1. a hair follicle
پیاز مو
2. Every tiny hair follicle on her skin seemed to prickle into overdrive.
[ترجمه ترگمان]هر غده کوچک مو روی پوستش تکان می خورد
[ترجمه گوگل]هر فولیکول موی کوچک روی پوست او به نظر می رسید به overdrive پاره شده است
3. Within the lumen of the follicle is a colloid.
[ترجمه ترگمان]درون لومن از follicle یک colloid است
[ترجمه گوگل]در لومن فولیکول یک کلوئید است
4. When melanin stops being fed into hair follicles altogether, any new hair grows in white.
[ترجمه ترگمان]وقتی melanin از ریشه کنده می شود، موی تازه ای به رنگ سفید رشد می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که ملانین به طور کامل به فولیکول های مو متوقف می شود، هر موی جدید به رنگ سفید ظاهر می شود
5. The lobes consist of many follicles.
[ترجمه ترگمان]این بخش ها شامل تعداد زیادی follicles است
[ترجمه گوگل]لوب شامل بسیاری از فولیکول ها است
6. Scalp stimulants can help to revitalise dormant hair follicles by increasing the blood flow to the scalp.
[ترجمه ترگمان]محرک Scalp می تواند به احیای کیسه های ترشحی مو به بالا با افزایش جریان خون به پوست سر کمک کند
[ترجمه گوگل]محرک های پوست سر می توانند با افزایش جریان خون به پوست سر، فولیکول های مو پایدار را احیا کنند
7. After years of regular waxing, the hair follicles may give up the unequal struggle and not grow back.
[ترجمه ترگمان]پس از سال ها انباشته شدن منظم، کیسه های ترشحی مو ممکن است مبارزه نابرابر را رها کنند و رشد نکنند
[ترجمه گوگل]بعد از سال ها عادت دادن مو، فولیکول های مو ممکن است مبارزه عادلانه را کنار بگذارند و رشد نکنند
8. The follicle, in the shape of a sphere, is lined with a single layer of epithelial cells.
[ترجمه ترگمان]The، به شکل کره، با یک لایه از سلول های اپی تلیال به دست می آید
[ترجمه گوگل]فولیکول، به شکل یک کره، با یک لایه سلول های اپیتلیال قرار گرفته است
9. They are the openings to the hair follicles.
[ترجمه ترگمان]آن ها the برای کیسه های ترشحی مو هستند
[ترجمه گوگل]آنها دهانه های فولیکول های مو هستند
10. Homo hair - follicle transplantation of hairs, eyebrows and pubes for 14 patients was performed successfully.
[ترجمه ترگمان]پیوند مو - follicle موها، ابروها و pubes برای ۱۴ بیمار با موفقیت انجام شد
[ترجمه گوگل]پیوند موهای هومو - فولیکول موها، ابروها و موهای صورت برای 14 بیمار با موفقیت انجام شد
11. Ovulation releases an egg from an ovarian follicle.
[ترجمه ترگمان]ovulation یک تخم مرغ را از یک follicle تخمدان آزاد می کند
[ترجمه گوگل]تخمک گذاری یک تخمک را از فولیکول تخمدان آزاد می کند
12. The derma, scale follicle, fin, gill, kidney, liver, spleen and intestine of diseased fish revealed to a greater or lesser degree pathological changes, especially in the kidney, derma and gill.
[ترجمه ترگمان]The، follicle، fin، کبد، طحال، کبد، طحال و روده ماهی بیمار، به ویژه در کلیه، derma و gill، به تغییرات pathological درجه یا کمتری نشان دادند
[ترجمه گوگل]درماتوم، فولیکول مقیاس، فین، ژله، کلیه، کبد، طحال و روده ماهی مبتلا به تغییرات پاتولوژیک بیشتر یا کمتر، به ویژه در کلیه، درماتا و ژیل نشان داده شده است
13. " Tem NSFC an "activator, inhibin, follicle stimulating hormone regulation in PGS elements, " new technology Chinese Physician magazine editorial that the Chinese Medical Journal editorial that.
[ترجمه ترگمان]مجله پزشکی جدید چین، سرمقاله مجله پزشکی چینی می گوید: \"Tem NSFC،\"، inhibin، follicle هورمونی در آلمان PGS \"، سرمقاله مجله پزشکی جدید چینی است
[ترجمه گوگل]'Tem NSFC' یک فعال کننده، inhibin، تنظیم هورمون تحریک فولیکول در عناصر PGS، 'فن آوری جدید مجله مجله پزشک پزشک چینی است که مجله پزشکی چینی پزشکی است که
14. Note the lymphoid follicle at the right center.
[ترجمه ترگمان]به the lymphoid در مرکز درست توجه کنید
[ترجمه گوگل]فولیکول لنفوئیدی را در مرکز راست قرار دهید
15. Baby's tooth follicle the premature calcification will sprout in the palace.
[ترجمه ترگمان]غده دندان بچه the premature در قصر جوانه می زند
[ترجمه گوگل]فولیکول دندان کودک، کلسیفیکاسیون زودرس به کاخ می رسد