1. a comedy of manners
شادمایش (کمدی) آداب اجتماعی
2. black comedy
کمدی حزن آور،کمدی سیاه
3. a low comedy
نمایش خنده دار روحوضی
4. a mad comedy
شادمایش (کمدی) خنده دار
5. a musical comedy
شادمایش خنیایی (موسیقیایی)
6. an adept transition from tragedy to comedy
یک تغییر ماهرانه از تراژدی به کمدی
7. life is a tragedy for those who feel and a comedy for those who think
زندگی برای کسانی که احساس دارند تراژدی (غمنامه) است و برای کسانی که فکر می کنند کمدی (شادنامه).
8. Actor Dom Deluise talks about his career in comedy.
[ترجمه ترگمان]بازیگر دوم Deluise در مورد شغل خود در کمدی صحبت می کند
[ترجمه گوگل]بازیگر Dom Deluise دربارۀ کارش در کمدی صحبت می کند
9. The show contains some wonderful slapstick comedy.
[ترجمه ترگمان]نمایش حاوی برخی از نمایش های کمدی شگفت انگیز است
[ترجمه گوگل]نمایش نشان می دهد برخی از کمدی فوق العاده slapstick
10. As long as it is a comedy, I'd rather cry during the process.
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که یک کمدی است، من ترجیح می دهم در طول این روند گریه کنم
[ترجمه گوگل]تا زمانی که کمدی باشد، من در طول فرایند گریه می کنم
11. I saw the worst comedy act I've ever seen last night - it was absolutely toe-curling!
[ترجمه ترگمان]بدترین نمایش کمدی که دیشب دیده بودم را دیدم - فر - - فر - فر - - فر - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]من بدترین عمل کمدی را که تا به حال شب گذشته دیده ام دیدم - کاملا براق بود!
12. He plays a Russian spy in the comedy drama 'Sleepers'.
[ترجمه ترگمان]اون یه جاسوس روسی تو سریال کمدی کمدی بازی می کنه
[ترجمه گوگل]او یک جاسوس روسی را در فیلم کمدی 'Sleepers' بازی می کند
13. The film also contains a hefty dose of comedy.
[ترجمه ترگمان]همچنین این فیلم حاوی مقدار قابل توجهی از کمدی است
[ترجمه گوگل]این فیلم همچنین شامل یک دوز کمال کمدی است
14. Jackie sees the comedy in her millionaire husband's thrifty habits.
[ترجمه ترگمان]جکی آن کمدی را که در عادات thrifty شوهر her است می بیند
[ترجمه گوگل]جکی کمدی را در عادت های سرکش همسر میلیونر خود می بیند
15. As a writer, her forte is comedy.
[ترجمه ترگمان]هنر او به عنوان یک نویسنده کمدی است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نویسنده، فورت او کمدی است
16. He didn't appreciate the comedy of the situation.
[ترجمه ترگمان]او از کمدی که در این موقعیت قرار داشت خوشش نمی آمد
[ترجمه گوگل]او کمدی وضعیت را درک نمی کرد
17. The children succeeded in playing out the comedy within two hours.
[ترجمه ترگمان]بعد از دو ساعت بچه ها موفق شدند کمدی بازی کنند
[ترجمه گوگل]کودکان موفق به پخش کمدی در عرض دو ساعت شدند
18. She guested on a comedy show last year.
[ترجمه ترگمان]او سال گذشته در یک نمایش کمدی شرکت کرد
[ترجمه گوگل]او سال گذشته در یک نمایش کمدی تمرین کرد