کلمه جو
صفحه اصلی

comedy


معنی : کمدی، نمایش خنده دار، شاد نمایش، نمایش خنده اور
معانی دیگر : (در اصل) نمایش یا داستان نیک فرجام، شادنامه، (رویداد) خنده دار، مضحک، شوخی آمیز، (نمایش یا فیلم و غیره) نمایش خنده آور و شاد فرجام، شادمایش (در برابر: سوگمایش tragedy)، نگارش یا ایفای نقش در نمایش کمدی، (در اثر هنری یا زندگی روزانه) عامل کمدی

انگلیسی به فارسی

نمایش خنده‌دار، شاد نمایش، کمدی


کمدی، نمایش خنده دار، شاد نمایش، نمایش خنده اور


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: comedies
مشتقات: comedic (adj.)
(1) تعریف: a light, amusing work of theater, film, or literature.
متضاد: tragedy

(2) تعریف: the branch of writing devoted to such work.

(3) تعریف: the funny side of life or art.
متضاد: gravity

(4) تعریف: an amusing occurrence or situation, or an entertainment based on such.
متضاد: drama

• amusing play, funny drama
a comedy is an amusing play or film.
you can refer to amusing things in a play or film as comedy.

مترادف و متضاد

کمدی (اسم)
comedy

نمایش خنده دار (اسم)
comedy

شاد نمایش (اسم)
comedy

نمایش خنده اور (اسم)
farce, comedy

funny entertainment


Synonyms: ball, burlesque, camp, chaffing, comicality, comicalness, comic drama, drollery, drollness, facetiousness, farce, field day, fun, fun and games, funnies, funniness, gag show, grins, high camp, high time, hilarity, hoopla, humor, humorousness, interlude, jesting, joking, laughs, light entertainment, merry-go-round, picnic, play on, satire, schtick, send-up, sitcom, slapstick, takeoff, travesty, vaudeville, wisecracking, witticism, wittiness


Antonyms: tragedy


جملات نمونه

1. a comedy of manners
شادمایش (کمدی) آداب اجتماعی

2. black comedy
کمدی حزن آور،کمدی سیاه

3. a low comedy
نمایش خنده دار روحوضی

4. a mad comedy
شادمایش (کمدی) خنده دار

5. a musical comedy
شادمایش خنیایی (موسیقیایی)

6. an adept transition from tragedy to comedy
یک تغییر ماهرانه از تراژدی به کمدی

7. life is a tragedy for those who feel and a comedy for those who think
زندگی برای کسانی که احساس دارند تراژدی (غمنامه) است و برای کسانی که فکر می کنند کمدی (شادنامه).

8. Actor Dom Deluise talks about his career in comedy.
[ترجمه ترگمان]بازیگر دوم Deluise در مورد شغل خود در کمدی صحبت می کند
[ترجمه گوگل]بازیگر Dom Deluise دربارۀ کارش در کمدی صحبت می کند

9. The show contains some wonderful slapstick comedy.
[ترجمه ترگمان]نمایش حاوی برخی از نمایش های کمدی شگفت انگیز است
[ترجمه گوگل]نمایش نشان می دهد برخی از کمدی فوق العاده slapstick

10. As long as it is a comedy, I'd rather cry during the process.
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که یک کمدی است، من ترجیح می دهم در طول این روند گریه کنم
[ترجمه گوگل]تا زمانی که کمدی باشد، من در طول فرایند گریه می کنم

11. I saw the worst comedy act I've ever seen last night - it was absolutely toe-curling!
[ترجمه ترگمان]بدترین نمایش کمدی که دیشب دیده بودم را دیدم - فر - - فر - فر - - فر - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]من بدترین عمل کمدی را که تا به حال شب گذشته دیده ام دیدم - کاملا براق بود!

12. He plays a Russian spy in the comedy drama 'Sleepers'.
[ترجمه ترگمان]اون یه جاسوس روسی تو سریال کمدی کمدی بازی می کنه
[ترجمه گوگل]او یک جاسوس روسی را در فیلم کمدی 'Sleepers' بازی می کند

13. The film also contains a hefty dose of comedy.
[ترجمه ترگمان]همچنین این فیلم حاوی مقدار قابل توجهی از کمدی است
[ترجمه گوگل]این فیلم همچنین شامل یک دوز کمال کمدی است

14. Jackie sees the comedy in her millionaire husband's thrifty habits.
[ترجمه ترگمان]جکی آن کمدی را که در عادات thrifty شوهر her است می بیند
[ترجمه گوگل]جکی کمدی را در عادت های سرکش همسر میلیونر خود می بیند

15. As a writer, her forte is comedy.
[ترجمه ترگمان]هنر او به عنوان یک نویسنده کمدی است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نویسنده، فورت او کمدی است

16. He didn't appreciate the comedy of the situation.
[ترجمه ترگمان]او از کمدی که در این موقعیت قرار داشت خوشش نمی آمد
[ترجمه گوگل]او کمدی وضعیت را درک نمی کرد

17. The children succeeded in playing out the comedy within two hours.
[ترجمه ترگمان]بعد از دو ساعت بچه ها موفق شدند کمدی بازی کنند
[ترجمه گوگل]کودکان موفق به پخش کمدی در عرض دو ساعت شدند

18. She guested on a comedy show last year.
[ترجمه ترگمان]او سال گذشته در یک نمایش کمدی شرکت کرد
[ترجمه گوگل]او سال گذشته در یک نمایش کمدی تمرین کرد

Dante's Divine Comedy

«کمدی الهی» دانته


Life is a tragedy for those who feel and a comedy for those who think.

زندگی برای کسانی که احساس دارند تراژدی (غم‌نامه) است و برای کسانی که فکر می‌کنند کمدی (شادنامه).


پیشنهاد کاربران

نمایش شاد ، نمایش طنز

کامدی، نمایش خنده دار

فکاهی

نمایش یا تئاتر طنز، باحال و خنده دار
فیلم یا داستان و یا ویدیو کمدی را هم میگن
. Comedy is funny and amusing

Comedy : کمدی
به فیلمی که ژانرش خنده دار باشه کمدی میگن
A movie whose genre is funny is called
comedy
Sentence : The series / Friends / is a spectacular and enduring comedy series that has gained great global popularity.


کلمات دیگر: