کارهایی را انجام داد که توسط شخص باید توسط شخص دیگری انجام شود
5. By rights, the house should be mine now.
[ترجمه ترگمان] با حقوق، خونه باید مال من باشه
[ترجمه گوگل]با حقوق، خانه باید در حال حاضر من باشد
6. By rights, it should be my turn next.
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر باید نوبت من باشد
[ترجمه گوگل]با حقوق، باید نوبت من باشد
7. By rights, half the reward should be mine.
[ترجمه ترگمان]با حقوق، نیمی از پاداش باید مال من باشد
[ترجمه گوگل]با حقوق، نیمی از پاداش باید من باشد
8. By rights the property should have gone to him rather than to his sister.
[ترجمه ترگمان]حقوق و دارایی باید بجای خواهرش به او تعلق داشته باشد
[ترجمه گوگل]به موجب حقوق مالکیت باید به جای او به خواهرش رفته باشد
9. He was a man whom, by rights, she ought not even to like.
[ترجمه ترگمان]او مردی بود که از حقوق و حقوق هم نباید خوشش بیاید
[ترجمه گوگل]او مردی بود که با حقوق، او حتی نباید دوست داشته باشد
10. It winds down into winter, and yet by rights it should be barely midsummer.
[ترجمه ترگمان]زمستان در زمستان فرو می نشیند، و با این حال از نظر حقوقی باید نیمه تابستان باشد
[ترجمه گوگل]آن را به زمستان می اندازد، و با این حال با حقوق آن باید به سختی سال های متمادی باشد
11. By rights, she knew she ought to be feeling extra anticipation now.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، او می دانست که حالا باید بیشتر از این انتظار داشته باشد
[ترجمه گوگل]با حقوق، او می دانست که باید پیش بینی های بیشتری داشته باشد
12. By rights, the Hammond B-3 ought to have been rendered extinct by now, the victim of smaller and cheaper synthesizers.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از حقوق، the B - ۳ باید در حال حاضر منقرض شده باشد، قربانی of کوچک تر و ارزان تر
[ترجمه گوگل]با حقوق، هاموند B-3 باید در حال حاضر، قربانی سینت سایزرهای کوچکتر و ارزان تر از بین رفته باشد
13. He's worked the land all his life, so by rights it's his.
[ترجمه ترگمان]او تمام عمرش روی زمین کار کرده، بنابراین از حقوق خودش استفاده می کند
[ترجمه گوگل]او تمام عمر زمین را کار کرده است، بنابراین با حقوقش، او است
14. Of course by rights this should fall to Edward, but for reasons best known to himself it seems he's said nothing.
[ترجمه ترگمان]البته به دلایلی که این موضوع باید به ادوارد بیفته، اما به دلایلی که برای خودش آشناست، به نظر می رسد که هیچ نمی گوید
[ترجمه گوگل]مطمئنا از حقوق این باید به ادوارد برسد، اما به دلایلی که به بهترین وجه شناخته شده است، به نظر می رسد که او چیزی گفته است
15. He ought by rights to have died of shame at 30, or of drink at 50.
[ترجمه ترگمان]او باید حق داشته باشد که در ۳۰ سالگی از شرمساری بمیرد، یا در ۵۰ سالگی بنوشد
[ترجمه گوگل]او حق دارد از 30 سالگی در شرف فوت کند یا در 50 سالگی نوشید